منو
 کاربر Online
762 کاربر online
تاریخچه ی: آفات نهضتهای اسلامی

تفاوت با نگارش: 3

Lines: 1-69Lines: 1-90
-نهضتها ، مانند همه پدیده های دیگر ممکن است دچار آفت زدگی شوند .
وظیفه رهبری نهضت است که پیشگیری کند و اگر احیانا آفت نفوذ کرد ، باوسائلی که در اختیار دارد و یا باید در اختیار بگیرد ، آفت زدائی نماید. اگر رهبری یک نهضت ، به آفتها توجه نداشته باشد یا در آفت زدائی سهل‏انگاری نماید ، قطعا آن نهضت ، عقیم ، یا تبدیل به ضد خود خواهد شد و اثر معکوس خواهد بخشید . ما از نظر انواع آفتها آنچه به نظرمان رسیده‏است یادآوری می‏کنیم ، بدون آنکه مدعی باشیم همه آنها را استقصا کرده ایم‏
+نهضتها ، مانند همه پدیده های دیگر ممکن است دچار آفت زدگی شوند.وظیفه رهبری نهضت است که پیشگیری کند و اگر احیانا آفت نفوذ کرد ، باوسائلی که در اختیار دارد و یا باید در اختیار بگیرد ، آفت زدائی نماید. اگر رهبری یک نهضت ، به آفتها توجه نداشته باشد یا در آفت زدائی سهل‏انگاری نماید ، قطعا آن نهضت ، عقیم ، یا تبدیل به ضد خود خواهد شد و اثر معکوس خواهد بخشید . ما از نظر انواع آفتها آنچه به نظرمان رسیده‏است یادآوری می‏کنیم ، بدون آنکه مدعی باشیم همه آنها را استقصا کرده ایم‏

.
 V{maketoc} V{maketoc}
 ! نفوذ اندیشه های بیگانه ! نفوذ اندیشه های بیگانه
-اندیشه های بیگانه از دو طریق نفوذ می‏کنند . یکی از طریق دشمنان هنگامی‏ که یک نهضت اجتماعی اوج می‏گیرد و جاذبه پیدا می‏کند و مکتبهای دیگر راتحت الشعاع قرار می‏دهد ، پیروان مکتبهای دیگر برای رخنه کردن در آن‏مکتب و پوسانیدن آن از درون ، اندیشه های بیگانه را که با وح آن مکتب مغایر است وارد آن مکتب می‏کنند و آن مکتب را به این‏ترتیب از اثر و خاصیت می‏اندازند و یا کم اثر می‏کنند .نمونه‏اش را در قرون اولیه اسلام دیده‏ایم . پس از گستردگی و جهانگیری‏اسلام ، مخالفان اسلام مبارزه با اسلام را از طریق تحریف آغاز کردند . می‏کنیم . هم گروهی را می‏بینیم که واقعا وابسته به مکتبهای دیگر بالخصوص‏ مکتبهای ماتریالیستی هستند و چون می‏دانند که با شعارهای و مارکهای‏ ماتریالیستی کمتر می‏توان جوان ایرانی را شکار کرد ، اندیشه‏های بیگانه رابا مارک اسلامی عرضه می‏دارند . بدیهی است اسلامی که با محتوای ماتریالیستی در مغز یک جوان فرو رود و تنها پوسته اسلامی داشته باشد به‏سرعت دور انداخته می‏شود . و هم می‏بینیم - و این خطرناکتر است - که‏
افرادی مسلمان ، اما ناآشنا به معارف اسلامی و شیفته مکتبهای بیگانه ، به‏ نام اسلام ، اخلاق می‏نویسند و تبلیغ می‏کنند اما اخلاق بیگانه ، فلسفه تاریخ‏ می‏نویسند همانطور ، فلسفه دین و نبوت می‏نویسند همانطور ، اقتصاد می‏نویسند همانطور ، سیاست می‏نویسند همانطور ، جهان بینی می‏نویسند همانطور ، تفسیر قرآن می‏نویسند همانطور و و و
+اندیشه های بیگانه از دو طریق نفوذ می‏کنند . یکی از طریق دشمنان هنگامی‏ که یک نهضت اجتماعی اوج می‏گیرد و جاذبه پیدا می‏کند و مکتبهای دیگر راتحت الشعاع قرار می‏دهد ، پیروان مکتبهای دیگر برای رخنه کردن در آن‏مکتب و پوسانیدن آن از درون ، اندیشه های بیگانه را که با وح آن مکتب مغایر است وارد آن مکتب می‏کنند و آن مکتب را به این‏ترتیب از اثر و خاصیت می‏اندازند و یا کم اثر می‏کنند .نمونه‏اش را در قرون اولیه اسلام دیده‏ایم .

