تاریخچه ی:
در طواف مسجد الحرام
تفاوت با نگارش: 1
| | + | ((حضرت امام سجاد علیه السلام)) به نماز خواندن در ((حجر اسماعیل)) در موقع تشرف به حج و دخول در ((کعبه|مسجد الحرام)) بسیار علاقه داشتند . |
| | + | طاوس یمانی می گوید: شبی داخل در حجر اسماعیل شدم در این حال علی بن الحسین (علیه السلام) نیز وارد شده و مشغول نماز شدند و پس از نماز به سجده رفتند. |
| - | ت جاد علیه اللام به نماز خواد ((جر اسع)) مقع ف به و خول سجد الحرام سیار عاقه داشتند .
وس یمی می گی: بی دا ر اسمایل م در ای ال عی بن الحین (یه اام) نی ارد ده و مشغول نمز شددو پ نم ه د فتند. |
+ | ود گفتم: مدی صال از ا یی ایست، س ما ی به ای او وش ارم. گاه شنیدم که سد می گ: «__~~green:بیدک بفناک سکینک فنک فقیرک بفنائک، سالک فنئک ~~__» و من در هی مکل ناراحی را انه گر ینکه مشکلم ل شد و یم ف د. |
| - | با خد م: مدی صال از ه بیی ایت پ اً اید دای ا گو بار. نگا نیدم که در ده می گفت: «بیدک بنا مکیک اک، قیرک بفناک، اک بناک » و ن ر ی مک ارحتی ن ا وانده مر اینکه مکم ل و بایم فر ا د. |
+ | مین مام جاد (علیه اللام) ر هگام صب ا درآویت ه ((پده ک)) با دای خود منجات ی نمودن. اصمعی ی گوی: شبی مغل طواف در اطرا انه عبه بوم در آن حا وانی دارای شمائل ظریف دیدم که گیسوان او معلوم بود و به پرده که چنگ زده و می گفت: «چمها خوابیده ستاان و نجوم فعت و علّو یاته ست. ت پااه حّ قیّوم می بای، پدشاه دربای ود را بسته و گهبانان ر آن گمرد اد اا در تو برای ائلین از ی اشد، به سراغ تو آمم به رحمت خود تا به من نگه کی ای ارحم لحین />و بد اشعاری ر لاو مود دین ترتیب : |
| - | همچنین امام سجاد (علیه السلام) در هنگام صبح با درآویختن به ((پرده کعبه)) با خدای خود مناجات می نمودند: اصمعی می گوید: شبی مشغول طواف در اطراف خانه کعبه بودم در آن حال جوانی دارای شمائل ظریف دیدم که گیسوان او معلوم بود و به پرده کعبه چنگ زده و می گفت: «چشمها خوابیده و ستارگان و نجوم رفعت و علّو یافته است. و تو پادشاه حیّ و قیّوم می باشی، پادشاهان دربهای خود را بسته و نگهبانان بر آن گمارده اند اما درب تو برای سائلین باز می باشد، به سراغ تو آمدم به رحمت خود تا به من نگاه کنی ای ارحم الراحمین
و بعد اشعاری را تلاوت نمود بدین ترتیب :
1- یا من یجیب دعا المضطر فی الظلم یا کاشف الفّر والبلوی مع السقم
>>2- قد نام و فدک حول البیت قاطبه و انت وحدک یا قیّوم لم تنم
>>3- ادعوک ربّ دعاء قدامرت به فارحم بکائی بحق البیت والحرم
>>4- ان کان عفوک لا یربوه ذوسرف فمن یجود علی العاصین بالنعم |
+ | 1- __یا من یجیب دعا المضطر فی الظلم *** یا کاشف الفّر والبلوی مع السقم__
2- __قد نام وفدک حول البیت قاطبه *** و انت وحدک یا قیّوم لم تنم__
3- __ادعوک ربّ دعاء قدامرت به *** فارحم بکائی بحق البیت والحرم__
4- __ان کان عفوک لا یربوه ذوسرف *** فمن یجود علی العاصین بالنعم__ |
| | 1- ای کسیکه دعای انسان مضطر را در ظلمتهای شبانه مستجاب می نمائی و ای کسیکه ضرر و مصیبت و مرض را برطرف می فرمائی. | | 1- ای کسیکه دعای انسان مضطر را در ظلمتهای شبانه مستجاب می نمائی و ای کسیکه ضرر و مصیبت و مرض را برطرف می فرمائی. |
| - |
2- همه میهمانان و «وفد » تو در اطراف خانه تو به خواب رفته اند و تو ای قیوم به تنهائی نمی خوابی.
>>3- من ای پروردگارم تو را می خوانم، دعایی که تو بدان امر فرموده ای، پس بر گریه من به حق بیت و حرم ترحم بفرما.
