منو
 کاربر Online
304 کاربر online
تاریخچه ی: اسماعیلیه

تفاوت با نگارش: 2

Lines: 1-57Lines: 1-99
 V{maketoc} V{maketoc}
-اسماعیلیه +!مختصری درباره ی اسماعیلیه
 «تا امروز 65 - 655 ق / 1257-765 م»  «تا امروز 65 - 655 ق / 1257-765 م»
-از همان سده‏های نخستین اسلام تا اوایل عهد ایلخانیان و در طی یک دوران بالنسبه طولانی، شبحی مرموز و تا حدی مخوف، تاریخ ایران را تحت تأثیر خود قرار داد یعنی فرقه اسمعیلیه. تا آن جا که به تاریخ ایران مربوط می‏شود، فعالیت این فرقه مقارن پیدایش ((سامانیان)) شکل گرفت. اما دعوت آنها در ((ماوراء النهر ))و ((خراسان)) با مقاومت شدیدی رو به رو شد به طوری که در عهد ((غزنویان)) نیز کسانی که منسوب به این فرقه بودند، به شدت مورد آزار و تعقیب قرار می‏گرفتند. اوج فعالیت آنها، در عهد ((سلجوقیان)) بود که در طی آن، مدت برای براندازی حکومت و ((خلافت)) می‏کوشیدند و از حربه وحشت، ترور و ایجاد ناامنی، به عنوان وسیله‏ای برای بروز اغتشاش و هرج و مرج سیاسی استفاده می‏کردند.
((اسماعیلیه)) با سایر فرقه‏های مشابه تفاوت چندانی نداشتند، جز آن که اقدام ((امام جعفر صادق ))«ع» را در عزل پسرش اسماعیل و همچنین به خاطر اقدام او به شرب خمر جایز نمی‏دانستند تا جایی که ارتکاب به شرب خمر را که وی بدان سبب از امامت معزول شده بود، مضر به امامت و منافی عصمت او نمی‏شمردند. بعدها بعضی از اولاد اسماعیل، با ادعای استمرار امامت در اعقاب وی به نشر دعوت تازه‏ای دست زدند که آنها را از سایر فرقه‏های شیعه متمایز می‏کرد. دعاوی از جمله قبول به تأویل آیات و کشف باطن احکام که منجر به عقایدی می‏شد که بزرگان این فرقه، آنها را از طرفداران و کسانی که تازه به این فرقه گرایش پیدا کرده بودند، مخفی نگه می‏داشتند. به هر حال دعوت آنها ناظر به براندازی خلافت ((عباسیان)) و وعده ظهور امام فاطمی بود. پیشروان این فرقه، غالباً امامت را بعد از امام جعفر صادق «ع» / 148 ق / 765 م، خاص محمد بن اسماعیل می‏دانستند که در عین حال او را صاحب شریعت می‏خواندند و مدعی بودند که شریعت او ناسخ شریعت جاری است. از این رو، باب اباحه گری را که لازمه نسخ شریعت موجود بود مفتوح کردند. در عین حال برای اقامه دعوت خویش، قتل مخالفان را جایز و حتی لازم می‏شمردند تا جایی که همچون ((خوارج))، مایه خوف، وحشت و نفرت عامه مردم واقع شدند
.
+از همان سده‏های نخستین اسلام تا اوایل عهد ایلخانیان و در طی یک دوران بالنسبه طولانی، تاریخ ایران تحت تأثیر فرقه اسماعیلیه قرار گرفت.
 +فعالیت این فرقه مقارن پیدایش ((سامانیان)) شکل گرفت. اما دعوت آنها در ((ماوراء النهر ))و ((خراسان)) با مقاومت شدیدی رو به رو شد به طوری که در عهد ((غزنویان)) نیز کسانی که منسوب به این فرقه بودند، به شدت مورد آزار و تعقیب قرار می‏گرفتند.
