| از ام البنین در سوگ حضرت ابوالفضل علیه السلام و دیگر پسرانش اشعاری به این مضمون نقل شده است:« به من خبر دادند که سر فرزندم مجروح و دستش قطع شد. وای بر فرزندم که بر سرش عمود وارد شد. اگر شمشیر در دست داشتی هرگز کسی به تو نزدیک نمیشد. | | از ام البنین در سوگ حضرت ابوالفضل علیه السلام و دیگر پسرانش اشعاری به این مضمون نقل شده است:« به من خبر دادند که سر فرزندم مجروح و دستش قطع شد. وای بر فرزندم که بر سرش عمود وارد شد. اگر شمشیر در دست داشتی هرگز کسی به تو نزدیک نمیشد. |
| دیگر مرا ام البنین صدا نزنید، زیرا مرا به یاد آن شیران بیشه میاندازید. من فرزندانی داشتم که مردم مرا مادر آنان می خواندند(ام البنین). امروز دیگر مرا فرزندی نیست؛ چهار فرزندم همانند عقابهای تیزپرواز بودند و تمام آنها شربت شهادت را نوشیدند.» | | دیگر مرا ام البنین صدا نزنید، زیرا مرا به یاد آن شیران بیشه میاندازید. من فرزندانی داشتم که مردم مرا مادر آنان می خواندند(ام البنین). امروز دیگر مرا فرزندی نیست؛ چهار فرزندم همانند عقابهای تیزپرواز بودند و تمام آنها شربت شهادت را نوشیدند.» |
| *منتهی الامال ج 1، ص 709. | | *منتهی الامال ج 1، ص 709. |