- انتشار نظریه تکامل داروین ، تاثیر مهمی بر تلقی دانشمندان غربی از مذهب گذاشت. این نظریه مستقیما با برخی از باورهای دینیدر ستیز بود و پارهای دیگر از مسایل دینی همچون رابطه خداوند با طبیعت وخلقت انسان، ثبات و جاودانگی دین و اخلاق در اثر ظهور این نظریه و تکامل آنتوسط دانشمندان دیگر در معرض تردید قرار گرفت.
پیشرفتهای
مردم شناسی ،
باستان شناسی و
زبان شناسی نیز تاثیر خود را در مسایلمربوط به دین مانند
فطری بودن توحید و
خداپرستی و اصالت و اعتبار تاریخی پارهای از متون مقدس دینی، برجای گذارد. همچنین پیدایش نظریات جدید در باب
منشا دین نیز،
دین پژوهی را در جریانیخاص قرار داد. لذا مجموعه این عوامل، سبب شد تا اندیشمندان و دین شناسان غربی با رهیافتی نقادانه و تحلیلی و دیدگاهی فارغالبال و بیرونی، به بررسی پدیده دین بپردازند و به جای دقت در ویژگیهای هر دین، با چشمپوشی از تنوعات وتشخصات ادیان، به پژوهش درباره دین بپردازند.
- به هر حال بررسیهای تاریخی نشان میدهد که عامل اساسی دین زدایی در غرب، نواقصموجود در فهم مسایل دینی و گرایش مادی دانشمندان غربی است و هیچ عاملحقیقی که توجیهی منطقی و مستدل برای این روند در غرب به دست دهد، در میاننیست. فلسفهای که هماکنون فرهنگ غرب مبتنی بر آن است، ریشه مادیگرایی دارد و گرایش مادی کشورهای غربی به کلی موجب گشته، عامل معنوی پیوند دهندهافکار در آن جامعه از هم پاشیده شود و افکار بسیار متفاوتی ظاهر شوند که وجه مشترک آنها، مذهب زدایی و مخالفتبا معنویات است.
منابع
- محمدعلی فروغی، سیر حکمت در اروپا، ج 1،ص 141
- ویل دورانت ، تاریخ فلسفه، ترجمه عباس زریاب
- ایان باربور، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص 152