پس از گستردگی و جهانگیری‏اسلام ، مخالفان اسلام مبارزه با اسلام را از طریق تحریف آغاز کردند . می‏کنیم . هم گروهی را می‏بینیم که واقعا وابسته به مکتبهای دیگر بالخصوص‏ مکتبهای ماتریالیستی هستند و چون می‏دانند که با شعارهای و مارکهای‏ ماتریالیستی کمتر می‏توان جوان ایرانی را شکار کرد ، اندیشه‏های بیگانه رابا مارک اسلامی عرضه می‏دارند . بدیهی است اسلامی که با محتوای ماتریالیستی در مغز یک جوان فرو رود و تنها پوسته اسلامی داشته باشد به‏سرعت دور انداخته می‏شود . و هم می‏بینیم - و این خطرناکتر است - که‏
افرادی مسلمان ، اما ناآشنا به معارف اسلامی و شیفته مکتبهای بیگانه ، به‏ نام اسلام ، اخلاق می‏نویسند و تبلیغ می‏کنند اما اخلاق بیگانه ، فلسفه تاریخ‏ می‏نویسند همانطور ، فلسفه دین و نبوت می‏نویسند همانطور ، اقتصاد می‏نویسند همانطور ، سیاست می‏نویسند همانطور ، جهان بینی می‏نویسند همانطور ، تفسیر قرآن می‏نویسند همانطور و و و
 من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی ، به رهبران عظیم الشأن‏ نهضت اسلامی که برای همه‏شان احترام فراوان قائلم ، هشدار می‏دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می‏کنم که نفوذ و نشر اندیشه‏های بیگانه به نام‏ اندیشه اسلامی و با مارک اسلامی اعم از آنکه از روی سوء نیت و یا عدم سوء نیت صورت گیرد ، خطری است که کیان اسلام را تهدید می‏کند .  من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی ، به رهبران عظیم الشأن‏ نهضت اسلامی که برای همه‏شان احترام فراوان قائلم ، هشدار می‏دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می‏کنم که نفوذ و نشر اندیشه‏های بیگانه به نام‏ اندیشه اسلامی و با مارک اسلامی اعم از آنکه از روی سوء نیت و یا عدم سوء نیت صورت گیرد ، خطری است که کیان اسلام را تهدید می‏کند .
 راه مبارزه این خطر تحریم و منع نیست . مگر می‏شود تشنگانی را که برای‏ جرعه‏ای آب له‏له می‏زنند از نوشیدن آب موجود به عذر اینکه آلوده است منع‏ کرد ؟  راه مبارزه این خطر تحریم و منع نیست . مگر می‏شود تشنگانی را که برای‏ جرعه‏ای آب له‏له می‏زنند از نوشیدن آب موجود به عذر اینکه آلوده است منع‏ کرد ؟
 این ما هستیم که مسئولیم . ما به قدر کافی در زمینه‏های مختلف اسلامی‏ کتاب به زبان روز عرضه نکرده‏ایم . اگر ما به قدر کافی آب زلال و گوارا عرضه کرده بودیم ، به سراغ آبهای آلوده نمی‏رفتند . این ما هستیم که مسئولیم . ما به قدر کافی در زمینه‏های مختلف اسلامی‏ کتاب به زبان روز عرضه نکرده‏ایم . اگر ما به قدر کافی آب زلال و گوارا عرضه کرده بودیم ، به سراغ آبهای آلوده نمی‏رفتند .
 گر نه تهی باشدی بیشتر این جویها گر نه تهی باشدی بیشتر این جویها
 خواجه چرا می‏دود تشنه در این کویها خواجه چرا می‏دود تشنه در این کویها
 راه مبارزه ، عرضه داشتن صحیح این مکتب در همه زمینه ها با زبان روزاست . حوزه‏های علمیه ما که امروز اینچنین شور و هیجان فعالیت اجتماعی‏یافته‏اند . باید به مسئولیت عظیم علمی و فکری خود آگاه گردند . بایدکارهای علمی و فکری خود را ده برابر کنند . باید بدانند که اشتغال منحصربه فقه و اصول رسمی جوابگوی مشکلات نسل معاصر نیست . راه مبارزه ، عرضه داشتن صحیح این مکتب در همه زمینه ها با زبان روزاست . حوزه‏های علمیه ما که امروز اینچنین شور و هیجان فعالیت اجتماعی‏یافته‏اند . باید به مسئولیت عظیم علمی و فکری خود آگاه گردند . بایدکارهای علمی و فکری خود را ده برابر کنند . باید بدانند که اشتغال منحصربه فقه و اصول رسمی جوابگوی مشکلات نسل معاصر نیست .
 ! تجدد گرائی افراطی ! تجدد گرائی افراطی
-پرهیز از افراط و تفریط و گرایش به اعتدال در هر کاری خالی از دشواری‏ نیست . گوئی همیشه راه اعتدال یک خط باریک است که اندک بی توجهی‏ موجب خروج از آن است . اینکه در آثار دینی وارد شده که " صراط " از" مو " باریکتر است اشاره به همین نکته است که رعایت اعتدال در هرکاری سخت و دشوار است . +پرهیز از افراط و تفریط و گرایش به اعتدال در هر کاری خالی از دشواری‏ نیست . گوئی همیشه راه اعتدال یک خط باریک است که اندک بی توجهی‏ موجب خروج از آن است . اینکه در آثار دینی وارد شده که " صراط " از" مو " باریکتر است اشاره به همین نکته است که رعایت اعتدال در هرکاری سخت و دشوار است .
 بدیهی است که مشکلات جامعه بشری نو می‏شود و مشکلات نو راه حل نو بدیهی است که مشکلات جامعه بشری نو می‏شود و مشکلات نو راه حل نو
-می‏خواهد . " الحوادث الواقعه " چیزی جز پدیده‏های نوظهور نیست که حل‏آنها بر عهده حاملان معارف اسلامی است . سر ضرورت وجود مجتهد در هر دوره‏، و ضرورت تقلید و رجوع به مجتهد زنده همین است . و الا در یک سلسله‏مسائل استاندارد شده ، میان تقلید از زنده و مرده فرقی نیست . اگرمجتهدی به مسائل و مشکلات روز توجه نکند او را باید در صف مردگان به‏شمار آورد . افراط و تفریط در همین جا پیدا می‏شود . اجاره و مضاربه و مزارعه یادگار عهد فئودالیسم است و فلان حکم دیگریادگار عهد دیگر . اسلام دین عقل و اجتهاد است . اجتهاد چنین و چنان حکم‏می‏کند .
باید توجه داشته باشیم که حتی معیارهائی که دانشمندان روشنفکر و مترقی‏اهل تسنن نظیر عبده و اقبال برای حل مشکلات جدید ارائه کرده اند از قبیل‏تمایز قائل شدن میان عبادات و معاملات وتعبیرهای خاصی که آنها از اجماع‏، اجتهاد ، شورا و غیره کرده‏اند و همچنین جهان بینی اسلامی که آنها عرضه‏کرده‏اند به هیچوجه برای ما که پرورده فرهنگ اسلامی پیشرفته شیعی هستیم‏قابل قبول نیست و می‏تواند الگو قرار گیرد . فقه شیعه ، حدیث شیعه ،کلام شیعه ، فلسفه شیعه ، تفسیر شیعه ، فلسفه اجتماعی شیعه از آنچه در />جهان تسنن رشد کرده بسی رشد یافته تر و جوابگوتر است .
هر چند جهان تسنن به علل جغرافیائی و غیر جغرافیائی پیش از جهان تشیع‏با تمدن جدید و مشکلات و مسائلی که این تمدن به وجود آورده آشنا شده و در جستجوی کشف راه حل آن برآمده است و شیعه‏ />دیرتر نظریات خود را عرضه داشته است ، ولی مقایسه میان آنچه در سنوات‏اخیر از جهان شیعه عرضه شده و آنچه از جهان تسنن عرضه شده است می‏رساندکه نظریات شیعی از برکت پیروی از مکتب اهل بیت علیهم السلام بسی‏عمیقتر و منطقی‏تر است . ما نیازی نداریم که امثال عبده و اقبال و فرید وجدی و سیدقطب و محمدقطب و محمد غزالی و امثال اینها را الگو قرار دهیم‏.
به هر حال تجدد گرائی افراطی - که هم در شیعه وجود داشته و دارد و هم‏در سنی - و در حقیقت عبارت است از آراستن اسلام به آنچه از اسلام نیست‏، و پیراستن آن از آنچه از اسلام هست ، به منظور رنگ زمان زدن و باب‏ طبع زمان کردن ، آفت بزرگی برای نهضت است و وظیفه رهبری نهضت است که‏جلو آنرا بگیرد .
+می‏خواهد . " الحوادث الواقعه " چیزی جز پدیده‏های نوظهور نیست که حل‏آنها بر عهده حاملان معارف اسلامی است . سر ضرورت وجود مجتهد در هر دوره‏، و ضرورت تقلید و رجوع به مجتهد زنده همین است . و الا در یک سلسله‏مسائل استاندارد شده ، میان تقلید از زنده و مرده فرقی نیست . اگرمجتهدی به مسائل و مشکلات روز توجه نکند او را باید در صف مردگان به‏شمار آورد . افراط و تفریط در همین جا پیدا می‏شود . اجاره و مضاربه و مزارعه یادگار عهد فئودالیسم است و فلان حکم دیگریادگار عهد دیگر . اسلام دین عقل و اجتهاد است . اجتهاد چنین و چنان حکم‏می‏کند .