-ای فه، عیه «هف ی» خوانده میدند چرا که ئمه را من فت تن می‏داند و مم بن امای را اما هف و قائ ا می‏شمردند. به این ریب ب دوم اممت او، شریت را منو و باه را ای می‏نستند. ا ای ر خلاف ای را ک به وسیه ((بیالله ب م ))و همچنین ر ا قول ه اامت اسماعی، ((صر)) نیاد هاده شد «297 ق / 909 م» پیروی نکردن و مین لیل مقل اقی مانند. +اج فایت آنها، عه ((قیان)) بود که در طی ن، مدت برای رانی کمت ((خلافت)) می‏کیند و ایا اامی، به وا یله‏ای ری بو اتشاش و هر و م یای اتفاه می‏کند. />
((
اماعیی|ااییا)) با سایر رقه‏هی ماب وت چندانی نان، جز ن که ادام ((اما ر اد ))«ع» را د ز سرش سمیل ایز نمی‏دانتند .
-!عد تجانس بین عقید قرامطه با رسوم ایرانی و زرتشتی />این گروه از اسماعیلیه را که در واقع منسوب به حمدان اشعث معروف به قرمط یا قرمطویه که در نواحی ((واسط))، به نشر این دعوت پرداخت «277 ق / 890 م» قرمطی یا قرامطه خواندند. در بین کسانی که به وسیله و - ا دامادش عبدان کاتب - به این دعوت گرویدند؛ ((زکرویه بن مهرویه ))و ((ابو سعید جَنّابی ))ایرانی بودند که از این میان کسنی که قیام(( قرامطه)) را متضمن اهداف ملی و ایرانی پنداشته‏اند، شاید از همین جا نشأت گرفته باشد، حال آن که هیچ تجانسی بین عقاید و اعمال قرامطه با عقاید و رسوم ایرانی و زردشتی وجود ندارد. قول آنها به تأویل هم که به نوعی از مذاهب زندیقی - زندیکیه - تقلید شده، نزد ((زرتشتیان)) مورد نفت بوده است. جالب این جا است که، قرامطه نیز ایرانی به شمار میرفتند بلکه اکثر آنها از اعراب و نبطیهای نواحی جنوب عراق بودند که مخالفانشان با خلافت ((بغداد)) و استمرار «دالت و مساوات» مشغله اصلی آنها به حساب می‏آمد و در این راه، قتل مخالفان و ایجاد خوف و وحشت را وسیله تأمین آن می‏دیدند. در عهد حمدان اشعث، مقر استقرار این قوم، دار الهجره خوانده می‏شد که در آن جا قرمطیان نوعی زندگی نظامی و اشتراکی داشتند. زکرویه، در نواحی شام و ابو سعید جَنّابی در ((بحرین)) دست به تاخت و تاز زدند به طوری که قافله حاجیان را مکرراً مورد حمله قرار دادند. ابو طاهر ((سلیمان))، پسر ابو سعید جَنّابی، در عهد ((خلیفه المکتفی ))به مکه تاخت که در پی آن حاجیان را متفرق یا قتل عام کرد مضاف بر این که حجر الاسود را نیز به اَحسا برد «ذی الحجه 317 ق / ژانویه 930 م». این امر که خلیفه فاطمی مصر، که خلافتش بیست سالی پس از این واقعه پایه گذاری شده بود و اکثریت اسماعیلیه نیز از وی پیروی میکردند، و با این وجود موفق به استرداد ((حجرالاسود ))نشد، میزان نفوذ او را در میان قرامطه نشان می‏دهد. در واقع بعدها و در عهد الحاکم، ششمین خلیفه فاطمی بود که بزرگان احسا، تبعیت ((خلفای فاطمی)) را پذیرفتند «422 ق / 1031 م». فعالیت قرامطه در خراسان، پیش از این تاریخ، از دعوت فاطمی مستقل بود، و اقدام سلطان ((محمود غزنوی)) به قتل تاهرتی، که از جانب خلیفه فاطمی به عنوان قاصد نزد سلطان آمده بود، در واقع نشان از وفا داری امیر غزنه به ((خلافت عباسی)) تلقی می‏شد. +بعدا بعی از اولاد اسماعیل، با ادعای اسمرار امامت در اعقاب وی به نشر دوت تازه‏ای دست دند که آنها را از سایر فرقه‏های شیعه متمایز میکرد.
