منو
 صفحه های تصادفی
مبارزه و شهادت عبدالرحمن بن عبدالله ارحبی
کاربرد عقل در قلمرو دین
ابوالحسین احمد
ماریه قبطیه
معرفی ژنتیک تکاملی
قدرت جسمی پیامبر اکرم
صوت موسیقی
آسیب شبکیه در دیابت
قانون ترکیب عناصر به نسبت های مضاعف
معجزه های پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ؛ شق القمر
 کاربر Online
1922 کاربر online
تاریخچه ی: بدگمانی

تفاوت با نگارش: 5

Lines: 1-35Lines: 1-40
 V{maketoc} V{maketoc}
 !معنای لغوی !معنای لغوی
-سوء ظن به معنای بدگمانی بوده و یکی از رذائل اخلاقی است که در دین ((اسلام)) و در قرآن کریم به شدت از آن نهی شده است. +سوء ظن به معنای بدگمانی بوده و یکی از رذائل اخلاقی است که در دین ((اسلام)) و در ((قرآن کریم)) به شدت از آن نهی شده است.
 !بد گمانی در قرآن !بد گمانی در قرآن
-این صفت رذیله نتیجه ترس و ضعف نفس است، یرا که سی ی النف هر کر فاسد ک ه مى‏گذر ب قوه اهمه و مى‏ید قاد کند و پى ن ى‏ود. این خیثه از هلکات عظیمه ست.
خداوند عالم مى‏فرماید: «یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ انَّ بَعْضَ الظَّنِّ اثْمٌ»(سوره حجرات، آیه 12 ) یعنى: اى گروه مؤمنین، اجتناب کنید از بسیارى از گمان به درستى که بعضى از گمانها گناه است. و در جای دیگر مى‏فرماید: «وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السُّوْءِ وَ کُنْتُمْ قَوْما بُورا»(سوره فتح، آیه 12) یعنى: گمان بد بردید، و شما قومى بودید به هلاکت رسیده». و حضرت امیر المؤمنین - علیه السّلام - مى‏فرماید: «باید امر برادر مؤمن خود را به بهترین محامل حمل کنى. و باید به سخنى که از برادر تو سرزند گمان بد نبرى مادامى که محمل خوبى از براى آن بیابى». و مى است که: «خداوند متعال حرام کرده است از هر مسلمى خون او را و عرض او را و ظن بد به او بردن را». و همین مذمت از براى ظن بد کافى است که آن را قرین کشتن مسلم و دست‏اندازى به حریم و عرض او نموده. و شکى نیست که هر کس در باطن، بد به دیگرى برد و او را به شر و فساد نسبت دهد در ظاهر به نظر حقارت او را مى‏بیند، و اکرام او را آنگونه که سزاوار است بجا نمى‏آورد. و در حقوق او کوتاهى مى‏کند. بلکه مضایقه از غیبت، و اظهار آنچه گمان به او برده نمى‏کند. و همه این امور منشأ هلاکت او مى‏شود.
و شبهه‏اى نیست در اینکه هر که ظن بد به مسلمانان مى‏برد خبیث النفس و بد باطن است، و هر کسى را مثل خود مى‏داند. و خباثت باطن او به ظاهرش نیز سرایت مى‏کند. و دل هر مؤمن پاک طینتى نسبت به همه خلایق، پاک و صاف است و ظن بد به احدى نمى‏بر
د.
+این صفت رذیله نتیجه ترس و ضعف ((نفس)) است، و صولا افرادی که تن مقه دیگرا را نار به ای کار عادت ی کن. دیگرن گای سبب ی شود که اسان با تهمت دن و ینک بدبینی ه یگان گا کند. خود بزرگ ینی ی گای از این خو را شان می ده.
خداوند مى‏فرماید: ::-=«یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ انَّ بَعْضَ الظَّنِّ اثْمٌ»=-:: (سوره حجرات، آیه 12 ) یعنى: اى گروه مؤمنین، اجتناب کنید از بسیارى از گمان به درستى که بعضى از گمانها گناه است.