>>4- اگر عفو و بخشش تو را انسانهائیکه اسراف نموده امید ندارد پس چه کسی با نعمتهای فراوان بر گنهکاران بذل و بخشش نماید.
>>اصمعی می گوید: به پشت سر این جوان آمدم و متوجه شدم او زین العابدین علیه السلام است. |
+ | 2- همه میهمانان و «وفد » تو در اطراف خانه تو به خواب رفته اند و تو ای قیوم به تنهائی نمی خوابی.
3- من ای پروردگارم تو را می خوانم، دعایی که تو بدان امر فرموده ای، پس بر گریه من به حق بیت و حرم ترحم بفرما.
4- اگر عفو و بخشش تو را انسانهائیکه اسراف نموده امید ندارد پس چه کسی با نعمتهای فراوان بر گنهکاران بذل و بخشش نماید.
اصمعی می گوید: به پشت سر این جوان آمدم و متوجه شدم او زین العابدین علیه السلام است. |
| | همچنین طاوس الفقیه می گوید: حضرت علی بن الحسین (علیه السلام)را دیدم که از وقت عشاء تا سحر به دور خانه خدا طواف می کرد و عبادت می نمود. | | همچنین طاوس الفقیه می گوید: حضرت علی بن الحسین (علیه السلام)را دیدم که از وقت عشاء تا سحر به دور خانه خدا طواف می کرد و عبادت می نمود. |
| - |
پس چونکه دیگر هیچکس را ندید با گوشه چشمش به سوی آسمان خیره شد و عرض کرد: خداوندا، ستارگان آسمانهای تو فرو شدند و چشمان بندگان به خواب رفتند. و دربهای تو برای نیازمندگان و سائلین باز است. به سراغ تو آمدم تا مرا بیامرزی و به من رحمت آوری و سیمای جدّم صلی الله علیه و آله وسلم را در عرصه های قیامت به من بنمائی. |
+ | پس چونکه دیگر هیچکس را ندید با گوشه چشمش به سوی آسمان خیره شد و عرض کرد: خداوندا، ستارگان آسمانهای تو فرو شدند و چشمان بندگان به خواب رفتند. و دربهای تو برای نیازمندگان و سائلین باز است. به سراغ تو آمدم تا مرا بیامرزی و به من رحمت آوری و سیمای جدّم صلی الله علیه و آله وسلم را در عرصه های قیامت به من بنمائی. |
| | سپس گریست و گفت: به عزت و جلالت سوگند، با معصیتم قصد مخالفت تو را نداشتم. در هنگامه مصیبت تو را معصیت ننمودم در حالیکه من دچار شک به تو باشم. و یا به عذاب تو جاهل بوده و یا به عقوبتت متعرض باشم. و لیکن نفسم مرا گول زده و بر این عمل پرده آویزان تو بر من و عمل من، مرا کمک نمود. | | سپس گریست و گفت: به عزت و جلالت سوگند، با معصیتم قصد مخالفت تو را نداشتم. در هنگامه مصیبت تو را معصیت ننمودم در حالیکه من دچار شک به تو باشم. و یا به عذاب تو جاهل بوده و یا به عقوبتت متعرض باشم. و لیکن نفسم مرا گول زده و بر این عمل پرده آویزان تو بر من و عمل من، مرا کمک نمود. |
| - |
پس الان از عذاب تو چه کسی مرا نجات مرحمت می فرماید؟ و به در تو ریسمان خودت را از من قطع نمائی، به ریسمان چه کسی چنگ زنم؟ پس وای از رسوائی بزرگ، از فردائیکه در پیشگاه تو وقوف خواهم داشت. همان هنگامیکه که به سبک باران گفته خواهد شد به راحتی عبور کنید! و به سنگین باران نیز گفته می شود فرود آئید.
آیا من با سبک باران عبور خواهم کرد و یا با سنگین باران به دیر کشیده خواهم شد؟ وای بر من، هر چه عمرم طولانی می شود گناهان و خطایایم بیشتر شده و توبه هم نمی کنم. آیا وقت آن نرسیده که از خدایم خجالت بکشم؟ !
باز گریست و این اشعار را سرود: |
+ | پس الان از عذاب تو چه کسی مرا نجات مرحمت می فرماید؟ و به در تو ریسمان خودت را از من قطع نمائی، به ریسمان چه کسی چنگ زنم؟ پس وای از رسوائی بزرگ، از فردائیکه در پیشگاه تو وقوف خواهم داشت. همان هنگامیکه که به سبک باران گفته خواهد شد به راحتی عبور کنید! و به سنگین باران نیز گفته می شود فرود آئید. |
| - | 1- تحر قنی بالنار یا غایه الهی فاین رجائی ثُم اینُ محبی
2- تیتُ با عمال جناح رزیّه و مافی الوری خلق جنی کجنایتی 1- ی نهایت آرزو های من، آیا مرا به آتش می سوزانی پس امید من کجاست؟ و بعد محبّت من کجاست؟
3- اعمال فجیح و زشتی را جا دادم در حالی که فرد حقیری بودم و به چیی حساب نمی آمدم و در همه جهان کسی نیست که جنایتی مل جنای من انجام داده باشد.
