تاریخچه ی:
سلجوقیان
تفاوت با نگارش: 23
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| !سلجوقیان | | !سلجوقیان |
| « 590- 429 ق / 1194 -1038 م» | | « 590- 429 ق / 1194 -1038 م» |
| دولت سلجوقی که توسط دو برادر، چغری بیگ و طغرل بیگ ترکمان به دنبال غلبه نهایی ایشان بر ((مسعود غزنوی)) به وجود آمد، هر چند از لحاظ نظامی بر عناصر ترک و ترکمان متکی بود، اما از نظر اداری و سیاسی به همان اندازه دولت غزنوی، صبغه ایرانی داشت که بر بستری و آل سلاجقه نیز همچون ((غزنویان)) خود را وارث آیین و رسوم ((سامانیان)) میدانستند. | | دولت سلجوقی که توسط دو برادر، چغری بیگ و طغرل بیگ ترکمان به دنبال غلبه نهایی ایشان بر ((مسعود غزنوی)) به وجود آمد، هر چند از لحاظ نظامی بر عناصر ترک و ترکمان متکی بود، اما از نظر اداری و سیاسی به همان اندازه دولت غزنوی، صبغه ایرانی داشت که بر بستری و آل سلاجقه نیز همچون ((غزنویان)) خود را وارث آیین و رسوم ((سامانیان)) میدانستند. |
| نیم قرن پس از آن که حکومت طغرل در خراسان پا گرفت، قلمرو جانشینان او از ((جیحون)) تا ((فرات)) و از فارس تا شام و آناطولی را در بر گرفت و بدین گونه یک خاندان غیر ایرانی پس از گذشت چهار سده که از سقوط ((ساسانیان)) میگذشت، حدود ایران را که به دست وی افتاده بود به وسعه عهد ساسانیان رساند و حتی فرهنگ ایرانی و میراث ساسانی را در سراسر آن نشر کرد. گرچه شیوه فرمانروایی آنها، با نظام ملوک الطوایفی، مرکز گریز و جنگهای بی وقفه و بیابانگردی، بیشتر یادآور دوران ((اشکانیان)) بود. | | نیم قرن پس از آن که حکومت طغرل در خراسان پا گرفت، قلمرو جانشینان او از ((جیحون)) تا ((فرات)) و از فارس تا شام و آناطولی را در بر گرفت و بدین گونه یک خاندان غیر ایرانی پس از گذشت چهار سده که از سقوط ((ساسانیان)) میگذشت، حدود ایران را که به دست وی افتاده بود به وسعه عهد ساسانیان رساند و حتی فرهنگ ایرانی و میراث ساسانی را در سراسر آن نشر کرد. گرچه شیوه فرمانروایی آنها، با نظام ملوک الطوایفی، مرکز گریز و جنگهای بی وقفه و بیابانگردی، بیشتر یادآور دوران ((اشکانیان)) بود. |
| !قدرت گیری سلجوقیان | | !قدرت گیری سلجوقیان |
| !!آغاز کار سلجوق | | !!آغاز کار سلجوق |
| پس از مرگ دُقاق، فرزند وی، سلجوق مورد توجه بیغو قرار گرفت و با لقب سباشی «= جلو دار لشکر» مفتخر شد. سلجوق چون خود را به بیغو بسیار نزدیک میدید، به خود اجازه داد، روزی در حرمخانه پادشاه رفته، بالاتر از زنان و فرزندان وی بنشیند. زنان بیغو این رفتار «ناپسند» را به پادشاه بردند و از وی تنبیه او خواستار شدند. چون سلجوق از عزم پادشاه در سیاست کردن خود، مطلع شد، با صد تن از خویشان و دلاوران و جنگجویان خود به همراه بار و بنه، ترکستان را ترک گفت و رهسپار ماوراءالنهر شد و راه ((سمرقند)) در پیش گرفت. چندی در جند اقامت کرد و در همانجا بود که اسلام آورد. | | پس از مرگ دُقاق، فرزند وی، سلجوق مورد توجه بیغو قرار گرفت و با لقب سباشی «= جلو دار لشکر» مفتخر شد. سلجوق چون خود را به بیغو بسیار نزدیک میدید، به خود اجازه داد، روزی در حرمخانه پادشاه رفته، بالاتر از زنان و فرزندان وی بنشیند. زنان بیغو این رفتار «ناپسند» را به پادشاه بردند و از وی تنبیه او خواستار شدند. چون سلجوق از عزم پادشاه در سیاست کردن خود، مطلع شد، با صد تن از خویشان و دلاوران و جنگجویان خود به همراه بار و بنه، ترکستان را ترک گفت و رهسپار ماوراءالنهر شد و راه ((سمرقند)) در پیش گرفت. چندی در جند اقامت کرد و در همانجا بود که اسلام آورد. |
