تاریخچه ی:
دستور ابن زیاد برای لشگرکشی علیه سپاه امام حسین علیه السلام
((عبیدالله بن زیاد)) پس از اعزام ((عمر بن سعد|عمر بن سعد)) به کربلا، اندیشه اعزام سپاهی انبوه را در سر میپروراند. بسیاری از مردم ((کوفه)) تمایلی به جنگ با ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) نداشتند و هر کس را به جنگ با امام روانه میکردند، برمیگشت.
عبیدالله به شخصی به نام ===سوید بن عبدالرحمن=== فرمان داد تا درباره این مسأله تحقیق کند و متخلفان را نزد او ببرد.
سوید هم یکی از سپاهیان شامی را که برای امر مهمی (تقسیم میراث یکی از خاندان مرحومش) از لشگرگاه به کوفه برگشته بود، گرفت و نزد عبیدالله برد؛ عبیدالله دستور داد سر او را از تنش جدا نمایند تا دیگر کسی جرأت سرپیچی از دستورات او را نکند!
===ابن زیاد دستور داد در شهر کوفه بگردند و مردم را به اطاعت از او و یزید فرمان دهند و آنان را از نافرمانی و بر پا کردن فتنه بر حذر دارند و به لشگرگاه فرا خوانند. ===
روز چهارم محرم، عبیدالله بن زیاد مردم را در مسجد کوفه گرد آورد و خود به منبر رفت و گفت:
''=== ای مردم! شما آل ((ابوسفیان|ابی سفیان)) را آزمودید و آنها را چنان که میخواستید یافتید! و یزید را میشناسید که سیرهای نیکو دارد و به زیردستان احسان میکند و عطایای او بجاست؛ و پدرش نیز چنین بود. ===''
اینک ((یزید بن معاویه|یزید)) پولی را نزد من فرستاده است که باید در میان کسانی از شما که به جنگ با دشمنش حسین میروید تقسیم کنم. این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت کنید.
آن گاه از منبر پایین آمد و دستور داد در تمام شهر ندا سر بدهند که مردم برای حرکت آماده باشند و خود و همراهانش به سوی ((نخیله)) حرکت کرد.
عدهی زیادی از مردم که معتقد بودند :
~~green:جنگ با حسین علیه السلام در حکم جنگ با خدا و پیامبر اوست، در بین راه از لشگر فرار کردند.~~
نوشتهاند هر سپاهی که از کوفه با هزار نفر حرکت میکرد، چون به کربلا میرسید، فقط سیصد یا چهار صد نفر یا کمتر سپاهی داشت.
!منابع:
*قصه کربلا، ص 223، 224، 225 و 228.
*الاخبار الطوال، ص 253
*انساب الاشراف، ج 3، ص 178
*الاخبار الطوال، ص 254
*حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 118
!مراجعه شود به:
*((خفقان سیاسی پس از شهادت امام حسن علیه السلام))