باید توجه داشته باشیم که حتی معیارهائی که دانشمندان روشنفکر و مترقی‏اهل تسنن نظیر عبده و اقبال برای حل مشکلات جدید ارائه کرده اند از قبیل‏تمایز قائل شدن میان عبادات و معاملات وتعبیرهای خاصی که آنها از اجماع‏، اجتهاد ، شورا و غیره کرده‏اند و همچنین جهان بینی اسلامی که آنها عرضه‏کرده‏اند به هیچوجه برای ما که پرورده فرهنگ اسلامی پیشرفته شیعی هستیم‏قابل قبول نیست و می‏تواند الگو قرار گیرد . فقه شیعه ، حدیث شیعه ،کلام شیعه ، فلسفه شیعه ، تفسیر شیعه ، فلسفه اجتماعی شیعه از آنچه در جهان تسنن رشد کرده بسی رشد یافته تر و جوابگوتر است .

هر چند جهان تسنن به علل جغرافیائی و غیر جغرافیائی پیش از جهان تشیع‏با تمدن جدید و مشکلات و مسائلی که این تمدن به وجود آورده آشنا شده و در جستجوی کشف راه حل آن برآمده است و شیعه‏ دیرتر نظریات خود را عرضه داشته است ، ولی مقایسه میان آنچه در سنوات‏اخیر از جهان شیعه عرضه شده و آنچه از جهان تسنن عرضه شده است می‏رساندکه نظریات شیعی از برکت پیروی از مکتب اهل بیت علیهم السلام بسی‏عمیقتر و منطقی‏تر است . ما نیازی نداریم که امثال عبده و اقبال و فرید وجدی و سیدقطب و محمدقطب و محمد غزالی و امثال اینها را الگو قرار دهیم‏.