-د آن سالها قاط به طر تل اجیان و بون نگ راسود به اد خد - ا - چنان ور نت ام قرا گرف بوند که مالفا، این فرقه را ز فقه دیری در عام سم، زیانمندر خطرناتر می‏دانتند. +داوی آنها از جمله ق به یل یات و کف بن کا ود که منجر به ایدی ی‏شد که گان این رقه آن ا ا طرفارا و کسنی که ا این فرقه گرای ی رد ند خفی نه می‏داتند.
-!به ثر سیدن دعوت خلفای فاطمی به وسیله ناصرخسرو
هر چند
دعوت لفای فاطمی در ایران در عهد ((سامانیان ))و ((غزنویان)) غاز شد، اما در واقع به وسیله ناصر ((خسرو)) قبادیانی، شاعر معروف خراسان و مقارن با اوایل دوران لاجقه این دعوت تا حدی به ثمر رسید. با آن که خلفای ر در جلب ((ل بویه)) سعی فراونی کردند، اما در این زمینه توفیقی به دست نیاودد، چنن که ((عضد الدوله)) در اواخر عمرش همچنان در صدد تسخیر مصر و بر انداختن خلافت فاطمی بود که عجل مهلتش نداد. با وجود این، سالها پس از مرگ ((عضدالدوله))، یک سردار ترک خلیفه عبسی به نام ارسلان بساسیری به اشاره و تحریک المستنصر - خیفه فاطمی - بر علیه عباسیان شورید و بغداد را متصرف شد که در پی آن خلیفه القائم بامر الله را از آن جا بیرون کرد و سپس خطبه به نام امام فاطمی خواند «450 ق / 1058 م». ر آن احوال، خلافت عباسیا در معرض انقراض قرار گرفت، اما از حسن اتفاق، با ظهور طغرل بیگ سلجوقی و ورود او به بغداد «451 ق / 1059 م» خلافت عباسیان از خطر سقوط حتمی نجات پیدا کرد. از آن پس، جلوگیری از نشر دعوت فاطمی و اهتمام در تعقیب اسماعیلیه، برای سلجوقیان ایران یک تکلیف و تعهدی شد که تا پایان آن عصر نیز ادامه داشت.
+به ر ال دعوت نها نار به براندای خلا ((بایان)) و ود هور امام فاطمی بود. />( البه تا یش از اینکه با فاطمیان مر اختافات سیاسی پیدا کنند.)
-!اصرخسرو و مأمور نشر دعوت فاطمی در خراسان />مقارن همین ایا د که ناصر خسرو، اعر و کلیم مروف ایرای، از جاب المستنصر - خلیفه فاطمی - بی ن دعوت فاطمی از م ب خراسان اشت. اما اقدام و به نشر ای دعوت با مالفت شدد علما و حکام ((خراان)) موج شد که ین مخالفا، عاقبت به خروج یا اخراج او از بلخ منجر شد. «حدود 453 ق / 1061 م». ولی با این وجود در ((مازنان)) ظاهراً پیروانی پیدا کرد که نصریه وانده می‏شدند، با این احوال در خراسان با تعصب عموم مردم رو به رو شد تا ین که به ناچار در ناحیه بدخشان در کوههای یمکن متواری و سرانام منزوی شد. با مرگ ناصر خسرو «481 ق / 1088 م»، دعوت مستنصری - منو به خلیفه فاطمی المستنر - که دها دعوت قیه تلقی شد، پایان یاف و عوت ناریه - دعوت جدید اسماعیلیه - در تعلیم و بلیغ ((حسن باح)) طنین افکند. +یشروان این ه، الا اامت را ب امام ر ادق «» / 148 / 765 م، خا مد ن ااعیل میدانند که ر ین حال او را احب شریت می‏خوانند و مدعی ون که یعت نا ریعت جاری س.