| !!اعتبار نظامی سلجوق | | !!اعتبار نظامی سلجوق |
| در همین ایام و اقامت وی در جُند بود که برخی از طوایف ترک، از امیر جُند، درخواست باج و خراج کردند. سلجوق وی را از پرداخت باج بر حذر داشت و با دلاوران خود، با سپاهیان ایلک خان به جنگ پرداخت و آنها را متفرق کرد. از آن پس، سلجوق اعتبار و قدرت زیادی کسب کرد و اغلب امیران و پادشاهان در دفع «کفار» از وی استفاده میکردند، چنان که، ابراهیم سامانی نز در نبرد با ایلک خان از سلجوق یاری طلبید. | | در همین ایام و اقامت وی در جُند بود که برخی از طوایف ترک، از امیر جُند، درخواست باج و خراج کردند. سلجوق وی را از پرداخت باج بر حذر داشت و با دلاوران خود، با سپاهیان ایلک خان به جنگ پرداخت و آنها را متفرق کرد. از آن پس، سلجوق اعتبار و قدرت زیادی کسب کرد و اغلب امیران و پادشاهان در دفع «کفار» از وی استفاده میکردند، چنان که، ابراهیم سامانی نز در نبرد با ایلک خان از سلجوق یاری طلبید. |
| !!پسران سلجوق | | !!پسران سلجوق |
| سلجوق چهار پسر داشت به نامهای؛ اسرافیل، میکائیل، موسی بیغو و یونس. میکائیل و موسی بیغو در روزگار جوانی در یکی از جنگها، زخم سختی برداشته و کشته شدند. میکائیل خود دارای دو پسر به نامهای؛ طغرل بیگ و چغری بیگ بود. همین دو برادر بودند که توانستند در عهد مسعود غزنوی، پایههای دولت سلجوقیان را مستحکم سازند. | | سلجوق چهار پسر داشت به نامهای؛ اسرافیل، میکائیل، موسی بیغو و یونس. میکائیل و موسی بیغو در روزگار جوانی در یکی از جنگها، زخم سختی برداشته و کشته شدند. میکائیل خود دارای دو پسر به نامهای؛ طغرل بیگ و چغری بیگ بود. همین دو برادر بودند که توانستند در عهد مسعود غزنوی، پایههای دولت سلجوقیان را مستحکم سازند. |
| | | |
| !رابطه سلاطین سلجوقی با خلفای ((بغداد)) | | !رابطه سلاطین سلجوقی با خلفای ((بغداد)) |
| رابطه سلجوقیان با رهبر اسمی عالم اسلام؛ یعنی خلیفه بغداد نیز مبتنی بر یک سیاست روشن و پیروی از یک سلسله اصول دیپلماسی نبود. از همان عهد طغرل تا پایان فرمانروایی قوم، پادشاهان سلجوق، وقتی محتاج به تأیید خلیفه بودند، نسبت به وی اظهار فروتنی و خاکساری میکردند و هنگامی که از حمایت او بی نیاز، با وی دعوی رقابت و همسری داشتند و احیاناً برخوردهایی خشونت آمیز نشان میدادند. | | رابطه سلجوقیان با رهبر اسمی عالم اسلام؛ یعنی خلیفه بغداد نیز مبتنی بر یک سیاست روشن و پیروی از یک سلسله اصول دیپلماسی نبود. از همان عهد طغرل تا پایان فرمانروایی قوم، پادشاهان سلجوق، وقتی محتاج به تأیید خلیفه بودند، نسبت به وی اظهار فروتنی و خاکساری میکردند و هنگامی که از حمایت او بی نیاز، با وی دعوی رقابت و همسری داشتند و احیاناً برخوردهایی خشونت آمیز نشان میدادند. |
| خلیفه عباسی در دوران اقتدار این قوم، اگر چه مثل دوران ((آل بویه)) در شرایط ضعف نبود، اما با تعظیم و تکریم ظاهری هم که از سوی سامانیان و غزنویان در حق وی اظهار میشد، مواجه نبود. | | خلیفه عباسی در دوران اقتدار این قوم، اگر چه مثل دوران ((آل بویه)) در شرایط ضعف نبود، اما با تعظیم و تکریم ظاهری هم که از سوی سامانیان و غزنویان در حق وی اظهار میشد، مواجه نبود. |
