تاریخچه ی:
امام باقر علیه السلام و پیشگویی عاقبت والی مدینه
عبدالله بن معاویه جعفری میگوید: « من برای شما حدیثی را میگویم که خودم به گوشهایم شنیده ام و با چشمهایم دیده ام.
والی ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|مدینه ))که مردی از(( آل مروان ))بود، روزی مرا احضارکرد. من نزد او رفتم. به من گفت: « ای عبدالله! من تو را دعوت کرده ام، به علّت این که به تو اطمینان دارم و می دانم پیام مرا کسی جز تو نمی تواند برساند. برو و با محمد بن علی الباقر و ((زید بن الحسن ))ملاقات کن و به آنها بگو امیر مدینه می گوید: « یا از سخنانی که از شما به من رسیده، دست بردارید یا هر مکروهی از من دیدید، از جانب خود بدانید.» من رفتم و به خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم.
حضرت آماده بودند که به مسجد بروند. بدون اینکه من چیزی بگویم تبسّمی کردند و فرمودند: « این امیر سرکش تو را طلب کرده و گفته به ما چنین و چنان بگویی ؟!» و حضرت تمام کلمات امیر را آن چنان به من خبر داد که گویی درآن مجلس حاضر بوده اند.
سپس حضرت فرمود: « مااز شر او در امانیم. او تا پس فردا از پست خود عزل خواهد شد و به ((مصر ))تبعیدش می کنند. به خدا قسم من ساحریا غیبگو نسیتم. بلکه از جانب خداوند این علم به من داده شده و من آنرا بیان می کنم.» عبدالله می گوید: « به خدا قسم، روز دوم نرسیده بود که دستور عزل وتبعیدش به مصر صادر شد و شخص دیگری والی مدینه گردید.»
منابع:
بحار الانوار، ج 46، ص 246، حدیث 34.
مراجعه شود به:
((معجزات امام باقر علیه السلام))