و در جای دیگر مى‏فرماید: -=::«وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السُّوْءِ وَ کُنْتُمْ قَوْما بُورا»::=- (سوره فتح، آیه 12) یعنى: گمان بد بردید، و شما قومى بودید به هلاکت رسیده». />
^
حضرت امیر المؤمنین ع مى‏فرماید: «باید امر برادر مؤمن خود را به بهترین محامل حمل کنى. و باید به سخنى که از برادر تو سرزند گمان بد نبرى مادامى که محمل خوبى از براى آن بیابى».^

در ر
وایت آم است که: «خداوند متعال حرام کرده است از هر مسلمى خون او را و عرض او را و ظن بد به او بردن را». و همین مذمت از براى ظن بد کافى است که آن را قرین کشتن مسلم و دست‏اندازى به حریم و عرض او نموده. و شکى نیست که هر کس در باطن، بد به دیگرى برد و او را به شر و فساد نسبت دهد در ظاهر به نظر حقارت او را مى‏بیند، و اکرام او را آنگونه که سزاوار است بجا نمى‏آورد. و در حقوق او کوتاهى مى‏کند. بلکه مضایقه از غیبت، و اظهار آنچه گمان به او برده نمى‏کند. و همه این امور منشأ هلاکت او مى‏شود.
 !یک پند همیشگی  !یک پند همیشگی
-مرا پیر دانایی دو اندرز فرمود بر روى آب یکى آنکه: بر خویش خوش بین مباش دگر آنکه: بر خلق بدبین مباش. +::-=مرا پیر دانایی دو اندرز فرمود بر روى آب یکى آنکه: بر خویش خوش بین مباش دگر آنکه: بر خلق بدبین مباش.=-::
 !چرا بدگمانی بد است؟ !چرا بدگمانی بد است؟
-و سرّ اینکه ظن بد به مردم بردن، علامت خباثت نفس است و شارع از آن نهى فموده آن است که: ن بد چیزی یست مگر القاى شیطا بیث، زیرا که جز داون متعال احد ا اطن دیگى گاه نیت، و هیچ دلى ا به دل دیگر راه نمى‏باشد.
پس
چگونه مى‏وند شد که: کسى چیزى را دانسته و به چشم خود مشاهه نکرده، و ا گوش خود نشنده در حق غیر اتا کند؟ پس ن بد که آدمى مى‏ند مرى ات ز راهى که نمى‏داند ه دل ا افاده. و نیست آن راه مگ را شیطان. س شیان ن گمان به د ا انداخته و نچه گمان برده و بر اد. و آمى چگونه خبر که ین اده باشد قول مى‏کند و حال آنکه شیطان هر فاسقى فس‏تر است.
خداوند معا مى‏فماید: «ْ جاءکُمْ فاسِقٌ ِنَإٍ ََبِیَّنُو»(سوه رات، آی 6) یعنى: اگر اس شا را بر ور تبین کنید و ا قول نکنید. س برا اهل یما ایز نی که تصدی ن لین را کنند - اگر چه بعضى قراین و ائ یگر ه ضافه شود - تا ه سرحد یقی رسد.
پس هر گاه عالمى را در خانه امیر ظالمى ببینى شیطان به گمان تو مى‏اندازد که: او به جهت طمع به آنجا رفته، تو باید آن را به دل خود راه ندهى، زیرا که شاید باعث رفتنش اعانت مظلومى باشد. و اگر از دهن مسلمانى بوى شراب یابى باید جزم به اینکه او شراب حرام نوشیده است نکنى، زیرا که مى‏شود که مزمزه کرده باشد و ریخته باشد، یا بر آشامیدن آن مجبور بوده باشد، یا به تجویز طبیب حاذقى به جهت مداوائى آشامیده باشد. و بالجمله باید حکم تو بر افعال مسلمین چون حکم و شهادت بر اموال ایشان باشد. و همچنان که در مال حکم نمى‏کنى مگر به آنچه دیده‏اى، یا با اقرار شنیده‏اى، یا دو شاهد عادل در نزد تو شهادت داده‏اند، همچنین در افعال ایشان باید چنین باشى.
