تاریخچه ی:
ابرهه
تفاوت با نگارش: 3
| + | ابرهه فرمانده سپاهی هفتاد هزار نفری بود که به دستور پادشاه ((حبشه|حبشه)) (نجاشی) برای سرکوب ((ذونواس))، پادشاه ((یمن))، که به کشتار مسیحیان پرداخته بود، به یمن اعزام شده بود. |
| + | ماجرا از این قرار بود که ذونواس هنگام عبور از ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|مدینه))، به دعوت یهودیان یثرب به دین یهود در آمده و در پی آن برای گسترش یهودیت با مسیحیان به جنگ پرداخته بود، تا آن جا که بسیاری از مسیحیان نجران را در آتش سوزانده بود. (1) |
| + | یکی از مسیحیان این خبر را به ((قیصر روم)) رساند و از او کمک خواست. قیصر روم، نجاشی را مأمور سرکوب ذونواس کرد و او نیز لشگری هفتاد هزار نفری از مردم حبشه را به فرماندهی ابرهه به سمت یمن گسیل داشت. ابرهه پس از شکست ذونواس به پادشاهی یمن رسید. |
| + | وی ((کلیسا))یی در منطقه ((صنعاء)) به نام قلیس بنا نهاد و در نامه ای به پادشاه ((حبشه|حبشه)) چنین نوشت:«کلیسایی بنا نهادهام که نظیر ندارد. پس از اتمام ساخت آن، زائران ((بیت الله الحرام - کعبه، خانه خدا|کعبه)) را به سوی آن خواهم کشید.» |
| + | با انتشار مضمون این نامه در بین اعراب، مردی از قبیله ((بنی فقیم)) برای ابراز انزجار کلیسای ابرهه را با مدفوع خود آلوده ساخت. |
| + | ابرهه در پی این اقدام تحقیرآمیز با لشگری انبوه و 14 رأس فیل، در ((عام الفیل|سال 570 میلادی)) برای تخریب کعبه به مکه یورش برد، اما خداوند دستههایی از پرندگان آسمانی به نام ((ابابیل|ابابیل)) را مأمور جلوگیری از تخریب کعبه کرد. پرندگان با سنگریزههایی که به منقار داشتند به لشگر ابرهه هجوم بردند و او و لشگرش را به هلاکت رساندند. حکایت حملهی ابابیل در ((سوره فیل|سوره فیل)) بیان شده است. |
- | ابرهه فرمانده سپاه هفتاد ار نفری بود که پادشاه حبشه (نجاشی) آنا را برای سرکوب ((ذونواس)) پادشاه ((یمن)) که به کشتار مسیحیان پرداخته بود، فرستاد.
ذنواس در سفری که از ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|یثرب «مدینه»)) عبور می کرد. با دعوت یهودیان یثرب به دین یهود در آمد و در پی آن برای گسترش یهودیت با مسیحیان به جنگ پرداخت، تا آن جا که بسیاری از مسیحیان نجران را در آتش سوزاند. (1) مردی از مسیحیان این خبر را به ((قیصر روم)) رساند و از او کمک خواست. قیصر روم پادشاه حبشه (نجاشی) را مأمور سرکوب ذونوا کرد و و نیز لشری هفتاد هزار نفری از مردم حبشه را به فرماندهی ابرهه به سمت یمن گسیل داشت، ابرهه پس از شکست ذونواس به پادشاهی یمن رسید.
وی ((کلیسا))یی در منطقه ((صنعاء)) به نام قلیس بنا نهاد و در نامه ای به پدشاه ((حبشه|حبشه)) چنین نوت: کلیسایی بنا نهادم که مانند آن تا کنون دیده نشده است پس از اتمام آن، زائران ((بیت الله الحرام - کعبه، خانه خدا|کعبه)) را به سوی آن خواهم کشید، با انتشار مضمون این نامه در بین اعراب مردی از قبیله ((بنی فقیم)) برای ابراز انزجار کلیسای ابرهه را آلوه ساخت.
ابرهه در پی این اقدام تحقیر آمیز با لشگری انبوه همراه با تعدادی فیل (14 رأس) در ((سال عام الفیل|سال 570 میلادی)) برای تخریب کعبه به مکه یورش برد خداوند دسته هایی از پرندگان آسمانی « ((ابابیل|ابابیل)) » را مأمور جلوگیری آنان نمود. پرندگان با سنگ ریزه هایی که به منقار داشتند به لشگر ابرهه هجوم آوردند و او و لشگرش را به هلاکت رساندند، قرآن ماجرای آنان را در ((سوره فیل|سوره فیل)) بیان کرده است.
(1): الکامل، جلد 1، ص 276، ماجرای ((اصحاب اخدود)) (سوره بروج آیه 4 تا8) در قرآن را مربوط به همین داستان م داند. |
+ | تیح 1) نیسنده کتاب اکامل، ماجرای ((اصحاب ادود)) (سوره بو آیه 4 تا 8) را مربو به داستان سوزاندن مسیحیان میداند. |
| منابع: | | منابع: |
- | الکامل، ج 1، ص 277؛ فروغ ابدیت، ج 1، ص 125 |
+ | الکامل، ج 1، ص 276 و 277 . فروغ ابدیت، ج 1، ص 125 |