تاریخچه ی:
ساختمان DNA
تفاوت با نگارش: 1
| + | {DYNAMICMENU()} |
| + | __واژهنامه__ |
| + | *((واژگان ژنتیک)) |
| + | *((واژگان ژنتیک پایه)) |
| + | *((واژگان ژنتیک مولکولی)) |
| + | *((واژگان ژنتیک پزشکی و انسانی)) |
| + | __مقالات مرتبط__ |
| + | *((اصطلاحات رایج در علم ژنتیک)) |
| + | *((تاریخچه ژنتیک)) |
| + | *((رمز گشایی ماده ژنتیکی)) |
| + | *((ژن)) |
| + | *((ژنتیک)) |
| + | *((ژنتیک پایه)) |
| + | *((ژنتیک جمعیت)) |
| + | *((همانند سازی ژنتیکی)) |
| + | *((مبانی مولکولی جهش)) |
| + | *((مهندسی ژنتیک)) |
| + | *((میتوز)) |
| + | *((کروموزوم)) |
| + | __کتابهای مرتبط__ |
| + | *((کتابهای ژنتیک)) |
| + | __[http://217.218.177.31/mavara/mavara-view_forum.php?forumId=44|انجمن زیست شناسی]__ |
| + | __مجلات دانشنامه__ |
| + | *[http://217.218.177.31/mavara/mavara-index.php?page=%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87+%DA%98%D9%86%D8%AA%DB%8C%DA%A9|مجله ژنتیک] |
| + | __سایتهای مرتبط__ |
| + | *سایتهای داخلی |
| + | **[http://genetics.persianblog.com/|سرویس خبری ژنتیک و بیوتکنولوژی ایران] |
| + | **[http://www.genetics.ir/html/index.php|انجمن ژنتیک ایران] |
| + | **[http://213.176.29.3/Rahyaft/R19/1918.htm|مرکز ملی تحقیقات مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی] |
| + | **[http://www.bioincubator.ir/|مرکز رشد زیست فناوری] |
| + | **[http://ibs.nrcgeb.ac.ir/|انجمن بیوتکنولوژی ایران] |
| + | **[http://www.magiran.com/category.asp?cat=8535|نشریات ژنتیک] |
| + | **[http://www.rouzbeh.net/rouzbeh/f_gentics.htm|ژنتیک] |
| + | **[http://e.1asphost.com/foolad/forum_posts.asp?TID=132&PN=2|انجمن زیست شناسان ایران (تقسیم سلولی)] |
| + | *سایتهای خارجی |
| + | **[http://igs.nrcgeb.ac.ir/files/plant.htm|ژنتیک گیاهی] |
| + | **[http://www.ipgri.cgiar.org/index.htm|ژنتیک گیاهی] |
| + | **[http://igs.nrcgeb.ac.ir/files/animal.htm|ژنتیک جانوری] |
| + | **[http://www.nrcgeb.ac.ir/|مهندسی ژنتیک] |
| + | **[http://www.ornl.gov/sci/techresources/Human_Genome/launchpad/|کروموزومهای انسان] |
| + | **[http://www.ornl.gov/sci/techresources/Human_Genome/posters/chromosome/|ژنوم انسان] |
| + | **[http://books.google.com/books?q=genetic&ots=bwaVUWNRBQ&sa=X&oi=print&ct=title|کتابهای ژنتیک] |
| + | **[http://learn.genetics.utah.edu/|علم ژنتیک] |
| + | **[http://www.genome.gov/glossary.cfm|واژه های ژنتیک] |
| + | **[http://www.nlm.nih.gov/medlineplus/geneticdisorders.html|ژنتیک] |
| + | **[http://en.wikipedia.org/wiki/Genetics|ژنتیک ویکی پدیا] |
| + | **[http://www.ornl.gov/sci/techresources/Human_Genome/links.shtml|لینکهای مفید ژنتیک] |
| + | **[http://www.kumc.edu/gec/|مرکز آموزش ژنتیک] |
| + | **[http://en.wikipedia.org/wiki/Miosis|تقسیم میوز] |
| + | **[http://en.wikipedia.org/wiki/DNA|DNA] |
| + | __گالری تصویر__ |
| + | *[http://217.218.177.31/mavara/mavara-browse_gallery.php?galleryId=39|گالری علوم] |
| + | **[http://217.218.177.31/mavara/mavara-browse_gallery.php?galleryId=44|گالری زیست شناسی] |
| + | body= |
| + | |~| |
| + | {DYNAMICMENU} |
| + |
|
| + | ||DNA یا دزاکسی ریبونوکلئیک اسید یکی از ((ماکرومولکولها|ماکرومولکولهای سلولی)) است که حامل اطلاعات وراثتی بوده و طی ((همانند سازی ژنتیکی)) از یک نسل به نسل بعد منتقل میشود. و در داخل سلول از روی آن ((ساختمان RNA|RNA)) و ((پروتئین)) ساخته میشود.|| |
| !مقدمه | | !مقدمه |
- | کشف مادهای که بعدها DNA نام گرفت در سال 1869 بوسیله ((فردیک میشر)) انجام شد. این دانشمند هنگام مطالعه بر روی ((گلبول سفید|بولهای سفید)) ، ((هسته سلول|هسته سلولها)) را استخراج کرد و سپس بر روی آن محول قلیایی ریخت.