-دعای جانشینی نزار />انشین المستنصر «487 ق / 1094 م» بنا بر حکم آشکار خلیفه، پسر بزرگش نزار بود اا امیر سپاه م ک به مستعلی - پسر دیگر خیفه - ارادت داشت، ی ا ب خلافت نشاند و او را مام مصوص خواند. لبته چون این قول، حکم شکا خلیفه پیشین نبود به همین دلیل نمی‏وانست تمام اسماعیلیه را ((راضی)) و خشنود کند. نار در ادعای جانشینی غلوب و بعدها مقتول شد، به طوری ه طرفدارا او نیز به نوبه خود ا اعت خلفه مصر سرباز زدند. با آن که خلافت فاطمی در نسل مستعلی ادامه پیا کرد؛ اما از آن پس در مصر دچار هرج و ج شد، که در شام و یران نیز با انشاب مواجه شد. حسن صباح ک در عهد حیات المستنصر برای نشر دعوت به ایران آمده بود «473 ق / 1080 م» ه هوا داری از زاریه به پا خاست به طوری که چند سا بعد، پ از دستیابی به قلعه ((الموت)) «483 ق / 1090 م»، آن ا را پایاهی استوار برای رهبری دعوت اسماعیلیه یافت. +در ین حال برا اامه ت خیش، ل خالفان را ای و تی لام می‏مردند ا جایی ک همچون ((خوا))، مایه و، وش و نرت عامه مد واع دند.
-!حکومت سلجوقیان به تدبیر خواجه قائم 
-درباره زندگی حسن صباح مأخذ قابل اعتماد، همان «سرگذشت سیدنا» است که با کمی اختلاف در کتاب ((جهانگشای جوینی))، ((جامع التواریخ)) رشیدی و تاریخ اسمعیلیان ابو القاسم کاشانی آمده است. در این باب، آن چه که درباره مکاتبه، بین حسن صباح و ملکشاه سلجوقی ذکر شده، بی شک مجهول است و از اعتماد و اطمینان چندانی برخوردار نمی‏باشد. از آن گذشته قصه‏ای را هم که به موجب آن، ((حسن صباح))، ((عمر خیام، ))و ((خواجه نظام الملک ))را سه یار دبستانی عنوان می‏نمود، مغایر با قراین تاریخی است که در نهایت برای درگیری حسن صباح با خواجه وزیر، حاجتی به این داستان پردازیها وجود ندارد. حکومت سلجوقیان به تدبیر خواجه قائم بود و از طرفی تصمیم حسن صباح در بر هم زدن دولت سلجوقیان که البته هدفی از پیش نبرد، قتل خواجه را الزامی می‏کرد، در نهایت این امری بود که فداییان اسماعیلیه در انجامش توفیق یافتند «485 ق / 1092 م» و با این اقدام، هیبت حسن و رعب اسماعیلیه را در قلوب مردم جایگیر ساختند.  
-!وحشت مردم از فرقه سلجوقیان
به دنبال قتل خواجه وزیر، و در دوره‏ای از
فترت سلجوقیان و همچنین ناعها اخلی و دربری بین اولاد ملکشاه، واقعه دژ کوه ((اصفهان)) و شورش عبدالملک عطاش، ضربه دیگری بود که موجب افزایش وحشت عامه از این فرقه شد. با وجودی که پرده از ماجرای لوی مدنی نابینا که توانسته بود با حیله، به آدم ربایی و قتلهای موحشی در اصفهان دست زد، و اعتماد عامه مردم را از قدرت حکام سلب کند، برداشته شده و از سوی دیگر و شورش امد، نواده عطاش که به سعی محمد بن ملکشاه، سرانجام من به قتل او و کشتار عده زیادی از اسماعیلیه شد «500 ق / 1106 - 7 م»، اما این حمله، بیم و حشت از اسماعیلیه را همچنان در تمام قلمرو سلاجقه نشر کرد. فعالیت تروریستی فداییان الموت که عده زیادی از مخالفان را طعمه مرگ ساخت، علوم کرد که دعوت جدید، بر خف دعوت قدیم که ناصر خسرو پایه‏های آن را بر تبلیغ، وعظ و کتاب و رساله بنا نهاده بود، به ضربه‏های خنجر و ایجاد رعب و وحشت استا است و از سوی دیگر حس که در ارشاد طابا، آنها را به عدم کفایت عل ردی در کشف حقایق و لزام به پیروی از «تعالیم مام» متقاعد می‏اخت، این «تعلیم» ر بر ضرورت «حذف» مخالفان مبتنی کرد.