به هر حال تجدد گرائی افراطی - که هم در ((شیعه)) وجود داشته و دارد و هم‏در سنی - و در حقیقت عبارت است از آراستن اسلام به آنچه از اسلام نیست‏، و پیراستن آن از آنچه از اسلام هست ، به منظور رنگ زمان زدن و باب‏ طبع زمان کردن ، آفت بزرگی برای نهضت است و وظیفه رهبری نهضت است که‏جلو آنرا بگیرد .
 ! ناتمام گذاشتن نهضت  ! ناتمام گذاشتن نهضت
 متأسفانه تاریخ نهضتهای اسلامی صد ساله اخیر ، یک نقیصه را در رهبری‏ روحانیت نشان می‏دهد و آن اینکه روحانیت نهضتهائی که رهبری کرده تامرحله پیروزی بر خصم ادامه داده و از آن پس ادامه نداده و پی کار خودرفته و نتیجه زحمات او را دیگران و احیانا دشمنان برده‏اند . مانند اینکه‏کسی زمین غصب شده‏اش را با قدرت و شدت مطالبه کند و با صرف نیرو و بذل مال و جان آن را از دست دشمن بگیرد ، اما همینکه گرفت برود به خانه‏خود بنشیند و یک دانه بذر هم در آن نپاشد ، دیگران بروند از آن به سودخود استفاده کنند . متأسفانه تاریخ نهضتهای اسلامی صد ساله اخیر ، یک نقیصه را در رهبری‏ روحانیت نشان می‏دهد و آن اینکه روحانیت نهضتهائی که رهبری کرده تامرحله پیروزی بر خصم ادامه داده و از آن پس ادامه نداده و پی کار خودرفته و نتیجه زحمات او را دیگران و احیانا دشمنان برده‏اند . مانند اینکه‏کسی زمین غصب شده‏اش را با قدرت و شدت مطالبه کند و با صرف نیرو و بذل مال و جان آن را از دست دشمن بگیرد ، اما همینکه گرفت برود به خانه‏خود بنشیند و یک دانه بذر هم در آن نپاشد ، دیگران بروند از آن به سودخود استفاده کنند .
-انقلاب عراق با پایمردی روحانیت شیعه به ثمر رسید ، اما روحانیت از ثمره آن بهره برداری نکرد و نتیجه‏اش را امروزمی‏بینیم .مشروطیت ایران را روحانیت به ثمر رسانید ، اما آن را ادامه نداد و بهره‏برداری نکرد و لهذا طولی نکشید که یک دیکتاتوری خشن روی کار آمد ، و ازمشروطیت جز نام باقی نماند ، بلکه تدریجا در مردم سوء ظن پدید آمد که‏اساسا رژیم استبداد از رژیم مشروطه بهتر بوده است و مشروطیت گناه است‏. حتی در جنبش تنباکو اظهار تأسف می‏شود که روحانیت با لغو امتیاز رژی‏ کار خود را تمام شده تلقی کرد در صورتی که می‏توانست پس از آن آمادگی‏ مردم ، یک نظام واقعا اسلامی به وجود آورد .نهضت اسلامی ایران در حال حاضر در مرحله نفی و انکار است . مردم ایران‏یکدست علیه استبداد و استعمار قیام کرده‏اند . مرحله نفی و انکار ، به‏دنبال خود مرحله سازندگی و اثبات دارد به دنبال " لا اله " باید " الاالله " بیاید . در هر نهضت مرحله سازندگی و اثبات از مرحله نفی وانکار دشوارتر است . اکنون این نگرانی در مردم هوشمند پدید آمده است که‏آیا باز هم روحانیت کار خود را نیمه تمام خواهد گذاشت ؟ +
انقلاب عراق با پایمردی روحانیت شیعه به ثمر رسید ، اما روحانیت از ثمره آن بهره برداری نکرد و نتیجه‏اش را امروزمی‏بینیم .((انقلاب مشروطه|مشروطیت ایران)) را روحانیت به ثمر رسانید ، اما آن را ادامه نداد و بهره‏برداری نکرد و لهذا طولی نکشید که یک دیکتاتوری خشن روی کار آمد ، و ازمشروطیت جز نام باقی نماند ، بلکه تدریجا در مردم سوء ظن پدید آمد که‏اساسا رژیم استبداد از رژیم مشروطه بهتر بوده است و مشروطیت گناه است‏. حتی در جنبش تنباکو اظهار تأسف می‏شود که روحانیت با لغو امتیاز رژی‏ کار خود را تمام شده تلقی کرد در صورتی که می‏توانست پس از آن آمادگی‏ مردم ، یک نظام واقعا اسلامی به وجود آورد .