حاصل این آزمایش ، رسوب لزجی بود که بررسیها شیمیایی آن نشان داد، ترکیبی از ((کربن)) ، ((هیدروژن)) ، ((اکسیژن)) ، ((نیتروژن)) و درصد بالایی از ((فسفر)) میباشد. میشر این ماده را نوکلئن نامید. زمانی که ماهیت اسیدی این ماده مشخص گردید، نام آن به ((اسید نوکلوئیک)) تغییر یافت. |
+ | کشف مادهای که بعدها DNA نام گرفت در سال 1869 بوسیله فردیک میشر انجام شد. این دانشمند هنگام مطالعه بر روی ((گویهای سفید خون)) ، ((هسته سلول|هسته سلولها)) را استخراج کرد و سپس بر روی آن محلول قلیایی ریخت. حاصل این آزمایش ، رسوب لزجی بود که بررسیهای شیمیایی آن نشان داد، ترکیبی از ((کربن)) ، ((هیدروژن)) ، ((اکسیژن)) ، ((نیتروژن)) و درصد بالایی از ((فسفر)) میباشد. میشر این ماده را __نوکلئین__ نامید. زمانی که ماهیت اسیدی این ماده مشخص گردید، نام آن به __اسید دزاکسی ریبونوکلئیک__ تغییر یافت.
|
| !ساختمان رشتهای DNA | | !ساختمان رشتهای DNA |
- | سرعت پیشرفت تعیین ساختمان DNA بسیار کند بوده است. در سال 1930 کاسل و لوین دریافتند که ((نوکلوئین)) در واقع اسید دزوکسی ریبونوکلوئتیک است. برسیهای شیمیایی آنم مشخص کرد که زیر واحد تکرار شونده اصلی DNA ، نوکلوتید میباشد که از سه قسمت تشکل شده است. یک قند (2- دزوکسی D- ریبوز) ، یک گروه 5-فسفات و یکی از چهار باز آلی نیتروژن دار حلقوی آدنین (A) ، گوانین (G) ، سیتوزین (C) و تیمین (T) تشکیل شده است.
از این چهار باز دو باز آدنین و گوانین از بازهای پورینی و دو باز سیتوزین و تیمین از بازهای پیریمیدین میباشند. به مجموعه قند و باز آلی نوکلئوزید گفته میشود. گروه فسفات میتواند به کربن3 و یا5 متصل شود. به مجموع نوکلئوزید و گروه فسفات متصل به آن نوکلئویند میگویند. با توجه به اینکه ((یون فسفات)) میتواند هم به کربن 3 و هم به کربن5 متصل شود.
پس دو نوکلوتید از طریق یک پیوند فسفودی استر به هم متصل میشوند. به این صورت که ((گروه هیدرو کسیل)) یک نوکلوتید با گروه فسفات نوکلوتید دیگر واکنش داده و پیوند فسفودی استر را بوجود میآورد. از آنجایی که پیوند فسفودی استر ، کربنهای3 و5 دو قند مجاور را به هم متصل میکند، این پیوند را پیوند5-3 فسفودی استر نیز مینامند. یک زنجیره در اثر اتصال پشت سر هم تعدادی2-دزوکسی ریبونوکلوتید بوسیله پیوندهای دزوکسی ریبونوکلوتید تشکیل میشود.