+این فرقه، بیه «هفت امامی» وانده میشدند را که امه را منر به هفت تن میدانستد و مد بن اسای را اا هفت قام ام می‏مرند.
-شت سلاجقه و اتابکان ز قدرت اسماعیلیه />بین وه اموت وار مکز قدرت رهبران اسماعیلیه ناری د ک بعد ازحس «وفات 518 ق / 1124 م» کیاهای الموت یا خداونن المو خوانده می‏شدن و ای ترتیب با سخر خرید یا احداث بی قلعه‏های متعد و دیگر، قدرت آنها برای سلاجه و اتابکان ه و همچنین ایر اما و کام جاور ایه وحشت بد. ای قلاع از جمله لمسر در رودبار، ((جیحون)) دژ در رودبار، گرد کوه در فرمس، شمکوه نیک ابر، استوناوند در ((مزندران))، ردهان و ((قلعة الناصر ))در ((خوزستان))، قلعه الور در ((ارجان)) ((ارس))، و زوزن خر و خوسف در قهستان قاین بودند که در طی مدت درت خداونا وم لوت مکز تدارک در تای عرضها پایگاه مقام اصی و عمده به شمار می‏رفت. +ه این رتیب ب وا اامت و رت را من اباح را ایز میدانند. ا این و ات فامی را که ب ویله ((عیداله بن م ))و همچنین ر اا و ب اام اسمی، در ((مر)) نیاد نها د «297 / 909 » یروی نکردد و من لی مت ای ماد.
-!چهل سال اسماعیلیه بعد از وفات حسن صباح<br />بعد از حسن صباح، کیا بزرگ امید «وفات 532 ق / 1138 م» که از جانب وی در قلعه لمسر حاکم بود، در الموت به قدرت رسید. جانشین او، پسرش، ((محمد ن بزرگ امید)) «وفات 557 ق / 1162 م» شد و این پدر و پسر در مدت نزدیک به چهل سال پس از وفات حسن صباح بر سراسر سازمان اسماعیلیه فرمان راندند. در این مدت، تعداد زیادی از ترورهای سیاسی به دستور این دو و توسط فداییان انجام گرفت که قتل دو خلیفه عباسی، ((المسترشد)) «529 ق / 1135 م»، پسرش الراشد «532 ق / 1138 م» و نیز قتل معین الدین، وزیر لوقی «521 ق / 1127 م» از جمله این ترورها بود. در این میان، سلاجقه بارها الموت را محاصره کردند و در قلع و قمع اسماعیلیه سعی فراوانی مبذول داشتند، اما تقریباً هرگز توفیقی حاصل نکردند. +!~~blue:((دوت فاطمیان و ازی برای اسماعیلیه))~~
-بالاره انین ممد ن زرگ امید که ند این قم «حسن لی ذکره سام» اند می‏شد آا و یام ا که با یام ن، تکی ری از روی دو ردم برداشته می‏د، اام کد ود را امام و از اولاد نار ند. ا این که سرانام در مه رما 557 ق / اوس 1162 م با الام یروانش به نا و شرابخواری دوره جدیدی که متضمن الغاء ظواهر و احکام دین بود را اعلام داشت. +!دشمنی اسماعیلیه با سلجوقیان
رباره نگی حسن صباح مخذ قابل اعتماد، همن __«رگذشت سیدنا»__ است که با کمی اختلاف د کتاب ((جهانگشای جوینی)) ((جامع التواریخ)) رشیدی و تاریخ اسمعیلیان ابو القاس کاشانی آمده است.