نهضت اسلامی ایران در حال حاضر در مرحله نفی و انکار است . مردم ایران‏یکدست علیه استبداد و استعمار قیام کرده‏اند . مرحله نفی و انکار ، به‏دنبال خود مرحله سازندگی و اثبات دارد به دنبال " لا اله " باید " الاالله " بیاید . در هر نهضت مرحله سازندگی و اثبات از مرحله نفی وانکار دشوارتر است . اکنون این نگرانی در مردم هوشمند پدید آمده است که‏آیا باز هم روحانیت کار خود را نیمه تمام خواهد گذاشت ؟
 ! رخنه فرصت طلبان ! رخنه فرصت طلبان
 +رخنه و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفتهای بزرگ هرنهضت است . وظیفه بزرگ رهبران اصلی اینست که راه نفوذ و رخنه اینگونه‏افراد را سد نمایند .هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می‏کند سنگینیش بر دوش‏ افراد مؤمن مخلص فداکار است ، اما همینکه به بار نشست و یا لااقل‏ نشانه‏های بار دادن آشکار گشت و شکوفه‏های درخت هویدا شد ، سر و کله‏افراد فرصت طلب پیدا می‏شود . روز بروز که از دشواریها کاسته می‏شود و موعد چیدن ثمر نزدیکترمی‏گردد ، فرصت طلبان محکمتر و پر شورتر پای علم نهضت سینه می‏زنند تاآنجا که تدریجا انقلابیون مؤمن و فداکاران اولیه را از میدان بدر می‏کنند .
 +این جریان تا آنجا کلیت پیدا کرده که می‏گویند : " انقلاب فرزند خوراست " گوئی خاصیت انقلاب اینست که همینکه به نتیجه رسید فرزندان خودرا یک یک نابود سازد . ولی انقلاب فرزند خور نیست ، غفلت از نفوذ ورخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار می‏آورد .جای دوری نمی‏رویم . انقلاب مشروطیت ایران را چه کسانی به ثمر رساندند؟ و پس از به ثمر رسانیدن چه چهره‏هائی پستها و مقامات را اشغال کردند ؟و نتیجه نهائی چه شد ؟سردار ملی‏ها و سالار ملی‏ها و سایر قهرمانان آزادیخواه ، همه به گوشه‏ای‏پرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت با گرسنگی و در گمنامی‏مردند ، اما فلان الدوله‏ها که تا دیروز زیر پرچم استبداد با انقلابیون می‏جنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان می‏انداختند ، به مقام صدارت عظمی‏ رسیدند ، و نتیجه نهائی ، استبدادی شد به صورت مشروطیت .فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد در دوره ((عثمان))‏، فرصت طلبان جای شخصیتهای مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند ،طریدها وزیر شدند و کعب الاحبارها مشاور ، و اما ابوذرها و عمارها به‏تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند .چرا قرآن کریم میان انفاق و جهاد قبل از فتح مکه و انفاق و جهاد بعد از فتح مکه ، و در حقیقت میان مؤمن منفق مجاهد قبل از فتح ومؤمن منفق مجاهد بعد از فتح فرق می‏گذارد : ~~green:« لا یستوی منکم من انفق من قبل‏الفتح و قاتل ، اولئک اعظم درجة من الذین انفقوا من بعد و قاتلوا و کلاوعد الله الحسنی والله بما تعملون خبیر »( 1 )~~
 + آنانکه پیش از فتح انفاق‏و جهاد کردند ( با دیگران ) همانند نیستند . آنان از نظر درجه بزرگترنداز کسانی که بعد از فتح انفاق و جهاد کردند . و خداوند به همه وعده نیکی‏ داده و خداوند به آنچه می‏کنید آگاه است .سر مطلب واضح است . پیش از فتح مکه هر چه بود دشواری و تحمل مشقت‏بود ، ایمانها خالص تر و انفاقها و جهادها بی‏شائبه تر و از روحیه فرصت‏ طلبی دورتر بود ، بر خلاف انفاق و جهاد بعد از فتح که در آن حد ازبی‏شائبگی نبود .
-رخنه و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفتهای بزرگ هر 
-نهضت است . وظیفه بزرگ رهبران اصلی اینست که راه نفوذ و رخنه اینگونه‏افراد را سد نمایند .هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می‏کند سنگینیش بر دوش‏ افراد مؤمن مخلص فداکار است ، اما همینکه به بار نشست و یا لااقل‏ نشانه‏های بار دادن آشکار گشت و شکوفه‏های درخت هویدا شد ، سر و کله‏افراد فرصت طلب پیدا می‏شود . روز بروز که از دشواریها کاسته می‏شود و موعد چیدن ثمر نزدیکتر 
-می‏گردد ، فرصت طلبان محکمتر و پر شورتر پای علم نهضت سینه می‏زنند تاآنجا که تدریجا انقلابیون مؤمن و فداکاران اولیه را از میدان بدر می‏کنند .این جریان تا آنجا کلیت پیدا کرده که می‏گویند : " انقلاب فرزند خوراست " گوئی خاصیت انقلاب اینست که همینکه به نتیجه رسید فرزندان خودرا یک یک نابود سازد . ولی انقلاب فرزند خور نیست ، غفلت از نفوذ ورخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار می‏آورد .جای دوری نمی‏رویم . انقلاب مشروطیت ایران را چه کسانی به ثمر رساندند؟ و پس از به ثمر رسانیدن چه چهره‏هائی پستها و مقامات را اشغال کردند ؟و نتیجه نهائی چه شد ؟سردار ملی‏ها و سالار ملی‏ها و سایر قهرمانان آزادیخواه ، همه به گوشه‏ای‏پرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت با گرسنگی و در گمنامی‏مردند ، اما فلان الدوله‏ها که تا دیروز زیر پرچم استبداد با انقلابیون‏ می‏جنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان می‏انداختند ، به مقام صدارت عظمی‏رسیدند ، و نتیجه نهائی ، استبدادی شد به صورت مشروطیت .فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد در دوره عثمان‏، فرصت طلبان جای شخصیتهای مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند ،طریدها وزیر شدند و کعب الاحبارها مشاور ، و اما ابوذرها و عمارها به‏تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند .چرا قرآن کریم میان انفاق و جهاد قبل از فتح مکه و انفاق و جهاد بعد از فتح مکه ، و در حقیقت میان مؤمن منفق مجاهد قبل از فتح ومؤمن منفق مجاهد بعد از فتح فرق می‏گذارد : « لا یستوی منکم من انفق من قبل‏الفتح و قاتل ، اولئک اعظم درجة من الذین انفقوا من بعد و قاتلوا و کلاوعد الله الحسنی والله بما تعملون خبیر »( 1 ) آنانکه پیش از فتح انفاق‏و جهاد کردند ( با دیگران ) همانند نیستند . آنان از نظر درجه بزرگترند 
-از کسانی که بعد از فتح انفاق و جهاد کردند . و خداوند به همه وعده نیکی‏ داده و خداوند به آنچه می‏کنید آگاه است .سر مطلب واضح است . پیش از فتح مکه هر چه بود دشواری و تحمل مشقت‏ 
-بود ، ایمانها خالص تر و انفاقها و جهادها بی‏شائبه تر و از روحیه فرصت‏ طلبی دورتر بود ، بر خلاف انفاق و جهاد بعد از فتح که در آن حد ازبی‏شائبگی نبود . 
 همچنین قرآن در باره مجاهدین اولین می‏فرماید : بیست نفر شما برابر بادویست نفر از کافران است . ولی همینکه عناصر دیگر که هنوز روح اسلامی‏کاملا در آنها دمیده نشده بود و دقیقا مؤمن به اهداف انقلاب اسلامی نبودندوارد شدند - و در آن هنگام می‏شد اسلام را یک فرصت تلقی کرد - می‏گوید صدنفر شما با دویست نفر دشمن برابری می‏کند . همچنین قرآن در باره مجاهدین اولین می‏فرماید : بیست نفر شما برابر بادویست نفر از کافران است . ولی همینکه عناصر دیگر که هنوز روح اسلامی‏کاملا در آنها دمیده نشده بود و دقیقا مؤمن به اهداف انقلاب اسلامی نبودندوارد شدند - و در آن هنگام می‏شد اسلام را یک فرصت تلقی کرد - می‏گوید صدنفر شما با دویست نفر دشمن برابری می‏کند .
-نهضت را اصلاح طلب آغاز می‏کند نه فرصت طلب ، و همچنین آنرا اصلاح‏
طلب مؤمن به اهداف نهضت می‏تواند ادامه دهد نه فرصت طلب که در پی />منافع خویش است .
به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصت طلبان علی رغم تظاهرات‏ />فریبنده‏شان یکی از شرائط اصلی ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است .
+نهضت را اصلاح طلب آغاز می‏کند نه فرصت طلب ، و همچنین آنرا اصلاح‏طلب مؤمن به اهداف نهضت می‏تواند ادامه دهد نه فرصت طلب که در پی منافع خویش است .
به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصت طلبان علی رغم تظاهرات‏ فریبنده‏شان یکی از شرائط اصلی ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است .
 !ابهام طرحهای آینده !ابهام طرحهای آینده
-فرض کنیم ساختمان فرسوده و بی‏قواره‏ای را که در آن با ناراحتی بسرمی‏بریم می‏خواهیم خراب کنیم و به جای آن ، ساختمانی نو و زیبا که فاقدنواقص قبلی باشد و آسایش ما را کاملا تأمین کند بسازیم . اینجا دواحساس داریم . یک احساس منفی در باره ساختمان موجود که می‏خواهیم هر چه‏زودتر خود را از شر آن راحت سازیم و دیگر احساس مثبت در باره ساختمان‏جدیدی که می‏خواهیم بسازیم و هرچه زودتر یک زندگی خانوادگی ایده‏آل در آن‏به وجود آوریم . از نظر احساس منفی تکلیف ما روشن است . نیاز زیادی‏نیست که ضرورت تخریب آن برای ما توضیح داده شود ، زیرا عملا ناراحتیهارا لمس می‏کنیم . اما از نظر احساس مثبت اگر طرحی و نقشه ای مشخص جلو />ما بگذارند ، یا ماکتی تهیه کنند و جلو ما بگذارند که ساختمان آینده‏اینست با این مزایا و محاسن و ما در مجموع نقصی نتوانیم پیدا کنیم قطعاتسلیم می‏شویم و قبول می‏کنیم . ولی اگر طرحی ارائه نشود ، و از طرف‏متخصصان مورد اعتماد به طور اجمال گفته شود بعد از خراب کردن ، ساختمانی‏بسیار عالی به جای آن خواهیم ساخت ، بدیهی است که شوق ما تحریک می‏شوداما نوعی دلهره هم در ته دل خواهیم داشت .حالا اگر دو گروه مهندس پیشنهاد ساختمان جدید بدهند . یک گروه نقشه ای‏معین از هم اکنون ارائه می‏دهد که مثلا در ورودی کجاست ، آشپزخانه به چه شکل و در کجاست ، سالن پذیرائی چه‏ابعادی دارد و در کجاست ، حمام و دستشوئی کجا ، اما گروه دیگر در عین‏اینکه به ارزش و شخصیتشان اعتماد داریم هیچگاه نقشه و طرح خود را ارائه‏نمی‏دهند ، همین قدر وعده می‏دهند بهترین ساختمانها خواهیم ساخت . اینجااست که ابهام و روشن نبودن طرح این گروه ممکن است ما را به سوی آن گروه‏دیگر بکشاند .
روحانیت آن گروه مهندس اجتماعی مورد اعتماد جامعه است که به علل‏
خاصی در ارائه طرح آینده کوتاهی کرده و لااقل به طور کامل و به امضاءرسیده ارائه نداده است . اما در مقابل ، گروههای دیگر هستند که طرحها ونقشه‏هاشان مشخص است ، معلوم است جامعه ایده‏آل آنها از نظر حکومت ، ازنظر قانون ، از نظر آزادی ، از نظر ثروت ، از نظر مالکیت ، از نظر اصول‏قضائی ، از نظر اصول اخلاقی و . . . چگونه جامعه‏ای است . تجربه نشان داده‏که روشن نبودن طرح آینده ضایعات اساسی به بار می‏آورد .قطعا نهضت باید طرحهای روشن و خالی از ابهام و مورد قبول و تأییدرهبران ارائه دهد تا جلو ضایعات گرفته شود . ما خوشوقتیم و خدا راسپاسگزار که از نظر مواد خام فرهنگی فوق‏العاده غنی هستیم ، نیازی از این‏نظر به هیچ منبع دیگر نداریم . تنها کاری که باید بکنیم استخراج و تصفیه‏
و تبدیل این مواد خام به مواد قابل استفاده است و مستلزم بیدار دلی وکار و صرف وقت است .
و باز خوشوقتیم که این بیداری در حوزه‏های علمیه ما آغاز شده و امیدوارم که روز افزون باشد و هر چه زودتر شاهد آنچه آرزو داریم‏ />باشیم . اللهم حقق رجاء نا و لا تخیب آمالنا .
+فرض کنیم ساختمان فرسوده و بی‏قواره‏ای را که در آن با ناراحتی بسرمی‏بریم می‏خواهیم خراب کنیم و به جای آن ، ساختمانی نو و زیبا که فاقدنواقص قبلی باشد و آسایش ما را کاملا تأمین کند بسازیم . اینجا دواحساس داریم . یک احساس منفی در باره ساختمان موجود که می‏خواهیم هر چه‏زودتر خود را از شر آن راحت سازیم و دیگر احساس مثبت در باره ساختمان‏جدیدی که می‏خواهیم بسازیم و هرچه زودتر یک زندگی خانوادگی ایده‏آل در آن‏به وجود آوریم . از نظر احساس منفی تکلیف ما روشن است .