+{picture=badgomani.jpg height=300 width=250 align=left} از آناییکه خن بی ای ر ه وت ای واهد ود ن بد هم چون هیچ اه و اای اتا نیس همنین ای که این لای ا اب شیطان ی واند ا به ین گمان بد ر با آیت و ری ه شد نهی ه اس.س می اید اسن گن و ری یعنی اگر ی را ر ر یک م یدی هری اتما ا هی.ی اگر این حتا سیار ی اشد. />^((ملا حمد نراقی)) ی گوید
پس هر گاه عالمى را در خانه امیر ظالمى ببینى شیطان به گمان تو مى‏اندازد که: او به جهت طمع به آنجا رفته، تو باید آن را به دل خود راه ندهى، زیرا که شاید باعث رفتنش اعانت مظلومى باشد. و اگر از دهن مسلمانى بوى شراب یابى باید جزم به اینکه او شراب حرام نوشیده است نکنى، زیرا که مى‏شود که مزمزه کرده باشد و ریخته باشد، یا بر آشامیدن آن مجبور بوده باشد، یا به تجویز طبیب حاذقى به جهت مداوائى آشامیده باشد. و بالجمله باید حکم تو بر افعال مسلمین چون حکم و شهادت بر اموال ایشان باشد. و همچنان که در مال حکم نمى‏کنى مگر به آنچه دیده‏اى، یا با اقرار شنیده‏اى، یا دو شاهد عادل در نزد تو شهادت داده‏اند، همچنین در افعال ایشان باید چنین باشى.^
 !فرار از موضع تهمت و گمان بد  !فرار از موضع تهمت و گمان بد
-و اگر عادل، بدى از مسلمى نقل کند باید توقف کنى نه تکذیب ن اد را ک و حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - فرمودند که: «هر که خود را در محل تهمت در آورد ملامت نکند کسى را که به او بدگمان شود». و از حضرت امام زین العابدین - علیه السلام - مروى است که: صفیّه دختر حى بن اخطب، رم محترم حضرت رسول - صلّى اللّه علیه و آله - حکایت کرد که: «وقتى حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - در مسجد معتکف بودند من به دیدن او رفتم و بعد از شام از پیش آن حضرت مرخّص شده روانه منزل شدم. آن حضرت قدرى راه همراه من آمد و تکلم مى‏کرد، شخصى از انصار برخورد و گذشت، حضرت او را آواز داده فرمود: این زن من صفیّه است. آن شخص عرض کرد چه جاى این سخن بود، حاشا که من به شما ظن بد برم، حضرت فرمود: شیطان در رگ و خون بنى آدم جا دارد ترسیدم بر شما داخل شود و باعث هلاک شما شود». +اگر شخص عادلی، بدى از مسلمانى نقل کند باید نه باید تکذیب خص گوینده ا کرد نه حرف او را بل کد و حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - فرمودند که: «هر که خود را در محل تهمت در آورد ملامت نکند کسى را که به او بدگمان شود». و از حضرت امام زین العابدین - علیه السلام - مروى است که: ^صفیّه دختر حى بن اخطب، همر محترم حضرت رسول - صلّى اللّه علیه و آله - حکایت کرد که: «وقتى حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - در مسجد معتکف بودند من به دیدن او رفتم و بعد از شام از پیش آن حضرت مرخّص شده روانه منزل شدم. آن حضرت قدرى راه همراه من آمد و تکلم مى‏کرد، شخصى از انصار برخورد و گذشت، حضرت او را آواز داده فرمود: این زن من صفیّه است. آن شخص عرض کرد چه جاى این سخن بود، حاشا که من به شما ظن بد برم، حضرت فرمود: شیطان در رگ و خون بنى آدم جا دارد ترسیدم بر شما داخل شود و باعث هلاک شما شود». ^
 آری در این برخورد پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - دو ارشاد مهم براى ما است: یکى اینکه: باید نهایت دوری را از ظن بد کرد. دوم اینکه: هر کسى اگر چه مثل پیغمبر خدا باشد باید خود را از محل تهمت دور نگاه دارد.  آری در این برخورد پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - دو ارشاد مهم براى ما است: یکى اینکه: باید نهایت دوری را از ظن بد کرد. دوم اینکه: هر کسى اگر چه مثل پیغمبر خدا باشد باید خود را از محل تهمت دور نگاه دارد.