تمامی نوکلوتیدها در یک زنجیره پلی نوکلویدی دارای جهت یکسان میباشند. به این صورت که نوکلوتید انتهایی در یک سمت زنجیره دارای یک گروه5 آزاد و نوکلئوتید انتهایی در سمت دیگر زنجیره دارای یک گروه3 آزاد میباشد. بنابراین زنجیره پلی نوکلوتیدی دارای جهت بوده و این جهت را به صورت5--->3 نشان میدهند. بنابراین اگر در نوکلوتید ابتدایی کربن5 در بالای حلقه نیتوز و کربن3 در زیر آن باشد، در تمامی نوکلویدهای بعدی زنجیره کربن 5 در بالای حلقه پنتوز جای خواهد داشت. بناای تا سال 1950 موارد زیر مشخص شده بود.
#DNA یک ((پلیمر رشتهای)) متشکل از واحدهای2- دزوکسی ((اسید ریبونوکلوئیک)) میباشد که بوسیله پیوندهای فسفودی استر5-3 به هم متصل شدهاند.
#DNA حاوی چهار زیر واحد dc و dG و dT و dA میباشد.
#مقادیر مولی dT و dA با یکدیگر و dc و dG نیز با یکدیگر مساوی میباشند. |
+ | سرعت پیشرفت تعیین ساختمان DNA بسیار کند بوده است. در سال 1930 __کاسل__ و __لوین__ دریافتند که نوکلئین در واقع اسید دزوکسی ریبونوکلئیک است. برسیهای شیمیایی آن مشخص کرد که زیر واحد تکرار شونده اصلی DNA ، ((اسید نوکلئیک|نوکلئوتید)) میباشد که از سه قسمت تشکل شده است. یک ~~maroon:قند پنتوز~~ (2- دزوکسی D- ریبوز) ، یک گروه ~~maroon:5-فسفات~~ و از ~~maroon:یکی چهار باز آلی نیتروژندار حلقوی~~ آدنین (A) ، گوانین (G) ، سیتوزین (C) و تیمین (T) تشکیل شده است.
از این چهار باز دو باز آدنین و گوانین از __بازهای پورینی__ و دو باز سیتوزین و تیمین از __بازهای پیریمیدینی__ میباشند. به مجموعه قند و باز آلی __نوکلئوزید__ گفته میشود. گروه فسفات میتواند به کربن3 و یا5 متصل شود. __به مجموع نوکلئوزید و گروه فسفات متصل به آن نوکلئوید میگویند.__ با توجه به اینکه یون فسفات میتواند هم به کربن 3 و هم به کربن5 متصل شود.
پس دو نوکلئوتید از طریق یک پیوند فسفودی استر بهم متصل میشوند. به این صورت که گروه هیدروکسیل یک نوکلئوتید با گروه فسفات نوکلئوتید دیگر واکنش داده و پیوند فسفودی استر را بوجود میآورد. از آنجایی که پیوند فسفودی استر ، کربنهای3 و5 دو قند مجاور را بهم متصل میکند، این پیوند را پیوند5-3 فسفودی استر نیز مینامند. یک زنجیره در اثر اتصال پشت سر هم تعدادی2-دزوکسی ریبونوکلئوتید بوسیله پیوندهای دزوکسی ریبونوکلئوتید تشکیل میشود.
تمامی نوکلئوتیدها در یک زنجیره پلی نوکلئویدی دارای جهت یکسان میباشند. به این صورت که نوکلئوتید انتهایی در یک سمت زنجیره دارای یک گروه5 آزاد و نوکلئوتید انتهایی در سمت دیگر زنجیره دارای یک گروه3 آزاد میباشد. بنابراین زنجیره پلی نوکلئوتیدی دارای جهت بوده و این جهت را به صورت5--->3 نشان میدهند. بنابراین اگر در نوکلئوتید ابتدایی کربن5 در بالای حلقه پنتوز و کربن3 در زیر آن باشد، در تمامی نوکلئویدهای بعدی زنجیره کربن 5 در بالای حلقه پنتوز جای خواهد داشت. />!نتای اص تا سال 1950 #DNA یک پلیمر رشتهای متشکل از واحدهای2- دزوکسی اسید ریبونوکلئیک میباشد که بوسیله پیوندهای فسفودی استر5-3 به هم متصل شدهاند.