| در اغلب مواقع در این دوران، خلیفه بغداد قدرتش محدود به قلمرو کوچک خویش و نظارت بر امور شرعی بود، و حتی اتابکان و ((خوارزمشاهیان)) نیز، خلیفه را تنها در همین محدوده مورد تأیید قرار میدادند. | | در اغلب مواقع در این دوران، خلیفه بغداد قدرتش محدود به قلمرو کوچک خویش و نظارت بر امور شرعی بود، و حتی اتابکان و ((خوارزمشاهیان)) نیز، خلیفه را تنها در همین محدوده مورد تأیید قرار میدادند. |
| !انتظام ملوک الطوایفی از طریق قدرت سلطان | | !انتظام ملوک الطوایفی از طریق قدرت سلطان |
| ملوک الطوایفی رایج در این عصر هم از طریق قدرت فائقه سلطان تحت نظارت بود. چیزی که این نظارت را تا پایان عهد سلجوقیان تأمین کرد، ترتیبات دیوانی و نظام اداری بود که هر چند شاهزادگان و حکام - ملوک الطوایف - به آسانی به آن گردن نمینهادند، اما به هر صورت نوعی انتظام قابل قبول را در سراسر قلمرو آل سلجوق برقرار میداشت. | | ملوک الطوایفی رایج در این عصر هم از طریق قدرت فائقه سلطان تحت نظارت بود. چیزی که این نظارت را تا پایان عهد سلجوقیان تأمین کرد، ترتیبات دیوانی و نظام اداری بود که هر چند شاهزادگان و حکام - ملوک الطوایف - به آسانی به آن گردن نمینهادند، اما به هر صورت نوعی انتظام قابل قبول را در سراسر قلمرو آل سلجوق برقرار میداشت. |
| از سوی دیگر، خوی بیابانی امیران ترک آل سلجوق و ((قدرت مطلقه)) و عشق به غارت و استبداد این امیران، نظام دیوانی و صاحبان دیوان را که به هر تقدیر نظم و نسق و حساب و کتاب از لوازم و ضرورتهای شغل آنان بود، این وزیران و دیوانیان را در مقابل سلطان قرار میداد زیرا استبداد و اِعمال قدرت بدون حسابرسی و حساب دهی پادشاهان، نظام دیوانی را بر نمیتافت. | | از سوی دیگر، خوی بیابانی امیران ترک آل سلجوق و ((قدرت مطلقه)) و عشق به غارت و استبداد این امیران، نظام دیوانی و صاحبان دیوان را که به هر تقدیر نظم و نسق و حساب و کتاب از لوازم و ضرورتهای شغل آنان بود، این وزیران و دیوانیان را در مقابل سلطان قرار میداد زیرا استبداد و اِعمال قدرت بدون حسابرسی و حساب دهی پادشاهان، نظام دیوانی را بر نمیتافت. |
| به همین جهت بارها سلاطین سلجوقی، وزیران خود را کشتند و یا به کشتن دادند و یا به دست دشمنان سپردند و اموالشان را مصادره کردند. | | به همین جهت بارها سلاطین سلجوقی، وزیران خود را کشتند و یا به کشتن دادند و یا به دست دشمنان سپردند و اموالشان را مصادره کردند. |
| | | |
- | !زمینداری سلجوقی ((نظام اقطاع در عهد سلجوقیان|اقطاع)) و سستی بنیان های حکومت |
+ | !!زمینداری سلجوقی ((نظام اقطاع در عهد سلجوقیان|اقطاع)) و سستی بنیان های حکومت |
| با توسعه و رایج شدن نظام اقطاع، بزرگان و امیران خود را در مجرای قانونی انداخته و به نام قانون و حکومت، اقدامات مستبدانه را مشروع و مقبول ساختند. در عین حالی که، بنیانهای حکومت را نیز سست و بی دوام نمودند. | | با توسعه و رایج شدن نظام اقطاع، بزرگان و امیران خود را در مجرای قانونی انداخته و به نام قانون و حکومت، اقدامات مستبدانه را مشروع و مقبول ساختند. در عین حالی که، بنیانهای حکومت را نیز سست و بی دوام نمودند. |
| به هر حال این شبانان بیابانگرد، بعد از غلبه بر مسعود، در مرو و همچنین نیشابور، خطبه سلطنت به نام خود خواندند و آغاز فرمانروایی آل سلجوق را اعلام داشتند. | | به هر حال این شبانان بیابانگرد، بعد از غلبه بر مسعود، در مرو و همچنین نیشابور، خطبه سلطنت به نام خود خواندند و آغاز فرمانروایی آل سلجوق را اعلام داشتند. |
