منو
 صفحه های تصادفی
کار و انرژی
سهولت امور برای حضرت مهدی عج
سفرهای دریایی بزرگ
صرافی
علی علیه السلام مانند سوره توحید است
حافظه دی‌رم
با کودک چگونه از مرگ صحبت کنیم؟
برکات کودک در قبیله بنی سعد
ابوثمامه صائدی و شهادت در کربلا
ویژگی های اخلاقی معاویه
 کاربر Online
678 کاربر online
Lines: 1-14Lines: 1-17
-سال هشتم هجرت، در روز فتح مکّه، حضرت علی علیه السلام در حالی که سر خود را پوشانده بود، به طرف خانه خواهرش ((ام هانی|امّ هانی )) رفت، چون خبردار شده بود که او، ((حارث بن هشام ))و ((قیس بن سائب )) و چند نفر از ((بنی مخزوم ))را پناه داده است.
>>وقتی مقابل در خانه رسید، با صدای بلند فرمود:« در این خانه چه کسانی را پناه داده‌اید؟» فراریان با شنیدن صدای او از شدت ترس، خودشان را نجس کردند.

ام هانی که علی علیه السلام را نشناخته
بود از خانه خارج شد و گفت:« من امّ هانی، دختر عمه رسول خدا صلی الله علیه و آله و خواهر امیر المؤمنین هستم. از خانه من دور شو.»

عل
ی علیه السلام فرمود:« آنهایی را که پناه داده‌ای بیرون کن.» />
امّ هانی گفت:« به خدا سوگند، از تو به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت خواهم کرد.»

در این حال حضرت علی علیه السلام سربند خود را از سر برداشت. امّ هانی که حالا او را شناخته بود، او را در آغوش گرفت و گفت:« من فدایت شوم. اما چه کنم که قسم یاد کردم از تو به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت کنم.»

علی علیه السلام به او فرمود:« نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برو و به سوگندی که خوردی عمل کن.»

ام هانی نزد پیامبر رفت اما پیش از اینکه چیزی بگوید، پیامبر به او فرمود:« ام هانی، آمده‌ای از علی شکایت کنی. او دشمنان خدا و رسول خدا را ترسانده است. خداوند پاداش مجاهدت‌های علی را بدهد؛ و چون تو خواهر علی بن ابی طالب هستی، هر کس را پناه دادی من نیز پناه می‌دهم.»
+{picture=imam_ali01.jpg height=402 width=300 align=left}سال هشتم هجرت، در روز فتح مکّه، ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|حضرت علی علیه السلام)) در حالی که سر خود را پوشانده بود، به طرف خانه خواهرش ((ام هانی|امّ هانی)) رفت، چون خبردار شده بود که او، ((حارث بن هشام)) و ((قیس بن سائب)) و چند نفر از ((بنی مخزوم)) را پناه داده است.
وقتی مقابل در خانه رسید، با صدای بلند فرمود:« در این خانه چه کسانی را پناه داده‌اید؟» فراریان با شنیدن صدای او از شدت ترس، به خود می لرزیدند.
-مناب: حارالانوار، 41، ص 10، حدی 3 --------- مناقب +ام هانی که علی علیه السلام را نشناخته بو از خانه خارج شد و گفت:« من مّ هانی، دختر عمه ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله)) و خواهر امیرالمؤمنین هستم. از خانه من دور شو.»
علی علیه
السلام فرمو:« آنهای ا که پنه داده‌ا بیرون کن.»
امّ هانی گفت:« به خدا سوگند، از تو به رسول خدا
صلی لله عله و آله شکایت خواهم کرد.»
در این
حال حضرت علی علیه السلام سربند خود را از سر برداشت. امّ هانی که الا او را شناخته بود، او را در آغوش گرفت و گفت:« من فدایت شوم. اما چه کنم که قسم یاد کردم از تو به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت کنم.»
علی علیه السلام به او فرمود:« نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برو و به سوگندی که خوردی عمل کن.»
-مراه شود به:
<BR>((فتح مکه))
+ام هانی نزد پیامبر رفت ام پی از اینکه چیزی بگوید، پیامبر به او فرمود:« ام هانی، آمده‌ای از علی شکایت کنی. او دشمنان خدا و رسول خدا را ترسانده است. خداوند پاداش مجاهدت‌های علی را بدهد؛ و چون تو خواهر علی بن ابی طالب هستی، هر کس را پناه دادی من نیز پناه می‌دهم.»

!منابع
:
*بحارالانوار، ج 41، ص 10، حدیث 3 ------ مناقب<br />
!مراجعه شود به:
>*((فتح مکه))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 01 مرداد 1385 [03:56 ]   5   رضا معرب      جاری 
 چهارشنبه 27 مهر 1384 [11:33 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 20 تیر 1384 [05:50 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 سه شنبه 25 اسفند 1383 [10:51 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 پنج شنبه 23 مهر 1383 [11:16 ]   1   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..