در این باب، آن چه که درباره مکاتبه، بین
حسن باح و ملکشاه سلجوقی ذکر شده، ی شک ادرست است از میزان طینان چندای برخوردار نمی‏باشد.

ز آن گشته قصه‏ای ا هم که ه موب آ، ((حسن صباح))، ((عمر خیام ))و ((واجه نظام الملک ))را سه یار دبستای عنوان می‏نمود، مایر با قراین اریخ است ک در نهایت برای درگیری حس باح با خواجه وزیر حاجتی به این داستان پردازیها وجود ندارد.

حک
ومت سلجوقیان بر تدبیر خوجه استار بود و از طرفی تصمیم حسن صباح در بر هم زدن دولت سلجوقیان که البته هدفی از پیش نبرد، قتل خواجه را الزامی می‏کد،

در نه
ای ای امری بود که فاییان اسماعیلیه در اجامش وفیق یافتند «485 ق / 1092 م»


!آغز دو
ره قیامت نزد اسماعیلیه
بعد از حسن صباح، کیا بزرگ
امید «وفات 532 ق / 1138 م» که از جانب وی در قلعه لمسر حاکم بود، در الموت به قدرت رسید.

جا
نین او، پسرش، ((م بن زر مید)) «وفات 557 ق / 1162 م» شد و این پدر و پسر در مدت نزدیک به چهل سال پس از وفات حسن صباح بر سراسر سازمان سماعیلیه فرمان راندند.

در این مت، قتل دو خلیفه عباسی،
((المست
رشد)) «529 ق / 1135 م»
پسرش
اراشد «532 ق / 1138 م» و نیز قتل
معین
الین، وزیر سلوقی «521 ق / 1127 م»

اتفاق افتاد.

در این میان، سلاجقه
بارها المو را محاصره کردد و در قلع و قمع اسماعیلیه سعی فراوانی مبذول داشتند، اما تقریباً هرگز وفیقی حاصل نکردند.

ب
الاخره جانشین محمد بن بزرگ امید، که نزد این قوم «حسن علی ذکره السلام» خوانده می‏شد، آغاز دور قیامت را که با قیام آن، تکلیف شرعی از روی دوش مردم برداشته می‏شد، اعلام کرد

و
خود را امام و از اولاد نزار خواند.

تا ا
ین که رانجام در ماه رمضان 557 ق / اگوست 1162 م دوره جدیدی که متضمن الغاء ظواهر و احکام دین بود را اعلام داشت.
 !بازگشت به شریعت !بازگشت به شریعت
-حسن عل مرد را دار ب باحه می‏کرد و ه کی که ر این و ه رعای حک شریت بر ی‏ا ج ق رم «= ار» میشمرد. سنا پ ا ا، پسرش محمد، راه پدر را دنبال کرد تا این که مسموم شد و دار فانی را وداع گفت. «607 ق / 1210 م». پسر محمد، ((جلال الدین حسن)) نیز که بعد از او خداوند الموت شد، از همان آغاز، پیروان خود را از احاد و ااحه گری، که دو ل پیشین مردم را بدان ترغیب می‏کردند، بر حذر داشت. این بازگشت به شریعت، از طرفی برای حفظ علاقه و ایمان مؤمنان واقعی بود که از روی اخلاص، تسلیم «تعلیم» و «حکم» امام شده بودند و با شور و علاقه خود را موظف به اجرای فرامین بی چون و چرای امام می‏دیدند. در حقیقت، اگر بزرگان و داعیان اسماعیلیه در مراتب بالا خود را در رفع شریعت، انکار ((ظاهر)) و احکام ین قائل به حق می‏دانستند، ولی در مقابل رفیقان و طرفدارانشان که به خاطر نوعی کمال در اندیشه دینی، مجذوب آنان می‏شدند، عقاید اصلی خود را از آنان پنهان می‏کردند. البته چون این اعلام ظاهری، از سوی تندروان اسماعیلیه غیر قابل تحمل بود، همین لیل لال الدین حسن تس خواهر و همرانش با زهر ه هلاکت رسید «618 ق / 1221 م» +در زمان حسن علی ذکر الا می ی ر ا شرای یمت را ه اجم قوی شریت اری می شد.

