منو
 کاربر Online
1015 کاربر online
Lines: 1-17Lines: 1-17
-سال هشتم هجرت، در روز فتح مکّه، ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|حضرت علی علیه السلام)) در حالی که سر خود را پوشانده بود، به طرف خانه خواهرش ((ام هانی|امّ هانی)) رفت، چون خبردار شده بود که او، ((حارث بن هشام)) و ((قیس بن سائب)) و چند نفر از ((بنی مخزوم)) را پناه داده است.
وقتی مقابل در خانه رسید، با صدای بلند فرمود:« در این خانه چه کسانی را پناه داده‌اید؟» فراریان با شنیدن صدای او از شدت ترس، خودشا ر نجس کردند.
+{picture=imam_ali01.jpg height=402 width=300 align=left}سال هشتم هجرت، در روز فتح مکّه، ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|حضرت علی علیه السلام)) در حالی که سر خود را پوشانده بود، به طرف خانه خواهرش ((ام هانی|امّ هانی)) رفت، چون خبردار شده بود که او، ((حارث بن هشام)) و ((قیس بن سائب)) و چند نفر از ((بنی مخزوم)) را پناه داده است.
وقتی مقابل در خانه رسید، با صدای بلند فرمود:« در این خانه چه کسانی را پناه داده‌اید؟» فراریان با شنیدن صدای او از شدت ترس، به خود ی لریدند.
 ام هانی که علی علیه السلام را نشناخته بود از خانه خارج شد و گفت:« من امّ هانی، دختر عمه ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله)) و خواهر امیرالمؤمنین هستم. از خانه من دور شو.»  ام هانی که علی علیه السلام را نشناخته بود از خانه خارج شد و گفت:« من امّ هانی، دختر عمه ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله)) و خواهر امیرالمؤمنین هستم. از خانه من دور شو.»
 علی علیه السلام فرمود:« آنهایی را که پناه داده‌ای بیرون کن.» علی علیه السلام فرمود:« آنهایی را که پناه داده‌ای بیرون کن.»
 امّ هانی گفت:« به خدا سوگند، از تو به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت خواهم کرد.» امّ هانی گفت:« به خدا سوگند، از تو به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت خواهم کرد.»
 در این حال حضرت علی علیه السلام سربند خود را از سر برداشت. امّ هانی که حالا او را شناخته بود، او را در آغوش گرفت و گفت:« من فدایت شوم. اما چه کنم که قسم یاد کردم از تو به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت کنم.» در این حال حضرت علی علیه السلام سربند خود را از سر برداشت. امّ هانی که حالا او را شناخته بود، او را در آغوش گرفت و گفت:« من فدایت شوم. اما چه کنم که قسم یاد کردم از تو به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت کنم.»
 علی علیه السلام به او فرمود:« نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برو و به سوگندی که خوردی عمل کن.» علی علیه السلام به او فرمود:« نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برو و به سوگندی که خوردی عمل کن.»
 ام هانی نزد پیامبر رفت اما پیش از اینکه چیزی بگوید، پیامبر به او فرمود:« ام هانی، آمده‌ای از علی شکایت کنی. او دشمنان خدا و رسول خدا را ترسانده است. خداوند پاداش مجاهدت‌های علی را بدهد؛ و چون تو خواهر علی بن ابی طالب هستی، هر کس را پناه دادی من نیز پناه می‌دهم.» ام هانی نزد پیامبر رفت اما پیش از اینکه چیزی بگوید، پیامبر به او فرمود:« ام هانی، آمده‌ای از علی شکایت کنی. او دشمنان خدا و رسول خدا را ترسانده است. خداوند پاداش مجاهدت‌های علی را بدهد؛ و چون تو خواهر علی بن ابی طالب هستی، هر کس را پناه دادی من نیز پناه می‌دهم.»
 !منابع:  !منابع:
 *بحارالانوار، ج 41، ص 10، حدیث 3 ------ مناقب *بحارالانوار، ج 41، ص 10، حدیث 3 ------ مناقب
 !مراجعه شود به: !مراجعه شود به:
 *((فتح مکه)) *((فتح مکه))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 01 مرداد 1385 [03:56 ]   5   رضا معرب      جاری 
 چهارشنبه 27 مهر 1384 [11:33 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 20 تیر 1384 [05:50 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 سه شنبه 25 اسفند 1383 [10:51 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 پنج شنبه 23 مهر 1383 [11:16 ]   1   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..