در عصری که نظام اموی با زنده کردن اصول تفکر جاهلی در جامعه اسلامی داشتند عملاً فرهنگ اسلامی را به طور کلی از صحنه جامعه حذف کنند، به حضرت امام زین العابدین با مجتهدات علمی و عملی خود نقشه های آنها را خنثی می نمودند. یکی از این مجاهدات، برخورد با بردگان در جامعه است که حضرت در نقطه نظر بیان منطق اسلام در ارتباط با این قشر می فرمودند.
« هیچکس بر دیگری فخر نورزد که همه شما بردگان و عبید هستید و مولی واحد است) امام از نظر رفتار عملی، گذشته از برخورد کریمانه با بردگان، عفوها، بزرگواریها آزاد کردن آنها به هر مناسبت، حضرت در جامعه برای شکستن جو طبقاتی حاکم از طرف نظام اموی تلاش می نمود با بردگان نشست و برخاست نماید.
حضرت با یکی از موالی متعلق به آل
عمر بن خطاب می نشست. مردی از قریش نافع بن جبیر به ایشان گفت: شما سپر مردم و افضل آنها هستید آنوقت می روی به سوی این « عبد » و با او می نشینی!!
حضرت فرمود: من نزد کسی می روم که از مجالست او منتفع شوم.
(در نقل دیگر گفت: مرد جائی باید نشست و برخاست داشته باشد که نفع ببرد.)
نمونه ای دیگر از رفتار حضرت با بردگان و کنیزان مسئله ازدواج حضرت با یکی از کنیزان خود می باشد که ابتدا او را آزاد می نماید و سپس با او ازدواج می کند و چون خبر به گوش عبدالملک مروان می رسد و حضرت را تنقید می کند به صورت قاطع به او پاسخ می دهند و سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را برای او می نویسند.
روایت مربوط به این موضوع در قسمت
همسری دیگر برای امام سجاد علیه السلام «2» مطرح شده است.
منابع:
بلاغه علی ابن الحسین علیه السلام، ص 217
صفوه الصفوه، جلد 2، ص 98