 پس کسى که عالم پرهیزکار باشد و در میان مردم معروف به صلاح و دیانت باشد مغرور نشود که کسى به من ظن بد نمى‏برد، و به این جهت خود را از محل تهمت محافظت نکند، زیرا که: هر فردى از انسان اگر چه اورع و اعلم جمیع مردم باشد همه کس او را به یک نظر نمى‏بیند. بلکه اگر جمعى کثیر او را در ظاهر و باطن خوب دانند و همه افعال او را حمل بر صحت نمایند، جمعى دیگر هستند که به دنبال عیب او باشند و اعتقاد تمام به او نداشته باشند و ایشان البته در محل تهمت زدن به او مى‏باشند.  پس کسى که عالم پرهیزکار باشد و در میان مردم معروف به صلاح و دیانت باشد مغرور نشود که کسى به من ظن بد نمى‏برد، و به این جهت خود را از محل تهمت محافظت نکند، زیرا که: هر فردى از انسان اگر چه اورع و اعلم جمیع مردم باشد همه کس او را به یک نظر نمى‏بیند. بلکه اگر جمعى کثیر او را در ظاهر و باطن خوب دانند و همه افعال او را حمل بر صحت نمایند، جمعى دیگر هستند که به دنبال عیب او باشند و اعتقاد تمام به او نداشته باشند و ایشان البته در محل تهمت زدن به او مى‏باشند.
-و عین الرضا عن کل عیب کلیله و لکن عین السخط تبدى المساویا ؛ یعنى: چشم دوستى از دیدن هر عیبى کند است، اما چشم عداوت و دشمنى، بدی‎ها را ظاهر مى‏کند. +یک شعر پند گونه عربی می گوید:
::''
و عین الرضا عن کل عیب کلیله *********و لکن عین السخط تبدى المساویا '':: />::یعنى: چشم دوستى از دیدن هر عیبى کند است، اما چشم عداوت و دشمنى، بدی‎ها را ظاهر مى‏کند.::
 و هر دشمن حسودى نگاه نمى‏کند مگر به چشم دشمنى. پس آنچه خوبى که از آدمى دید مى‏پوشاند و در تجسّس بدی‎ها برمى‏آید. و هر بدى، البته به دیگران گمان بد مى‏برد و ایشان را چون خود مى‏داند. و هر معیوب رسوائى، دیگران را مانند خود رسوا و عیبناک مى‏خواهد، عیوب ایشان را در میان مردم ظاهر مى‏کند تا مردم از فکر او بیرون روند و زبان ایشان از او کوتاه گردد. «و البلیّه اذا عمّت طابت» یعنى: هر بلائى که عمومیت هم مى‏رساند گوارا مى‏شود.  و هر دشمن حسودى نگاه نمى‏کند مگر به چشم دشمنى. پس آنچه خوبى که از آدمى دید مى‏پوشاند و در تجسّس بدی‎ها برمى‏آید. و هر بدى، البته به دیگران گمان بد مى‏برد و ایشان را چون خود مى‏داند. و هر معیوب رسوائى، دیگران را مانند خود رسوا و عیبناک مى‏خواهد، عیوب ایشان را در میان مردم ظاهر مى‏کند تا مردم از فکر او بیرون روند و زبان ایشان از او کوتاه گردد. «و البلیّه اذا عمّت طابت» یعنى: هر بلائى که عمومیت هم مى‏رساند گوارا مى‏شود.
 پس بر هر مؤمنى لازم است که خود را از مواضع تهمت دور دارد تا بندگان خدا گمان بد به او نبرند و به معصیت نیفتند و این شخص هم در معصیت ایشان شریک باشد، زیرا که هر که سبب معصیت دیگرى شود او هم در گناه با او شریک خواهد بود.  پس بر هر مؤمنى لازم است که خود را از مواضع تهمت دور دارد تا بندگان خدا گمان بد به او نبرند و به معصیت نیفتند و این شخص هم در معصیت ایشان شریک باشد، زیرا که هر که سبب معصیت دیگرى شود او هم در گناه با او شریک خواهد بود.
 و از این جهت خداوند عالم فرموده: «دشنام ندهید به کسانى که غیر خدا را مى‏خوانند، که ایشان هم خدا را دشنام دهند». و حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - فرمود: «چگونه مى‏بینید حال کسى را که پدر و مادر خود را دشنام مى‏دهد؟ عرض کردند که: آیا کسى پدر و مادر خود را دشنام مى‏دهد؟ فرمود: بلى کسى که پدر و مادر غیر را دشنام دهد، آن غیر هم پدر و مادر او را دشنام دهد».  و از این جهت خداوند عالم فرموده: «دشنام ندهید به کسانى که غیر خدا را مى‏خوانند، که ایشان هم خدا را دشنام دهند». و حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - فرمود: «چگونه مى‏بینید حال کسى را که پدر و مادر خود را دشنام مى‏دهد؟ عرض کردند که: آیا کسى پدر و مادر خود را دشنام مى‏دهد؟ فرمود: بلى کسى که پدر و مادر غیر را دشنام دهد، آن غیر هم پدر و مادر او را دشنام دهد».