| این جابجایی سلطنت از غزنویان به سلجوقیان دست کم برای مردم ایران با وجود استمرار برخی از معایب و مصیبتهای گذشته که ناشی از طبیعت این قوم و استبداد مطلقه حاکم بر ایران بود محاسن و منفعتهایی نیز به همراه داشت. | | این جابجایی سلطنت از غزنویان به سلجوقیان دست کم برای مردم ایران با وجود استمرار برخی از معایب و مصیبتهای گذشته که ناشی از طبیعت این قوم و استبداد مطلقه حاکم بر ایران بود محاسن و منفعتهایی نیز به همراه داشت. |
| چه امیران اولیه قوم که تربیت شدگان وزیرانی با کفایت و مدبر و توانا همچون خواجه عمید الملک کندری، و خواجه نظام الملک طوسی بودند، این میزان درک و آگاهی منافع دراز مدت دولت خود را داشتند که بخشی از اموال ستانده شده را صرف رعایا، تعمیر جادهها، امنیت راهها، ساختن پلها و رباطها کنند. | | چه امیران اولیه قوم که تربیت شدگان وزیرانی با کفایت و مدبر و توانا همچون خواجه عمید الملک کندری، و خواجه نظام الملک طوسی بودند، این میزان درک و آگاهی منافع دراز مدت دولت خود را داشتند که بخشی از اموال ستانده شده را صرف رعایا، تعمیر جادهها، امنیت راهها، ساختن پلها و رباطها کنند. |
| بدون نظارت آنها بر احوال رعایایی که میباید بر وفق آیین حکومت، منافع مادی و نیروی نظامی آن را تأمین کنند، ممکن نبود. | | بدون نظارت آنها بر احوال رعایایی که میباید بر وفق آیین حکومت، منافع مادی و نیروی نظامی آن را تأمین کنند، ممکن نبود. |
| | | |
- | !وزارت وزیران با کفایت و رقم خوردن دورانی زرین |
+ | !وزارت وزیران با کفایت |
| به هر حال این نکته نیز از شگفتیهای تاریخ این مرز و بوم است که پر بارترین، پر آوازهترین و طلاییترین ادوار آن در پایان سدههای نخستنی اسلامی، مقارن فرمانروایی قومی بیگانه، بیابانگرد بود که در عهد سامانیان و غزنویان بیشتر به حال بیابانگردی و راهزنی در اطراف ((بخارا)) و مرزهای شمالی خراسان سر میکردند و هیچ گونه پیوند قابل ملاحظهای با تمدن و فرهنگ شهر نشینی نداشتند. | | به هر حال این نکته نیز از شگفتیهای تاریخ این مرز و بوم است که پر بارترین، پر آوازهترین و طلاییترین ادوار آن در پایان سدههای نخستنی اسلامی، مقارن فرمانروایی قومی بیگانه، بیابانگرد بود که در عهد سامانیان و غزنویان بیشتر به حال بیابانگردی و راهزنی در اطراف ((بخارا)) و مرزهای شمالی خراسان سر میکردند و هیچ گونه پیوند قابل ملاحظهای با تمدن و فرهنگ شهر نشینی نداشتند. |
| عامل عمده توفیق آنها در نیل به این موفقیت غیر منتظره، اتکاء آنها بر ایمان مذهبی و اعتمادشان بر دستگاه وزارت بود که هر چند در اواخر چندان استوار نماند، در همان آغاز کار به استقرار دولت و قدرت و شوکت آنها کمک بسیار کرد. | | عامل عمده توفیق آنها در نیل به این موفقیت غیر منتظره، اتکاء آنها بر ایمان مذهبی و اعتمادشان بر دستگاه وزارت بود که هر چند در اواخر چندان استوار نماند، در همان آغاز کار به استقرار دولت و قدرت و شوکت آنها کمک بسیار کرد. |
| این که خواجه نظام الملک وزیر در اواخر عمر که از جانب سلطان تهدید به عزل شد، گفته بود | | این که خواجه نظام الملک وزیر در اواخر عمر که از جانب سلطان تهدید به عزل شد، گفته بود |
| __«دولت آن تاج به این دوات وابسته است»__ | | __«دولت آن تاج به این دوات وابسته است»__ |