پ
س حسن ی کره اللا ، پسرش محمد راه پدر را دنبال کرد «607 ق / 1210 م».

پسر محمد، ((جلال الدین حسن)) نیز که بعد از او خداوند الموت شد، از همان آغاز، پیروان خود را از ادیه گرفتن قوانین ن که دو بر پیش او مردم را بدان ترغیب می‏کردند، بر حذر داشت.

این بازگشت به شریعت، از طرفی برای حفظ علاقه و ایمان مؤمنان واقعی بود که از روی اخلاص، تسلیم «تعلیم» و «حکم» امام شده بودند و با شور و علاقه خود را موظف به اجرای فرامین بی چون و چرای امام می‏دیدند.

در حقیقت، اگر بزرگان و داعیان اسماعیلیه در مراتب بالا خود را در رفع شریعت، انکار ظاهر دین و احکام ن قائل به حق می‏دانستند،
ولی در مقابل رفیقان و طرفدارانشان که به خاطر نوعی کمال در اندیشه دینی، مجذوب آنان می‏شدند، عقاید اصلی خود را از آنان پنهان می‏کردند.

البته چون این اعلام ظاهری، از سوی تندروان اسماعیلیه غیر قابل تحمل بود.

ان کر حکمت اسماعیلیه
با
مرگ جلال الدین، پرش علاء الدین که کودکی نه ساله ود خداوند الموت و فرمانروای اسماعیلیه شد.

وی بعدها ح
التی شبیه به مالیخولیا پیدا کرد که او را به سوی استبداد و خشونت بی حد سوق داد.

علاء الدی
ن بعد از مرگ پدر، قاعده قیامت را بار دیگر بررار سخت. در این بین چند سالی را هم که خواجه نصیر طوسی در قلعه المو می‏گذراند، ظاهراً در ایام فرمانروایی علاء الدین بود که به خواجه علاقه و احترام زیاد نشان می‏داد.

علاء الدین در اواخر عمر،
با پسر بزرگش رکن الدین خور شاه درگیر منزعه‏ای شد که در پیامد آن، چون تصمیم گرفت او را از امامت معزول نماید، بزرگان اسماعیلی نپذیرفتند و گفتند که اعتبار از نص اول «نخستین اعلام آشکار برای امامت بعد از خود» همچنان درست و صحیح است.