نیاز زیادی‏نیست که ضرورت تخریب آن برای ما توضیح داده شود ، زیرا عملاناراحتیهارا لمس می‏کنیم . اما از نظر احساس مثبت اگر طرحی و نقشه ای مشخص جلو ما بگذارند ، یا ماکتی تهیه کنند و جلو ما بگذارند که ساختمان آینده‏ اینست با این مزایا و محاسن و ما در مجموع نقصی نتوانیم پیدا کنیم قطعاتسلیم می‏شویم و قبول می‏کنیم . ولی اگر طرحی ارائه نشود ، و از طرف‏متخصصان مورد اعتماد به طور اجمال گفته شود بعد از خراب کردن ، ساختمانی‏بسیار عالی به جای آن خواهیم ساخت ، بدیهی است که شوق ما تحریک می‏شوداما نوعی دلهره هم در ته دل خواهیم داشت .حالا اگر دو گروه مهندس پیشنهاد ساختمان جدید بدهند . یک گروه نقشه ای‏معین از هم اکنون ارائه می‏دهد که مثلا در ورودی کجاست ، آشپزخانه به چه شکل و در کجاست ، سالن پذیرائی چه‏ابعادی دارد و در کجاست ، حمام و دستشوئی کجا ، اما گروه دیگر در عین‏اینکه به ارزش و شخصیتشان اعتماد داریم هیچگاه نقشه و طرح خود را ارائه‏نمی‏دهند ، همین قدر وعده می‏دهند بهترین ساختمانها خواهیم ساخت . اینجااست که ابهام و روشن نبودن طرح این گروه ممکن است ما را به سوی آن گروه‏دیگر بکشاند .

