منو
 صفحه های تصادفی
عملکرد امام سجاد علیه السلام در نهضت عاشورا
گربه شرودینگر
رابطه دین با روانشناسی
تعاریف جنگ
بازگشت کاروان اسرا به کربلا
تمثیلاتی پیرامون حجاب
امامقلی خان
تیره سیپه راسه
رده بندی سنگهای آهکی
حضرت هارون علیه السلام
 کاربر Online
1496 کاربر online
تاریخچه ی: مسئولیت حبیب در سپاه امام

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:2
حبیب بن مظاهر (مظهر) یکی از فرماندهان سپاه امام حسین علیه السلام در کربلا بود که فرماندهی جانب چپ لشگر را به عهده داشت. هنگامی که یکی از افراد سپاه عمر سعد برای مبارزه‌ی تن به تن مبارز طلبید، حبیب بن مظاهر فوراً دعوت وی را اجابت کرد، ولی امام علیه السلام به او اجازه نداد.

حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه دو یار دیرینه بودند که وفاداری خود را به امام علیه السلام از همان زمان که به یاری مسلم بن عقیل به پا خاستند نشان داده بودند.
هنگامی که مسلم بن عوسجه پس از مبارزه از اسب به زمین فرود آمد، حبیب به همراه امام حسین علیه السلام بر بالین مسلم حاضر شدند.
حبیب به مسلم گفت:« شهادت تو برای من سخت است! تو را به بهشت بشارت می‌دهم!»
مسلم با صدای ضعیفی پاسخ داد:« خداوند تو را به خیر بشارت دهد!»
حبیب گفت:« مسلما اگر یقین نداشتم که پس از مدتی کوتاه بعد از تو به تو ملحق خواهم شد، دوست داشتم به هرچه می خواهی وصیت کنی تا به آن جامه عمل بپوشانم، آنچنان که تو شایسته آنی.»
مسلم پاسخ داد:« تو را به این مرد سفارش می کنم که جان خود را فدای او کنی.»
و با دست خود به امام حسین علیه السلام اشاره کرد.
حبیب گفت:« قسم به خدای کعبه چنین خواهم کرد.»

منابع:

  • ابصار العین، ص 56 و 57.

حبیب بن مظاهر (مظهر )، یکی از فرماندهان سپاه امام حسین علیه السلام درکربلا بود، امام علیه السلام وی را به فرماندهی میسره (جانب چپ لشگر) نهادند، هنگامی که یکی از افراد دشمن برای مبارزه تن به تن مبارز طلبید، حبیب بن مظاهر فوراً دعوت وی را اجابت کرد، ولی امام علیه السلام از رفتن وی برای مبارزه تن به تن ممانعت فرمود.

حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه دو یار دیرینه ای بودند که وفاداری خود رابه امام علیه السلام از همان زمان که به یاری مسلم بن عقیل به پا خاستند نشان دادند، این دو با یکدیگر به امام حسین علیه السلام پیوستند، هنگامیکه مسلم بن عوسجه پس از مبارزه از اسب به زمین فرود آمد وی به همراه امام حسین علیه السلام بر بالین مسلم حاضر شدند.

حبیب به مسلم گفت: بسیار برای من سخت است شهادت تو! تو را به بهشت بشارت می دهم! مسلم با صدای ضعیفی پاسخ داد: خداوند تورا به خیر بشارت دهد!

حبیب گفت: مسلما اگر یقین نداشتم که پس از مدتی کوتاه بعداز تو به تو ملحق خواهم شد، دوست داشتم که به هرچه می خواهی به من وصیت کنی تا به وصیتهای تو جامه عمل بپوشانم آنچنان که تو شایسته آنی.

مسلم پاسخ داد: تو را به این مرد سفارش می کنم که جان خود را فدای او کنی و با دست خود به امام حسین علیه السلام اشاره کرد.

حبیب گفت: به خدای کعبه چنین خواهم کرد.

منابع: ابصار العین، ص 56 و 57.


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 چهارشنبه 31 فروردین 1384 [11:08 ]   5   شکوفه رنجبری      جاری 
 چهارشنبه 31 فروردین 1384 [11:08 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 سه شنبه 04 اسفند 1383 [13:47 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 سه شنبه 03 آذر 1383 [07:51 ]   2   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 یکشنبه 04 مرداد 1383 [12:29 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..