تاریخچه ی:
امام حسین علیه السلام و مهلت برای راز و نیاز
تفاوت با نگارش: 1
- | پس از آن که ((پیینه عباس بن علی ب ایطا|عباس بن علی ))علیه السلام پیام سپاه شمن را برای امام علیه السلام باز گو نمود، رت فرمود: اگر می توانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگاریم. (1) |
+ | پس از آن که ((ضرت عباس علی اللا|حضت عباس بن علی علیه السلام)) پیام سپاه ((مر بن سعد|عمر سعد)) را برای ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) بازگو نمود، مم فرمود:« اگر می توانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگاریم. خدای متعال میداند که من نماز و تلاوت کتاب او را دوست دارم.» عباس علیه السلام نزد سپاه دشمن باز گشت و از آنها شب عاشورا را برای نماز و عبادت مهلت خواست. |
- | دای متا م داند که من برای او نماز و تاو کاب او (رن) را دوست دارم. (2) |
+ | مر سعد که برای موافقت ا ای درخواست مردد بود ز لشریان خود پرسید:« چه باید کرد؟» ((عمرو بن حجاج)) گفت:« سبحان الله! اگر اهل دیلم ( کنایه از مردم بیگانه) و کفار از تو چنین تقاضایی می کردند، سزاوار بود با آنها موافقت کنی.» ((قیس بن اشعث)) نیز گفت:« در خواست آنها را اجابت ک. به جان خوم سوگند که نها صبح فردا با تو خاهند جنگید.» ابن سعد گفت:« به خدا سوگند اگر دانم چنین کنند، هرگز با درخواست آنها موافقت نکنم.» اما عاقبت فرستادهی ابن سعد نزد عباس بن علی آمد و گفت:« ما به شما تا فردا مهلت میدهیم. اگر تسلیم شدید، شما را نزد ((عبیدالله بن زیاد)) خواهیم فرستاد و اگر سر باز زدید، دست از شما بر نخواهیم داشت.» |
- | عباس علیه السلام نزد سپاه دشمن باز گشت. از آنها شب عاشورا را برای مز و عبادت مهلت خواست ((عمر ب سعد|عمر بن سعد ))در موافق ا این درخوات، ردد بود، سرانجام از لشگریان خود پرسی: چه باد کد ؟!« ((عمرو بن حجاج ))» گفت: سبحان الله! اگر اهل دیلم« کنایه از مردم بیگانه» و کفر از تو چنن قاضایی می کردند، سزاوار بود که با آنها موافقت کی« ((قیس بن اشعث))» گ: در خواست آنها را اجابت کن به جان خودم سگن ک نها صبح فردا با تو خواهن نگید. ابن سعد گفت: به خدا سوگند اگر بدانم چین کنند، هگز ا رخواست آنها موافقت نکنم. (3) |
+ | !منابع: />*ه کربا 243. />*اام الوری، 234. />*اللهوف، 38. />*مقت اسن م ص 212. />*ااد مید، 2 91. |
- | عابت فرستاه ابن سعد نزد عباس بن علی آمد و گفت: ما به شا تا فردا مهل می دهیم، اگر تسلیم شدید شما را نزد ((عبیدالله بن زیاد ))خواهیم فرستاد و ار سر باز زدید، دست از شما بر نخواهیم داشت. (4)
1- اعلام الوری، ص 234.
2- اللهوف، ص 38.
3- مقتل الحسین مقرم، ص 212.
4- ارشاد مفید، ج 2، ص 91.
منابع: قصه کربلا ص 243.
مراجعه شود به:
((واک اام به شنیدن نام کربلا)) |
+ | !راعه شد ه: />*((وانش امام حسین عله اام به شنیدن نام کربلا)) |