باز هم گیست و فت: منزهی و، معصیت می شوی کّن اصلاً دیده نمی وی و تو آنچنا حلم و صبر می ورزی کاّن اصلاً معصیت نشده ی! تو نسبت به مخلوقات خود با نعمتهای زیب و انعامهای نیکو نچنان محبت م رزی ه کاّ تو به ها نیاز داری ؟! و ای سید و مولای من از آنها کاملاً بی نیاز می باشی.
و بعد م به حال سجده خود را ب روی زمین انداخت.
طاوس می گوید: من به ایشن ندیک شد و سر مبارکش را برداشته و آن را به زاوی خود گذاشتم گریستم تا اینکه اشکای شم من بر گونه حضرت جاری شد. ر این حال بلند شده و ب وی مین نست و فرمود: کیت کسی که من را از یاد خدایم مول داشت؟ گتم: من وس هستم ی فرزند رسول خدا.
>>این جزع وفزع برای چیست؟ بر ماست که بمانند این خود را ملزم کنیم. چرا که ما گنهکار و جنایت کننده هستیم !! ولی شما پدرتان حسین ن علی و مادرتان فاطمه الزهرا و دّتان رسول لله (صلی الله علیه و آله و سلم) است. |
+ | یا من ب بک اران عبور ام کرد و ی با سنگین اان به دی کیده وام شد وای ب من، ر چه ر ولانی می شود گاها و خطایایم بیش شد و توبه م می کنم. یا و ن نسیه که از خدایم ات کم !
باز گریست و این شعار را رو: |
| - | طاو می گوید: حضرت ب من توجه فرمود و گفت: ههات هیهات ای طاوس حدیث و یاد پدر و مادر و جدّم را از من وا بگذار، خداند بهشت را برای کسیکه او ا اطاعت کند و نیکو کار باشد آفریده است گرچ بنده ای حبشی باشد.
همو آتش را برای کسیکه او را نافرمانی کند، آفریه ولو او فزندی ز ریش باشد. آیا گتار خداوند تعالی را نشیدی: «نفخ فی الصور فلاانساب بیتهم یومئذ ولا یتسائون » (101 / مومنون) (پ هرگاه ر صور دمیده شودو قیات فا رسد پس نسبها ر آن روز بی ردم از بی خاهد رفت و سئوال نخواهند شد.)
سوگند به خداوند در فردای قیامت هیچ چیز به تو نفع نخاد سانید مگر آنچه که ز عمل صالح به عنوان پیش کش پیش فرستاده باشی. |
+ | 1- __احرنی بانار یا ایه اهی *** فاین رای این ی__ />2- __اتیت اما نا رزی *** افی الوری خ نی کنایتی__ |
| | + | 1- ای نهایت آرزو های من، آیا مرا به آتش می سوزانی پس امید من کجاست؟ و بعد محبّت من کجاست؟ |
| | + | 2- اعمال فجیح و زشتی را انجام دادم در حالی که فرد حقیری بودم و به چیزی حساب نمی آمدم و در همه جهان کسی نیست که جنایتی مثل جنایت من انجام داده باشد. |
| | + | باز هم گریست و گفت: منزهی تو، معصیت می شوی کاّن اصلاً دیده نمی شوی و تو آنچنان حلم و صبر می ورزی کاّن اصلاً معصیت نشده ای! تو نسبت به مخلوقات خود با نعمتهای زیبا و انعامهای نیکو آنچنان محبت می ورزی که کاّن تو به آنها نیاز داری ؟! و تو ای سید و مولای من از آنها کاملاً بی نیاز می باشی. |
| | + | و بعد هم به حال سجده خود را به روی زمین انداخت. |
| | + | طاوس می گوید: من به ایشان نزدیک شدم و سر مبارکش را برداشته و آن را به زانوی خود گذاشتم و گریستم تا اینکه اشکهای چشم من بر گونه حضرت جاری شد. در این حال بلند شده و به روی زمین نشست و فرمود: کیست کسی که من را از یاد خدایم مشغول داشت؟ گفتم: من طاوس هستم ای فرزند رسول خدا. |
| | + | این جزع وفزع برای چیست؟ بر ماست که بمانند این خود را ملزم کنیم. چرا که ما گنهکار و جنایت کننده هستیم !! ولی شما پدرتان ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین بن علی)) و مادرتان ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه الزهرا)) و جدّتان ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول الله)) (صلی الله علیه و آله و سلم) است. |
