تاریخچه ی:
اذان گفتن بلال روز فتح مکه
روز فتح مکه هنگام ظهر پیامبر به ((بلال حبشی|بلال ))دستور داد اذان بگوید. بلال به دستور پیامبر برای گفتن اذان به بام کعبه رفت و با صدای رسا مشغول گفتن اذان شد. با شنیدن صدای بلال، هر یک از سران قریش به گونهای ناخرسندی خود را اظهار کردند.
((عکرمه بن ابی جهل|عکرمه پسر ابوجهل )) گفت:« من خوش ندارم صدای پسر ریاح را که چون صدای الاغ است بشنوم.»
((خالد بن اسید )) گفت:« سپاس که پدرم، ابو عتاب، را گرامی داشت و او صحنه ایستادن پسر ریاح را بر بام کعبه ندید.»
((سهیل بن عمرو|سهیل )) گفت:« این خانه خانه خداست و او میبیند و اگر بخواهد میتواند نگذارد که بر بام خانهاش اذان بگویند.»
((ابوسفیان )) گفت:« من سخنی نمیگویم چون اگر حرفی بزنم یقین دارم که این دیوارها به محمد خبر میدهند.»
پس از مدتی پیامبر خدا کسی را به سوی این افراد فرستاد و تمام آنچه را گفته بودند به آنان گفت. آنها نیز عذرخواهی کردند.
مراجعه شود به:
((فتح مکه))