#DNA حاوی چهار زیر واحد dc و dG و dT و dA میباشد.
#مقادیر متوالی dT و dA با یکدیگر و dc و dG نیز با یکدیگر مساوی میباشند.
|
| !مارپیچ دو رشتهای DNA | | !مارپیچ دو رشتهای DNA |
- | در سال 1953 در ساختمان سه بعدی DNA ، بوسیله ((واتسون)) و ((کریک)) کشف شد. واتسون و کریک با استفاده از مطالعات ((تفرق اشعه ایکس)) ، رشتههای DNA که بوسیله فرانکلین و ویدکینز تهیه شده بود و همچنین ساختن مدلها و استنباطهای مشخصی ، مدل فضایی خود را ارائه دادند و در سال 1962 واتسون و کریک و ویلکینز به خاطر اهمیت کشف ساختمان DNA به صورت مشترک ((جایزه نوبل)) دریافت کردند.
مدل پیشنهادی آنان چنین بود. DNA یک مارپیچ دو رشتهای است که رشتههای آن به دور یک محور مرکزی ، معمولا به صورت راست گرد پیچ میخورند. طبق مدل واتسون و کریک ، ستونهای قند - فسفات همانند نردههای پلکان به دو قسمت خارجی بازهای آلی پیچیده و به این ترتیب در معرض محیط آبکی داخل سلول و بازهای آلی که خاصیت آبگریزی دارند، در داخل مارپیچ قرار بگیرند. هنگام تشکیل مارپیچ رشتهها به صورت موازی متقابل قرار میگیرند.
یعنی اگر جهت یک رشته 3<--5 باشد، رشته دیگر 5<--3 خواهد بود. ((پیوند هیدروژنی|پیوندهای هیدروژنی)) بین آدنین از یک رشته با باز تیمین رشته مقابل و باز گوانین یک رشته با سیتوزین رشته مقابل بوجود میآیند. گر چه از نظر اندازه هر باز پورینی میتواند در مقابل یک باز پیریمیدین قرار بگیرد. ولی به دلیل وجود گروههای شیمیایی روی بازهای G و C و T و A پیوندهای هیدروژنی مناسب فقط بین C و G و T و A برقرار میشود و ایجاد پیوند بین T و G و C و A ممکن نیست. !واکنشهای توتوئمریزاسیون ((اتم هیدروژن)) در بازهای آلی میتواند روی ((اتم نیتروژن|اتمهای نیتروژن)) و یا ((hjl اکسیژن|اکسیژن)) حلقه جابجا شود. این تغییر موقعیت هیدروژن روی حلقه باز را ((توتومریزاسیون)) میگویند. توتومریزاسیون در بازهای آدنین سیتوزین باعث تبدیل فرم آمینی به فرم ایمینی و در مورد بازهای تیمین و گوانین باعث تبدیل فرم کتونی به فرم نولی میشود.
در شرایط فیزیولوژیکی ثابت تعادل واکنش توتومریزاسیون بیشتر به سمت ((آمین|اشکال آمینی)) و ((کتون|کتونی)) میباشد. این حالت پایدار پروتونی ، الگوی تشکل پیوندهای هیدروژنی بین ((باز|بازها)) را تعیین مینماید، بطوری که بازهای T و A با تشکیل دو پیوند هیدروژنی و بازهای G و C با سه پیوند هیدروژنی با هم جفت میشوند. C و A و همچنین T و G نمیتوانند با هم جفت شوند.