 !طریقه درمان بدگمانى به خدا و خلق  !طریقه درمان بدگمانى به خدا و خلق
-و طریق معالجه بدگمانى به خدا و خلق آن است که: بعد از ملاحظه فساد ،آنچنان که گذشت و شرافت ضدّش؛که گمان نیک باشد، هرگاه گمان بدى از کسى به خاطر تو بگذرد اعتنائى به آن نکنى و دل خود را به آن شخص بد نسازى، و رفتار خود را با او تفاوت ندهى، و تفقّد و اکرام و احترامى که نسبت به او به عمل مى‏آوردى کم ننمائى. +و باز ملا احمد نراقی گوید: و طریق معالجه بدگمانى به خدا و خلق آن است که: بعد از ملاحظه فساد ،آنچنان که گذشت و شرافت ضدّش؛که گمان نیک باشد، هرگاه گمان بدى از کسى به خاطر تو بگذرد اعتنائى به آن نکنى و دل خود را به آن شخص بد نسازى، و رفتار خود را با او تفاوت ندهى، و تفقّد و اکرام و احترامى که نسبت به او به عمل مى‏آوردى کم ننمائى.
 بلکه بهتر آن است که در تعظیم و دوستى او بیفزائى. و در خلوت او را دعا کنى، تا به این سبب شیطان به غیظ آید و از ترس زیادشدن احترام و دعاى به او، دیگر گمان بد را به خاطر تو نیفکند.  بلکه بهتر آن است که در تعظیم و دوستى او بیفزائى. و در خلوت او را دعا کنى، تا به این سبب شیطان به غیظ آید و از ترس زیادشدن احترام و دعاى به او، دیگر گمان بد را به خاطر تو نیفکند.
 و اگر به خطائى و لغزشى از شخصى برخوردى باید او را در خلوت نصیحت کنى، نه اینکه ابتدا غیبت و بدگوئى او نمائى. و باید از خطا کردن او محزون باشى، همچنان که از لغزش خود محزون مى‏شوى. و غرض تو از نصیحت او خلاص کردن او از هلاکت باشد. و هر گاه چنین رفتار نمائى ، براى تو ثواب ناراحتی و حزن بر خطاى او و ثواب نصیحت کردن او و نیز ثواب نجات او، هر سه جمع خواهد شد.  و اگر به خطائى و لغزشى از شخصى برخوردى باید او را در خلوت نصیحت کنى، نه اینکه ابتدا غیبت و بدگوئى او نمائى. و باید از خطا کردن او محزون باشى، همچنان که از لغزش خود محزون مى‏شوى. و غرض تو از نصیحت او خلاص کردن او از هلاکت باشد. و هر گاه چنین رفتار نمائى ، براى تو ثواب ناراحتی و حزن بر خطاى او و ثواب نصیحت کردن او و نیز ثواب نجات او، هر سه جمع خواهد شد.
 !همچنین ببینید: !همچنین ببینید:
 *[http://www.andisheqom.com/page.php?pg=razael&idVeiw=11&level=4&subid=11|رذایل اخلاقی] *[http://www.andisheqom.com/page.php?pg=razael&idVeiw=11&level=4&subid=11|رذایل اخلاقی]
 !منابع:  !منابع:
 معراج السعاده حاج محمد احمد نراقی. معراج السعاده حاج محمد احمد نراقی.

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [12:41 ]   9   یاسر ناظم نیا      جاری 
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [12:27 ]   8   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [12:26 ]   7   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [12:23 ]   6   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [11:58 ]   5   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 دوشنبه 31 مرداد 1384 [11:41 ]   4   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 چهارشنبه 21 بهمن 1383 [07:21 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 11 آبان 1383 [04:17 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 سه شنبه 10 شهریور 1383 [07:01 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..