| نقش وزارت را درتوسعه و تنظیم دولت آنها خاطر نشان میکرد و حوادث بعدی نیز نشان داد که خواجه گزاف نمیگفت. | | نقش وزارت را درتوسعه و تنظیم دولت آنها خاطر نشان میکرد و حوادث بعدی نیز نشان داد که خواجه گزاف نمیگفت. |
| در مدتی که سلطنت سلاجقه به حمایت دستگاه وزارت و سازمان دیوان، مجال توسعه یافت، دوران فرمانروایی سلجوقیان دوران شکل گیری سنتهای اداری، و عصر ترقی و توسعه صنایع و معارف شد، که مساعی خواجه نظام الملک طوسی در این توفیق، نقش غیر قابل انکار داشت. | | در مدتی که سلطنت سلاجقه به حمایت دستگاه وزارت و سازمان دیوان، مجال توسعه یافت، دوران فرمانروایی سلجوقیان دوران شکل گیری سنتهای اداری، و عصر ترقی و توسعه صنایع و معارف شد، که مساعی خواجه نظام الملک طوسی در این توفیق، نقش غیر قابل انکار داشت. |
| نتیجه آن شد که حکومت سلجوقیان در مقایسه با غزنویان که تنها متکی بر یک ماشین جنگی و مخرب و تهاجمی بود و علاقهای به سازندگی و اهمیتی به حضور طولانی مدت خود، در مناطق تحت نفوذ نمیداد، بسیار موفقتر عمل کرد. | | نتیجه آن شد که حکومت سلجوقیان در مقایسه با غزنویان که تنها متکی بر یک ماشین جنگی و مخرب و تهاجمی بود و علاقهای به سازندگی و اهمیتی به حضور طولانی مدت خود، در مناطق تحت نفوذ نمیداد، بسیار موفقتر عمل کرد. |
| حکومت این فرمانروایان غیر ایرانی نمونهای شد که در رعایت آداب عدالت و در حمایت از ارکان شریعت، خیلی بیش از آن چه حکومت غزنویان، در آغاز فرمانروایی خویش، داعیه آن را داشتند توفیق حاصل کرد و نتایجی نیکو و سنتهایی تمدن ساز در همین دوره برای آیندگان به یادگار گذاشتند. | | حکومت این فرمانروایان غیر ایرانی نمونهای شد که در رعایت آداب عدالت و در حمایت از ارکان شریعت، خیلی بیش از آن چه حکومت غزنویان، در آغاز فرمانروایی خویش، داعیه آن را داشتند توفیق حاصل کرد و نتایجی نیکو و سنتهایی تمدن ساز در همین دوره برای آیندگان به یادگار گذاشتند. |
- | !فرمانروایان سلجوقیان:
*((طغر سلجوقی)) *((جغری بیگ سلجوق)) *((الب ارسلان سلجوقی)) *((ملکشاه سلجوقی)) *((برکیارق سلجوقی)) *((محمد بن ملکشاه سلجوقی)) *((سنجر سلجوقی)) *((محمود بن ملکشاه سلجوقی)) *((طغرل بن محمد بن ملکشاه سلجوقی)) *((مسعود بن محمد بن ملکشاه سلجوقی)) *((ملکشاه بن محمود سلجوقی)) *((محمد بن محمود سلجوقی)) *((سلیمان شاه بن محمد سلجوقی)) *((سلطان ارسلان بن طغرل سلجوقی)) *((طغرل بن ارسلان سلجوقی ))
|
+ | !((فرمانروایان سلجوقیان|رمانروایان سلجوقی)) |
| !مطالب مرتبط با موضوع: | | !مطالب مرتبط با موضوع: |
| *((نظام دیوانی در عهد سلجوقیان)) | | *((نظام دیوانی در عهد سلجوقیان)) |
| *((میراث فرهنگی و تمدنی سلجوقیان)) | | *((میراث فرهنگی و تمدنی سلجوقیان)) |
| *((مشربهای مذهبی در عهد سلجوقیان )) | | *((مشربهای مذهبی در عهد سلجوقیان )) |
- | *((نام قطا در عهد سلجوقیان )) |
+ | *((مین ای در عهد سلجوقیان ))__ ( اقطاع )__ |
| !همچنین ببینید | | !همچنین ببینید |
| *((خاستگاه و دین سلجوقیان)) | | *((خاستگاه و دین سلجوقیان)) |
| *((تداوم مناسبات سلجوقیان با خلفا در سلسله های دیگر)) | | *((تداوم مناسبات سلجوقیان با خلفا در سلسله های دیگر)) |
| *((ناسازگاری سلجوقیان با زندگی شهری)) | | *((ناسازگاری سلجوقیان با زندگی شهری)) |
| *((حکومت سلجوقیان، دورانی از عظمت و ثبات نسبی)) | | *((حکومت سلجوقیان، دورانی از عظمت و ثبات نسبی)) |