- | کاروان اهل بیت امام حسین علیه السلام در روز جمعه هنگامی که خطیب سرگرم خواندن نماز جمعه بود، وارد مدینه شدند و مصائب حسین علیه السلام و آنچه را که بر او وارد شده بود، برای مردم بازگو کردند. داغها تازه شد و باز آنان را حزن و اندوه را فرا گرفت. در سوگ شهیدان کربلا نوحه سرایی و گریه کردند و آن روز همانند روز رحلت نبی اکرم صلی الله علیه و آله شد که تمام مردم مدینه جمع شده بودند و عزاداری میکردند. ((ام الکلثوم دختر امام علی علیه السلام|ام کلثوم )) در حالی که میگریست، وارد مسجد پیامبر شد و روی به قبر پیامبر کرد و گفت:« سلام برتو، ای جد بزرگوار من! خبر شهادت فرزندت حسین را برایت آورده ام.» ناله جانگداز بلندی از قبر مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله برخاست. مردم با شنیدن این ناله به شدت گریستند و ناله و شیون همه جا را گرفت. |
+ | کاروان اهل بیت ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) در روز جمعه هنگامی که خطیب سرگرم خواندن نماز جمعه بود، وارد ((مدینه)) شدند و مصائب حسین علیه السلام و آنچه را که بر او وارد شده بود، برای مردم بازگو کردند. داغها تازه شد و باز آنان را حزن و اندوه را فرا گرفت. در سوگ شهیدان کربلا نوحه سرایی و گریه کردند و آن روز همانند روز رحلت ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|نبی اکرم صلی الله علیه و آله)) شد که تمام مردم مدینه جمع شده بودند و عزاداری میکردند.
((ام الکلثوم، دختر امام علی علیه السلام|ام کلثوم)) در حالی که میگریست، وارد ((مسجد رسول خدا|مسجد پیامبر)) شد و روی به قبر پیامبر کرد و گفت:« سلام برتو، ای جد بزرگوار من! خبر شهادت فرزندت حسین را برایت آورده ام.» ناله جانگداز بلندی از قبر مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله برخاست. مردم با شنیدن این ناله به شدت گریستند و ناله و شیون همه جا را گرفت. |
| آن گاه علی بن حسین علیه السلام به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و صورت بر قبر مطهر نهاد و گریست. | | آن گاه علی بن حسین علیه السلام به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و صورت بر قبر مطهر نهاد و گریست. |
| ((حضرت زینب علیهاسلام|زینب علیهاسلام)) دو طرف در مسجد را گرفت و شیونکنان فریاد زد:« یا جداه، خبر مرگ برادرم حسین را برایت آورده ام.» | | ((حضرت زینب علیهاسلام|زینب علیهاسلام)) دو طرف در مسجد را گرفت و شیونکنان فریاد زد:« یا جداه، خبر مرگ برادرم حسین را برایت آورده ام.» |
| اهل بیت وقتی ام سلمه و شیشهی تربت را دیدند، صدا به گریه بلند کردند، ام سلمه را در آغوش گرفتند و بسیار گریستند. | | اهل بیت وقتی ام سلمه و شیشهی تربت را دیدند، صدا به گریه بلند کردند، ام سلمه را در آغوش گرفتند و بسیار گریستند. |