سرانجام مدتی بعد علاء الدین به دست قاتلانی ناشناس کشته ش
د «653 ق / 1255 م» و ((رکن الدین خورشاه))، جای او را گرفت.
-!کودکی نه ساله خداوند الموت
با مرگ جلال الدین، پسرش علاء الدین که کودکی نه ساله بود خداوند الموت و فرمانروای اسماعیلیه شد. وی بعدها حالتی شبیه به مالیخولیا پیدا کرد که او را به سوی استبداد و خشونت بی حد سوق داد. علاء الدین با مرگ پدر، قاعده اباحه گری و الحاد را بار دیگر برقرار ساخت. در این بین چند سالی را هم که خواجه نصیر طوسی در قلعه الموت می‏گذراند، ظاهراً در ایام فرمانروایی علاء الدین بود که به خواجه علاقه و احترام زیاد نشان می‏داد. علاء الدین در اواخر عمر، با پسر بزرگش رکن الدین خور شاه درگیر منازعه‏ای شد که در پیامد آن، چون تصمیم گرفت او را از امامت معزول نماید، بزرگان اسماعیلی نپذیرفتند و گفتند که اعتبار از نص اول «نخستین اعلام آشکار برای امامت بعد از خود» همچنان درست و صحیح است. سرانجام مدتی بعد علاء الدین به دست قاتلانی ناشناس کشته شد «653 ق / 1255 م» و ((رکن الدین خورشاه))، جای او را گرفت.
اما طولی نکشید که ((هولاگو خان))، ((نواده چنگیز))، بار دیگر لشکر مغولان را به ایران آورد و در نخستین اقدامش، فتح قلاع اسماعیلیه را مد نظر و اهتمام خویش قرار داد. از این رو در مقابل سپاه هولاگو، تسلیم تنها راه چاره باقی ماند و به این ترتیب ((قلعه الموت)) در 655 ق / 1257 م« سقوط کرد و به افسانه تسخیر ناپذیری آن، پایان داده شد.
+اما طولی نکشید که ((هولاگو خان))، ((نواده چنگیز))، بار دیگر لشکر مغولان را به ایران آورد و در نخستین اقدامش، فتح قلاع اسماعیلیه را مد نظر و اهتمام خویش قرار داد.
 +از این رو در مقابل سپاه هولاگو، تسلیم تنها راه چاره باقی ماند و به این ترتیب ((قلعه الموت)) در 655 ق / 1257 م« سقوط کرد و به افسانه تسخیر ناپذیری آن، پایان داده شد.
-!فهرست رهبران اسماعیلی: +!((فهرست رهبران اسماعیلی))
-1 - ((حسن صباح)) 464 - 518 ق / 1071 - 1124 م
2 - ((کی
بزرگ ایر رودباری ))518 - 532 ق / 1124 - 1138 م
3 - ((محمد بن بز
رگ مید ))532 - 557 ق / 1138 - 1162 م
4 - ((حسن
بن ممد ))557 - 561 ق / 1162 - 1166 م
5 - ((محمد
بن حسن ))561 - 607 ق / 1166 - 1210 م
6 - ((جل
ال الدین حسن ))607 - 618 ق / 1210 - 1221 م
7 - ((ع
ء الدین بن جلال الدین ))618 - 653 ق / 1221 - 1255 م
8 - ((رکن الدین خ
وشاه ))653 - 655 ق / 1255 - 1257 م
+!مب مرب با مو:
 +*((اسماعیلیه پس از سقوط قلعه الموت تا کنون))
 +*((قرمطیان|آغاز به کار قرامطه))
 +*((قلاع اسماعیلیه))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 05 شهریور 1385 [08:48 ]   13   آآوا رسا      جاری 
 شنبه 04 شهریور 1385 [11:13 ]   12   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 04 شهریور 1385 [11:10 ]   11   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 04 شهریور 1385 [11:09 ]   10   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 04 شهریور 1385 [10:56 ]   9   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 04 شهریور 1385 [10:54 ]   8   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 04 شهریور 1385 [10:43 ]   7   آآوا رسا      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 بهمن 1384 [06:30 ]   6   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 بهمن 1384 [06:26 ]   5   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 31 فروردین 1384 [05:28 ]   4   نغمه آذربویه      v  c  d  s 
 چهارشنبه 31 فروردین 1384 [05:22 ]   3   نغمه آذربویه      v  c  d  s 
 سه شنبه 30 فروردین 1384 [09:09 ]   2   نغمه آذربویه      v  c  d  s 
 سه شنبه 30 فروردین 1384 [08:52 ]   1   نغمه آذربویه      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..