تاریخچه ی:
امام کاظم علیه السلام و زنده کردن حیوان مرده
((علی بن ابی حمزه بطائنی| علی بن ابی حمزه ))گوید: « روزی به همراه موسی بن جعفر علیه السلام قدم زنان از ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|مدینه ))به سمت صحرا خارج شدیم، در راه به مردی از مغرب برخوردیم که کنار الاغ مرده ای می گریست.
حضرت به او فرمودند: چی شده؟
گفت: با دوستانم عازم ((اهمیت حج درفرهنگ دین|حج ))بودیم که ناگهان الاغ من مُرد و آنان رفتند و من نومید و تنها ماندم.
حضرت فرمود: شاید نمرده باشد.
گفت: دلت به حال من نمی سوزد که مرا دست انداخته ای.
حضرت فرمود: نزد من دعای حفظ خوبی وجود دارد.
گفت: دردسر و غم و غصه من کم نیست که تو هم مرا مسخره کنی.
حضرت به الاغ وی نزدیک شدند و کلامی زیر لب زمزمه کردند که من نفهمیدم سپس با چوبی که آنجا افتاده بود ضربه ای به الاغ زده او را هی نمودند.
الاغ صحیح و سالم سرپا ایستاد.
حضرت فرمودند: یا مغربی هل تری ههنا شیئا من الاستهزاء؟ (ای مغربی آیا مسخره کردنی در کار بود؟!) برو به همسفرهایت برس. »
علی بن حمزه گوید: « همان سال وی را در کنار ((چاه زمزم ))دیدم که دوید جلو و دست مرا بوسید و خیلی خوشحال و سرحال بود.
گفتم: حال الاغت چطور است؟
گفت: به خدا صحیح و سالم است، راستی آن مرد، که بود که خداوند به برکت او الاغ مرا زنده ساخت؟
گفتم: تو که به حاجت خود رسیدی، چکار داری به چیزی که اهل آن نیستی؟»
منابع:
بحار الانوار، ج 48، ص 7، ح 95، از خرائج.
مراجعه شود به:
((معجزات امام موسی کاظم علیه السلام))
((دعای مستجاب امام موسی کاظم علیه السلام))