| | + | طاوس می گوید: حضرت به من توجه فرمود و گفت: هیهات، هیهات ای طاوس حدیث و یاد پدر و مادر و جدّم را از من وا بگذار، خداوند ((بهشت)) را برای کسیکه او را اطاعت کند و نیکو کار باشد آفریده است گرچه بنده ای ((حبشه|حبشی)) باشد. |
| | + | همو آتش را برای کسیکه او را نافرمانی کند، آفریده ولو او فرزندی از ((قریش)) باشد. آیا گفتار خداوند تعالی را نشنیدی: «فاذانفخ فی الصور فلاانساب بیتهم یومئذ ولا یتسائلون » (101 / مومنون) (پس هرگاه در صور دمیده شود و قیامت فرا رسد پس نسبها در آن روز بین مردم از بین خواهد رفت و سئوال نخواهند شد.) |
| | + | سوگند به خداوند در فردای قیامت هیچ چیز به تو نفع نخواهد رسانید مگر آنچه که از عمل صالح به عنوان پیش کش پیش فرستاده باشی. |
| | و قضیه دیگری که طاوس از حضرت نقل می کند چنین است: مردی را در مسجد الحرام زیر ناودان خانه خدا دیدم که نماز می خواند و دعا میکرد و در حال دعا گریه می کرد نزد او آمده و زمانی که از نماز فارغ شد متوجّه شدم حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) است. | | و قضیه دیگری که طاوس از حضرت نقل می کند چنین است: مردی را در مسجد الحرام زیر ناودان خانه خدا دیدم که نماز می خواند و دعا میکرد و در حال دعا گریه می کرد نزد او آمده و زمانی که از نماز فارغ شد متوجّه شدم حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) است. |
| - |
بعد با حضرت صحبت کردم که مشروح این بیان تحت عنوان ((نماز در مکانهای شریف|بعضی از مکانهای مورد علاقه حضرت سجاد علیه السلام برای اقامه نماز ))بیان گردیده است. و بالاخره محمد بن ابی حمزه از پدرش نقل می کند که او گفت: علی بن الحسین (علیه السلام) را شبی در آستانه کعبه دیدم که نماز می خواند. | |
| | + | بعد با حضرت صحبت کردم که مشروح این بیان تحت عنوان ((نماز در مکانهای شریف|بعضی از مکانهای مورد علاقه حضرت سجاد علیه السلام برای اقامه نماز))بیان گردیده است. |
| | + | و بالاخره محمد بن ابی حمزه از پدرش نقل می کند که او گفت: علی بن الحسین (علیه السلام) را شبی در آستانه کعبه دیدم که نماز می خواند. |
| | پس قیام نماز را طول داد به گونه ای که گاهی بر پای راست خود تکیه می کرد و گاهی بر پای چپ خود. آنگاه که با صدای گریه آور می گفت ای سیّد و آقای من آیا مرا در حالیکه حبّ و محبت تو در دلم لانه کرده است عذاب می کنی؟! | | پس قیام نماز را طول داد به گونه ای که گاهی بر پای راست خود تکیه می کرد و گاهی بر پای چپ خود. آنگاه که با صدای گریه آور می گفت ای سیّد و آقای من آیا مرا در حالیکه حبّ و محبت تو در دلم لانه کرده است عذاب می کنی؟! |
| - |
سوگند به عزت تو اگر چنین کنی مرا با کسانی در یک جا جمع نموده ای که برای تو همیشه آنها را دشمن می داشته ام ! |
+ | سوگند به عزت تو اگر چنین کنی مرا با کسانی در یک جا جمع نموده ای که برای تو همیشه آنها را دشمن می داشته ام! |
| - | منابع :
بحارالانوار ،ج 46 ، ص 76 ، حدیث 66 به نقل از ارشاد و ص 80 و 81 حدیث 75
>>به نقل از مناقب ابن شهر آشوب و صفحه 101 حدیث 89 به نقل از کشف الغمه و ص 107 حدیث 100 به نقل از اصول کافی |
+ | !منابع:
*بحارالانوار، ج 46، ص 76، حدیث 66 به نقل از ارشاد و ص 80 و 81 حدیث 75
به نقل از مناقب ابن شهر آشوب و صفحه 101 حدیث 89 به نقل از کشف الغمه و ص 107 حدیث 100 به نقل از اصول کافی |
| - | مراجعه شود به:
((حج های ضت سجاد علیه السلام)) |
+ | !مراجعه شود به:
*((حج های مم سجاد علیه السلام)) |