::{picture=042013.jpg}::

روحانیت آن گروه مهندس اجتماعی مورد اعتماد جامعه است که به علل‏خاصی در ارائه طرح آینده کوتاهی کرده و لااقل به طور کامل و به امضاءرسیده ارائه نداده است . اما در مقابل ، گروههای دیگر هستند که طرحها ونقشه‏هاشان مشخص است ، معلوم است جامعه ایده‏آل آنها از نظر حکومت ، ازنظر قانون ، از نظر آزادی ، از نظر ثروت ، از نظر مالکیت ، از نظر اصول‏قضائی ، از نظر اصول اخلاقی و . . . چگونه جامعه‏ای است .

تجربه نشان داده‏که روشن نبودن طرح آینده ضایعات اساسی به بار می‏آورد .قطعا نهضت باید طرحهای روشن و خالی از ابهام و مورد قبول و تأییدرهبران ارائه دهد تا جلو ضایعات گرفته شود . ما خوشوقتیم و خدا راسپاسگزار که از نظر مواد خام فرهنگی فوق‏العاده غنی هستیم ، نیازی از این‏نظر به هیچ منبع دیگر نداریم . تنها کاری که باید بکنیم استخراج و تصفیه‏
و تبدیل این مواد خام به مواد قابل استفاده است و مستلزم بیدار دلی وکار و صرف وقت است .و باز خوشوقتیم که این بیداری در حوزه‏های علمیه ما آغاز شده و امیدوارم که روز افزون باشد و هر چه زودتر شاهد آنچه آرزو داریم‏ باشیم . ~~green:اللهم حقق رجاء نا و لا تخیب آمالنا ~~.
 !آفتی که یک نهضت خدائی را تهدید می‏کند، از نوع معنی است. !آفتی که یک نهضت خدائی را تهدید می‏کند، از نوع معنی است.
-از نوع تغییر جهت دادن اندیشه‏ها است ، از نوع انحراف یافتن مسیر
نیتها است . نهضت خدائی باید برای خدا آغاز یابد و برای خدا ادامه یابدو هیچ خاطره و اندیشه غیر خدائی در آن راه نیابد تا عنایت و نصرت الهی‏شاملش گردد ، و اگر نه ، باد غیرت خدائی به صد خار پریشاندلش می‏نماید. آنکه نهضت خدائی آغاز می‏کند باید جز به خدا نیندیشد ، توکلش بر ذات‏مقدس او باشد و دائما حضور ذهنی داشته باشد که در حال بازگشتن به اواست . قرآن از زبان شعیب پیغمبر نقل می‏کند : « ان ارید الا الاصلاح مااستطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب » . هنگامی‏که گروهی از مجاهدین اسلام نبردی را پشت سر گذاشته و به مدینه برمی‏گشتند، رسول خدا به آنها فرمود : « مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم‏الجهاد الاکبر » آفرین بر گروهی که جهاد کوچکتر را انجام داده و جهادبزرگترشان هنوز باقی است . گفتند : « یا رسول‏الله و ما الجهاد الاکبر ؟ »جهاد بزرگتر چیست ؟ فرمود جهاد با هوای نفس .
+از نوع تغییر جهت دادن اندیشه‏ها است ، از نوع انحراف یافتن مسیرنیتها است . نهضت خدائی باید برای خدا آغاز یابد و برای خدا ادامه یابدو هیچ خاطره و اندیشه غیر خدائی در آن راه نیابد تا عنایت و نصرت الهی‏شاملش گردد ، و اگر نه ، باد غیرت خدائی به صد خار پریشاندلش می‏نماید. آنکه نهضت خدائی آغاز می‏کند باید جز به خدا نیندیشد ، توکلش بر ذات‏مقدس او باشد و دائما حضور ذهنی داشته باشد که در حال بازگشتن به اواست . قرآن از زبان شعیب پیغمبر نقل می‏کند : ~~green:« ان ارید الا الاصلاح مااستطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب »~~ .

