تاریخچه ی:
حسن و حسین، نام دو درخت بهشتی
تفاوت با نگارش: 2
- | عر ری کایت ده ست ک پیامبر گرامی اسلام فرمود: هنگامی که به آسمان عروج کردم و داخل ((بهشت)) شدم در باغهای بهشت به درختی رسیدم که از بوی خوش آن ر تعجب دم. ((جبرئیل)) به من گفت: ای محمد! از این درخت ب نکن که میوه ن گواراتر از بوی آن است س جبرئیل از میوه های درخت هدیه داد و به من خورانید و من از خوردن آن ملول نشدم. |
+ | ((رت حد می لی لله ه و آله|پیامبر گرامی اسلام)) فرمود: هنگامی که به آسمان عروج کردم و داخل ((بهشت)) شدم، در باغهای بهشت به درختی رسیدم که از بوی خوش آن یرت کدم. ((جبرئیل)) به من گفت:« ای محمد! از این درخت ی نکن که میوهش گواراتر از بوی آن است.» آگاه از میوه های آن درخت به من هدیه داد و من از آن خوردم. آنگاه به درخت دیگری رسیدیم. جبرئیل گفت:« ای محمد، از میوه این درخت بخور که شبیه درختی است که از میوهاش ردی ما طعمی واراتر و بویی خوشتر دارد.» و از میوه های آن به من هدیه می داد و من میخوردم. به جبرئیل گفتم:« برادرم، جبرئیل! من در میان درختان درختی پاکیزه تر و بهتر از این دو درخت ندیدهام.» به من گفت:« آیا می دانی نام این دو درخت چیست؟» گفتم:«نمی دانم.» گفت:« یکی حسن است و دیگری حسین. هر گاه به زمین رفتی، بلافاصله نزد ((حضرت خدیجه علیهاسلام|خدیجه)) برو و با او مباشرت کن که از بوی خوش میوه هایی که از این دو درخت خورده ای و نطفه ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه زهرا)) بسته میگردد. آنگاه فاطمه را به تزویج برادرت، علی، درآر که برای او دو فرزند به دنیا می آید: یکی را ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن)) نام بگذار و دیگری را ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین)).» همان شد که جبرئیل گفته بود. بعد از ولادت حسن و حسین علیهما السلام، جبرئیل بر من فرود آمد. به او گفتم:« ای جبرئیل، چقدر مشتاق آن دو درختم.» جبرئیل گفت:« ای محمد، هر گاه مشتاق خوردن میوه آن دو درخت شدی، حسن و حسین علیه السلام را بو کن.» |
- | آگا به درخت یری گر کردیم که جبرئیل گفت: ای مم از یوه ین درخت تاول کن که شبیه دخت ست ک میوه آن ردی ای می گواراتر بویی پاکیزه تر دارد. س جبرئیل از میوه هی ن ب من هدی می داد و ز بوی ن اشمام می ک و آن ملول و له نمی ش. |
+ | یابر رم نی هر گاه ما ن دو درخت ی شد، سن ین یما الم را یبویید میبوی مرمو:« بام یل ت می ت.» |
- | پس به جبرئیل گفتم: برادرم جبرئیل! من در میان درختان درختی پاکیزه تر و بهتر از این دو درخت ندیدم. پس به من گفت: آیا می دانی نام این دو درخت چیست؟ گفتم: نمی دانم. گفت: یکی« حسن» است و دیگری« حسین» پس هر گاه به زمین آمدی بلا فاصله بر خدیجه وارد شو و همان وقت با او مباشرت کن که از تو بوی خوش میوه ای که از این دو درخت خورده ای خارج می شود و ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه زهرا سلام الله علیها)) برای تو به دنیا می آید.
آنگاه فاطمه را به تزویج برادرت علی درآر که برای او دو فرزند به دنیا می آید پس یکی را حسن نام بگذار و دیگری را حسین. پیامبر فرمود: همانطور که جبرئیل گفته بود انجام دادم و همان شد. بعد از ولادت حسن و حسین علیهما السلام بر من فرود آمد پس به او گفتم: ای جبرئیل چقدر مشتاق آن دو درختم جبرئیل گفت: ای محمد هر گاه مشتاق خوردن میوه آن دو درخت شدی حسن و حسین علیه السلام را بو کن. پس پیامبر هر گاه مشتاق آن دو درخت می شد حسن و حسین علیهما السلام را می بویید و می بوسید و می فرمود: برادرم جبرئیل راست می گفت .
منابع:
بحار الانوار، ج 43، ص 315. |
+ | !منابع: *بحار الانوار، ج 43، ص 315. |