تاریخچه ی:
اختلال شخصیت اسکیزوئید
!نگاه اجمالی
مهمترین ویژگی این بیمار کناره گیری ، عدم دخالت در امور روزمره و اهمیت ندادن به دیگران است. در واقع برای این بیمار «((روابط اجتماعی))» بی معنی است. بنابراین در ((رفتار مردم گریزی|رفتارشان مردم گریزی)) و زندگی حاشیهای قابل ملاحظه است. این بیماران چون مردم گریز هستند؛ بنابراین به فعالیتها و مشاغل انفرادی بویژه شبانه علاقه نشان میدهند.
اینان موضوع شغلی خود را طوری انتخاب میکنند که کمترین ارتباط با مردم داشته باشند. کارهای انتزاعی و مشاغل مرتبط با وسایل بی جان برایشان لذّت بخش است. (نظیر: ریاضیات ، ((نجوم|ستاره شناسی)) ، مشاغل مرتبط با ((فلز)) و ((چوب)) و...›. همچنین زندگی عاطفی و هیجانی بیمار یکنواخت ، سطحی ، محدود است. حتی موقعی که در مورد شادترین یا ناخوشایندترین حوادث زندگی صحبت میکند تغییری در رفتار و آهنگ صدایش مشاهده نمیشود. این ویژگیها بیشتر با ((علائم اسکیزوفری|علائم منفی اسکیزوفری)) را به یاد میآورد.
!یک مثال
«گفتگوی زیر بخشی از صحبتهای یک بیمار اسکیزوئید با یک ((مشاور)) است»:
م:آقای اکبری چه مشکلی دارید؟
ب:کاری.
م:اگر امکان دارد در مورد مشکل کاریتون صحبت کنید؟
ب:بیعلاقگی.
م:حتماً برایتان سخته که کاری را انجام بدهید که علاقهای به آن ندارید:
ب:بلی.
م:در مورد کارتان بیشتر صحبت کنید؟
ب:آزمایشگاهی.
م:در آزمایشگاه چه کار انجام میدهید؟
ب:حیوانات
~~blue:(اگر با این بیمار چندین ساعت هم گفتگو شود باز هم جوابهاکوتاه,سطحی,ویکنواخت خواهد بود.)~~
!ملاکهای ((تشخیص اختلال اسکیزوئید))(DSM-IV )
گسستگی روابط اجتماعی و عواطف سطحی در اوائل بزرگسالی شروع میشود و برای تشخیص اختلال وجود چهار علامت (یا بیشتر) از علائم زیر ضروری است:
^
*از روابط نزدیک ، از جمله عضو یک خانواده بودن نه لذت میبرد و نه تمایلی به آن دارد.
*تقریباً همیشه فعالیتهای انفرادی را انتخاب می کند.
*اگر علاقه ای به روابط جنسی با فردی داشته باشد,بسیار اندک است.
*فعالیت معدودی وجود دارد که می تواند از آنها لذت ببرد.
*به غیر از بستگان درجه یک دوستان نزدیک ندارد.
*تعریف و انتقاد دیگران برایش اهمیتی ندارد (یکسان است).
*عواطف سطحی و سرد (است).
^
!((تشخیص افقراقی))
*__((اسکیزوفرنی)) :__
علائم اختلال تفکر و ((هذیان)) در اسکیزوئیدیها دیده نمیشود؛ بنابراین از اسکیزوفرنی قابل تفکیک است.
*__((اختلال شخصیت و سوا ـ جبری)) و «((دوری گزین))» :__
با وجود اینکه عواطف محدود در این دو اختلال هم دیده میشود ولی بر عکس اسکیزوئیدها تنها بودن بر ایشان تجربهای دردناک است.
!درمان
*__((روان درمانی)) :__
برقراری ارتباط با این بیماران سخت ولی امکانپذیر است. در درمان انفرادی وقتی رابطه برقرار شد آنها با ((ترس)) و هواس از «دوستان خیالی» و«ترس از وابستگیهای غیر قابل تحمل» صحبت خواهند کرد. در گروه درمانی ممکن است بیمار تا یک سال صحبت نکند، امّا در نهایت درگیر میشود (صحبت میکند) فقط درمانگر باید مواظب باشد تا سایر گروه به سکوت بیمار اعتراض نکنند.
*__((دارو درمانی)) :__
برای کاهش حساسیت این بیماران نسبت به طرد شدن استفاده از ((داروهای ضد افسردگی)) و ((نورولپتیک)) (((داروی ضد جنون|ضد جنون))) مفید است.
!مباحث مرتبط با عنوان
*اختلال شخصیت و سوا ـ جبری))
*((اسکیزوفرنی))
*((داروهای ضد افسردگی))
*((رفتار مردم گریزی))
*((علائم اسکیزوفری))
*((نورولپتیک))