تاریخچه ی:
کشتن منصور دوانیقی با نفرین
تفاوت با نگارش: 3
| - | ((علی بن ابی حمزه بطائنی|علی بن ابی حمزه )) می‌گوید:
روزی نزد امام موسی کاظم علیه السلام رفتم. سخن از ((منصور دوانیقی|منصور دوانیقی ))به میان آمد و اینکه آن سال هم عازم ((حج )) است. |
+ | ((علی بن ابی حمزه بطائنی|علی بن ابی حمزه)) می‌گوید:
روزی نزد ((حضرت امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسی کاظم علیه السلام)) رفتم. سخن از ((منصور دوانیقی|منصور دوانیقی)) به میان آمد و اینکه آن سال هم عازم ((حج)) است. |
| | امام فرمود:«نه، قسم به خدا، منصور دیگر خانه خدا را نخواهد دید.» | | امام فرمود:«نه، قسم به خدا، منصور دیگر خانه خدا را نخواهد دید.» |
| - | به ((کوفه|کوفه )) آمدم و ماجرا را برای دوستان گفتم. منصور به سمت ((مکه|مکه )) حرکت کرد و سر راه خود به کوفه رسید.
اصحاب گفتند:«او که عازم مکه است!»
گفتم:«قسم به خدا، او دیگر خانه خدا را نخواهد دید.» |
+ | به ((کوفه|کوفه)) آمدم و ماجرا را برای دوستان گفتم. منصور به سمت ((مکه|مکه)) حرکت کرد و سر راه خود به کوفه رسید.
اصحاب گفتند:« او که عازم مکه است! »
گفتم:« قسم به خدا، او دیگر خانه خدا را نخواهد دید. » |
| | منصور از کوفه به طرف مکه حرکت کرد. ما هم راه افتادیم تا به آخرین منازل میان راه رسیدیم. | | منصور از کوفه به طرف مکه حرکت کرد. ما هم راه افتادیم تا به آخرین منازل میان راه رسیدیم. |
| - | اصحاب پرسیدند:«دیگر راهی تا مکه نمانده.» |
+ | اصحاب پرسیدند:« دیگر راهی تا مکه نمانده. » |
| | و من باز سخن امام را تکرار کردم. | | و من باز سخن امام را تکرار کردم. |
| | سرانجام به بئر میمون، آخرین توقفگاه قبل از مکه، رسیدیم. | | سرانجام به بئر میمون، آخرین توقفگاه قبل از مکه، رسیدیم. |
| - | امام کاظم نیز در جمع حجاج بود. به محضر امام شتافتم. دیدم امام سر به سجده نهاده است، سجده ای طولانی. پس از سجده نگاهی به من کرد و فرمود:«برو بیرون، ببین مردم چه می‌گویند.» |
+ | امام کاظم نیز در جمع حجاج بود. به محضر امام شتافتم. دیدم امام سر به سجده نهاده است، سجده ای طولانی. پس از سجده نگاهی به من کرد و فرمود:« برو بیرون، ببین مردم چه می‌گویند.» |
| | وقتی بیرون آمدم دیدم غوغا بلند است و همه جا فریاد خبر مرگ منصور دوانیقی برخاسته. بازگشتم و به امام خبر دادم. | | وقتی بیرون آمدم دیدم غوغا بلند است و همه جا فریاد خبر مرگ منصور دوانیقی برخاسته. بازگشتم و به امام خبر دادم. |
| - | امام فرمود:«الله اکبر! آری، بنا نبود منصور دیگر بار خانه خدا را ببیند.» |
+ | امام فرمود:« الله اکبر! آری، بنا نبود منصور دیگر بار خانه خدا را ببیند. » |
| | منابع: | | منابع: |
| - | بحار الانوار، ج 48، ص 45، از قرب الاسناد. |
+ | بحارالانوار، ج 48، ص 45، از قرب الاسناد. |
| | مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
| - | ((مبارزه بی اما با اکا و و غاصبان خلافت))
((دعای مستجاب امام موسی کاظم علیه السلام)) |
+ | ((مبارزه اما کاظم لیه اسلا غاصبان خلافت))
((دعاهای مستجاب امام موسی کاظم علیه السلام)) |
| | ((تلاش خلفای عباسی در مقابله با امام موسی کاظم علیه السلام)) | | ((تلاش خلفای عباسی در مقابله با امام موسی کاظم علیه السلام)) |