زیرا در این بازها اتمهای هیدروژن هر دو در یک موقعیت قرار دارند و امکان ایجاد پیوند هیدروژنی وجود ندارد. به دلیل اینکه در رشتههای DNA همواره باز A مقابل T و باز G مقابل C قرار دارد، این دو رشته را مکمل مینامند. بنابراین توالی موجود در یک رشته DNA ، توالی رشته مقابل را تعیین میکند. مکمل بودن دو رشته DNA ، اساس عمل ((همانند سازی|همانند سازی DNA)) است. |
+ | در سال 1953 در ساختمان سه بعدی DNA ، بوسیله __واتسون__ و __کریک__ کشف شد. واتسون و کریک با استفاده از مطالعات تفرق اشعه ایکس ، رشتههای DNA که بوسیله __فرانکلین__ و __ویلکینز__ تهیه شده بود و همچنین ساختن مدلها و استنباطهای مشخصی ، مدل فضایی خود را ارائه دادند و در سال 1962 واتسون و کریک و ویلکینز به خاطر اهمیت کشف ساختمان DNA به صورت مشترک جایزه نوبل دریافت کردند.
مدل پیشنهادی آنان چنین بود. DNA یک مارپیچ دو رشتهای است که رشتههای آن به دور یک محور مرکزی ، معمولا به صورت راست گرد پیچ میخورند. طبق مدل واتسون و کریک ، ستونهای قند - فسفات همانند نردههای پلکان به دو قسمت خارجی بازهای آلی پیچیده و به این ترتیب در معرض محیط آبکی داخل سلول هستند و بازهای آلی که خاصیت آبگریزی دارند، در داخل مارپیچ قرار میگیرند. هنگام تشکیل مارپیچ رشتهها به صورت موازی متقابل قرار میگیرند.
یعنی اگر جهت یک رشته3<--5 باشد، رشته دیگر 5<--3 خواهد بود. ((پیوند هیدروژنی|پیوندهای هیدروژنی)) بین آدنین از یک رشته با باز تیمین رشته مقابل و باز گوانین یک رشته با سیتوزین رشته مقابل بوجود میآیند. گر چه از نظر اندازه هر باز پورینی میتواند در مقابل یک باز پیریمیدین قرار بگیرد. ولی به دلیل وجود گروههای شیمیایی روی بازهای G و C و T و A پیوندهای هیدروژنی مناسب فقط بین C - G و T - A برقرار میشود و ایجاد پیوند بین T - G و C- A ممکن نیست. !واکنشهای توتومریزاسیون ((اتم هیدروژن)) در بازهای آلی میتواند روی ((نیتروژن|اتمهای نیتروژن)) و یا ((اکسیژن)) حلقه جابجا شود. این تغییر موقعیت هیدروژن روی حلقه باز را توتومریزاسیون میگویند. توتومریزاسیون در بازهای آدنین سیتوزین باعث تبدیل فرم آمینی به فرم ایمنی و در مورد بازهای تیمین و گوانین باعث تبدیل فرم کتونی به فرم نولی میشود.
در شرایط فیزیولوژیکی ثابت تعادل واکنش توتومریزاسیون بیشتر به سمت اشکال آمینی و کتونی میباشد. این حالت پایدار پروتونی ، الگوی تشکل پیوندهای هیدروژنی بین بازها را تعیین مینماید، بطوری که بازهای T و A با تشکیل دو پیوند هیدروژنی و بازهای G و C با سه پیوند هیدروژنی با هم جفت میشوند. C و A و همچنین T و G نمیتوانند با هم جفت شوند.
زیرا در این بازها اتمهای هیدروژن هر دو در یک موقعیت قرار دارند و امکان ایجاد ((پیوند هیدروژنی)) وجود ندارد. به دلیل اینکه در رشتههای DNA همواره باز A مقابل T و باز G مقابل C قرار دارد، این دو رشته را مکمل مینامند. بنابراین توالی موجود در یک رشته DNA ، توالی رشته مقابل را تعیین میکند. مکمل بودن دو رشته DNA ، اساس عمل ((همانند سازی ژنتیکی|همانند سازی DNA)) است. |
| !مباحث مرتبط با عنوان | | !مباحث مرتبط با عنوان |
- | *((اسید ریبونوکلوئیک)) *((اسید نوویک)) *((تتومریزاسین)) *((لی رشای)) *((یود یژنی)) *((رو یرو کسی)) *((لبول سی)) *((کلین))
/> |
+ | *((اسید نوکلئیک)) *((ژن)) *((یک)) *((ژتیک پای)) *((ژتیک شکی و سانی)) *((ژتیک موکلی)) *((ختان RNA)) *((روو)) *((مارومولکول)) *((سی ژنتیک)) *((همانند سازی ژنتیکی)) |