هنگامی‏که گروهی از مجاهدین اسلام نبردی را پشت سر گذاشته و به مدینه برمی‏گشتند، رسول خدا به آنها فرمود : «~~green: مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم‏الجهادالاکبر »~~
آفرین بر گروهی که جهاد کوچکتر را انجام داده و جهاد بزرگترشان هنوز باقی است . گفتند : « ~~green:یا رسول‏الله و ما الجهاد الاکبر ؟ ~~»جهاد بزرگتر چیست ؟ فرمود جهاد با هوای نفس .

 پاک نگهداشتن اندیشه و نیت در مراحل نفی و انکار که همه سرگرمیها ودرگیری با دشمن بیرونی است آسانتر است . همینکه نهضت به ثمر رسد و پاک نگهداشتن اندیشه و نیت در مراحل نفی و انکار که همه سرگرمیها ودرگیری با دشمن بیرونی است آسانتر است . همینکه نهضت به ثمر رسد و
 نوبت سازندگی و اثبات که ضمنا پای تقسیم غنائم هم در میان است برسد ، حفظ اخلاص بسی مشکلتر است . نوبت سازندگی و اثبات که ضمنا پای تقسیم غنائم هم در میان است برسد ، حفظ اخلاص بسی مشکلتر است .
-قرآن کریم در سوره مائده - که آخرین سوره یا از آخرین سوره‏های قرآن‏است و بالاخره در دو سه ماه آخر عمر رسول اکرم نازل شده است ، و زمان ،زمانی است که مشرکین یکسره به زانو در آمده‏اند و خطری از ناحیه آنهااسلام را تهدید نمی‏کند و در همین وقت در غدیر خم تکلیف امامت روشن ، وامامت و خلافت علی علیه السلام به امر خداوند اعلام می‏شود - یک اعلام خطراز ناحیه خدا به همه مسلمانان می‏نماید ، و آن اینکه تاکنون از دشمن‏می‏ترسیدید که ریشه شما را برکند . اکنون نگرانی از آن ناحیه منتفی است .اکنون نگرانی از ناحیه من است . از این پس از کافران و دشمنان خارجی‏نترسید ، از من بترسید که در کمین شما هستم . « الیوم یئس الذین کفروامن دینکم فلا تخشوهم و اخشون » .یعنی چه ؟ یعنی جامعه اسلامی از این پس از درون خود تهدید می‏شود که راه‏انحراف از مسیر خدائی اخلاص پیش گیرد و خدا را فراموش کند . سنت لایتغیر خداست که هر ملتی که از درون و از جنبه اخلاقی تغییر کند و عوض‏شود ، خداوند متعال سرنوشت آنها را تغییر دهد : « ان الله لا یغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم ». خداوند وضع و سرنوشت مردمی راعوض نمی‏کند ، مادامی که آنها خود را و آنچه به اندیشه‏ها و رفتارهای‏خودشان مربوط است تغییر ندهند . +
قرآن کریم در سوره مائده - که آخرین سوره یا از آخرین سوره‏های قرآن‏است و بالاخره در دو سه ماه آخر عمر رسول اکرم نازل شده است ، و زمان ،زمانی است که مشرکین یکسره به زانو در آمده‏اند و خطری از ناحیه آنهااسلام را تهدید نمی‏کند و در همین وقت در غدیر خم تکلیف امامت روشن ، وامامت و خلافت علی علیه السلام به امر خداوند اعلام می‏شود - یک اعلام خطراز ناحیه خدا به همه مسلمانان می‏نماید ، و آن اینکه تاکنون از دشمن‏می‏ترسیدید که ریشه شما را برکند . اکنون نگرانی از آن ناحیه منتفی است .اکنون نگرانی از ناحیه من است .

از این پس از کافران و دشمنان خارجی‏نترسید ، از من بترسید که در کمین شما هستم . ~~green:« الیوم یئس الذین کفروامن دینکم فلا تخشوهم و اخشون »~~ .یعنی چه ؟

یعنی جامعه اسلامی از این پس از درون خود تهدید می‏شود که راه‏انحراف از مسیر خدائی اخلاص پیش گیرد و خدا را فراموش کند . سنت لایتغیر خداست که هر ملتی که از درون و از جنبه اخلاقی تغییر کند و عوض‏شود ، خداوند متعال سرنوشت آنها را تغییر دهد : ~~green:« ان الله لا یغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم »~~. خداوند وضع و سرنوشت مردمی راعوض نمی‏کند ، مادامی که آنها خود را و آنچه به اندیشه‏ها و رفتارهای‏خودشان مربوط است تغییر ندهند .
 منبع:نهضتهای اسلامی (شهید مطهری) منبع:نهضتهای اسلامی (شهید مطهری)

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 01 مرداد 1384 [15:36 ]   7   رضا معرب      جاری 
 سه شنبه 14 تیر 1384 [07:36 ]   6   محمد ورهرام      v  c  d  s 
 سه شنبه 14 تیر 1384 [07:29 ]   5   محمد ورهرام      v  c  d  s 
 سه شنبه 14 تیر 1384 [06:43 ]   4   محمد ورهرام      v  c  d  s 
 سه شنبه 14 تیر 1384 [06:23 ]   3   محمد ورهرام      v  c  d  s 
 سه شنبه 14 تیر 1384 [06:09 ]   2   محمد ورهرام      v  c  d  s 
 سه شنبه 14 تیر 1384 [05:59 ]   1   محمد ورهرام      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..