تاریخچه ی:
مناجات و نماز شب
تفاوت با نگارش: 3
- | علی علیه السلام فرمود:« از وقتی شنیدم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:«نماز شب نور است.» هیچ گاه نماز شب را ترک نکردم. ((ابن کواء|ابن کوّا )) از او پرسید:« حتی ((لیلة الهریر|لیلة الهدیر )) (نام شبی در جنگ صفین) هم نماز شب خواندی؟» |
+ | ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی علیه السلام)) فرمود:« از وقتی شنیدم ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا صلی الله علیه و آله)) فرمود:« ((نماز شب)) نور است. » هیچ گاه نماز شب را ترک نکردم. ((ابن کواء|ابن کوّا)) از او پرسید:« حتی ((لیلة الهریر|لیلة الهدیر)) ( نام شبی در ((جنگ صفین)) ) هم نماز شب خواندی؟» |
| فرمود:« حتی در لیلة الهدیر هم نماز شب را ترک نکردم.» | | فرمود:« حتی در لیلة الهدیر هم نماز شب را ترک نکردم.» |
- | روزی ((معاویه)) به ((ضرار بن حمزه )) گفت:« علی را برای من توصیف کن.» |
+ | روزی ((معاویه)) به ((ضرار بن حمزه)) گفت:« علی را برای من توصیف کن.» |
| او گفت:« مرا معاف کن.» | | او گفت:« مرا معاف کن.» |
| معاویه گفت:« نه، محال است.» | | معاویه گفت:« نه، محال است.» |
- | ضرار شروع به توصیف امام کرد و در بخشی از این توصیف گفت:« علی شبی در محراب عبادت بود. در تاریکی فراگیر شب، محاسنش را به دست گرفته بود و چون مارگزیده ای ناآرام بود، بسیار محزون می گریست و چنین میگفت:« ای دنیا، آیا خود را به من عرضه میکنی؟ آیا خودت را مشتاق به من نشان می دهی؟ هرگز، هرگز، من نیازی به تو ندارم. من تو را ((سه طلاقه کردن|سه طلاقه )) کردم، آنگونه که دیگر هیچ گاه به سوی تو باز نخواهم گشت.» |
+ | ضرار شروع به توصیف امام کرد و در بخشی از این توصیف گفت:« علی شبی در محراب عبادت بود. در تاریکی فراگیر شب، محاسنش را به دست گرفته بود و چون مارگزیده ای ناآرام بود، بسیار محزون می گریست و چنین میگفت:« ای دنیا، آیا خود را به من عرضه میکنی؟ آیا خودت را مشتاق به من نشان می دهی؟ هرگز، هرگز، من نیازی به تو ندارم. من تو را ((سه طلاقه کردن|سه طلاقه)) کردم، آنگونه که دیگر هیچ گاه به سوی تو باز نخواهم گشت.» |
| آنگاه فرمود:« آه، آه از دوری راه (سفر آخرت) و کمی توشه و سختی مسیر.» | | آنگاه فرمود:« آه، آه از دوری راه (سفر آخرت) و کمی توشه و سختی مسیر.» |
| معاویه با شنیدن سخنان ضرار گریست و گفت:« ای ضرار، کافی است دیگر نگو. به خدا سوگند، علی همان گونه بود که گفتی. خدا او را رحمت کند.» | | معاویه با شنیدن سخنان ضرار گریست و گفت:« ای ضرار، کافی است دیگر نگو. به خدا سوگند، علی همان گونه بود که گفتی. خدا او را رحمت کند.» |
- | منابع: بحارالانوار، ج 41، ص71، بحارالانوار، ج41، ص 15-14 ، حدیث 6 --------- امالی صدوق |
+ | !منابع: *بحارالانوار، ج 41، ص71 *بحارالانوار، ج41، ص 15-14، حدیث 6 ------ امالی صدوق |
- | مراجعه شود به: ((عبادت حضرت علی علیه السلام)) |
+ | !مراجعه شود به: *((عبادت حضرت علی علیه السلام)) |