تاریخچه ی:
حمزه
حمزه بن عبدالمطلب، دارای کنیه ابوعماره یا ابوعلی، و لقب ((لقب سیدالشهداء|سید الشهداء))، عمو و برادر رضاعی ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم)) بود که دو سال قبل از ((سال عام الفیل|عام الفیل)) در شهر ((مکه)) به دنیا آمد. او دو (یا چهار) سال از پیامبر بزرگتر بود. پدرش ((عبدالمطلب)) و مادرش هاله، دختر وهیب و دختر عموی ((آمنه بنت وهب)) بود.
حمزه در سال دوم ((بعثت)) اسلام آورد. مورخین نوشتهاند روزی از شکار باز میگشت که ناگاه با صحنه شگفتی مواجه شد: مردم زیادی جمع شده بودند و ((ابوجهل)) را تماشا میکردند که محمد رسول خدا را اهانت و اذیت میکرد. حمزه به خشم آمد و به ابوجهل حمله کرد، کمان خود را بر سر او کوبید و او را نقش بر زمین ساخت.
بعد از این حادثه بود که اظهار اسلام نمود و فریاد ملکوتی «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله » را سر داد. اسلام او ضربهی سهمگینی بر پیکر مشرکان وارد ساخت. از آن تاریخ تا هنگام شهادتش، حمزه، این شخصیت شجاع و غیور و رشید، از بزرگترین و نیرومندترین پشتیبانان پیامبر اکرم بود.
در تاریخ نمونههای فراوانی از حمایتهای او در دوران قبل از هجرت ثبت شده است که از مهمترین آنها میتوان به رشادت او در شب ((ماجرای بیعت دوم عقبه|پیمان عقبه دوم)) در منی اشاره کرد. در آن شب مشرکان خشمناک مکی برای انتقام از مردمان مسلمان ((مدینه|یثرب)) به سوی آنان حمله ور شدند ولی ناگاه با شمشیر دو دلاور اسلام، حمزه و ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی بن ابی طالب علیه السلام))، مواجه گشتند و عقب نشستند.
به هنگام ((هجرت مسلمانان به مدینه ))، همسر حمزه از مهاجرت سر باز زد. حمزه ناچار به تنهایی به مدینه هجرت نمود و تنها فرزند خود، عماره، را در مکه به مادرش سپرد. در مدینه نیز حمزه همچون پروانه ای بر گرد شمع وجود رسول خدا میچرخید.
فرماندهی اولین «سریه اسلامی»* در مدینه بر عهده او بود. سپس در میدان ((جنگ بدر|بدر)) و ((جنگ احد|احد)) جنگید و سرانجام در روز شنبه نیمه ((ماه شوال)) سال سوم هجرت در57 یا 59 سالگی در ((جنگ بدر|جنگ احد)) به شهادت رسید. پیکر بی جان او نیز از کینه مشرکان به دور نماند. ((هند دختر عتبه، همسر ابوسفیان |هند))، مادر ((معاویه))، به انتقام ِ کشتگان بدر بدن حمزه را مثله ساخت و جگر او را بیرون کشید.
مرگ حمزه بر پیامبر خدا بسیار گران آمد و سخت گریست و فرمود:«در سراسر عمرم غمناکتر از این زمان نبودهام.»
آنگاه بر او درود فرستاد، بر پیکرش نماز گزارد، هفت تکبیر گفت و او را در سرزمین احد به خاک سپرد.
منابع :
اعیان الشیعه ج 6، الطبقات الکبری ج 3، الاستیعاب ج 1، اسد الغابه ج 2، معجم الرجال الحدیث ج 6، قاموس الرجال ج 4.
*«سریه»، جنگ هایی را گویند که پیامبر شخصا در اّن شرکت نمیکردند، بلکه فرماندهی برای لشگر منصوب میکردند و اّنها را به مأموریت های نظامی گسیل می داشتند.