تاریخچه ی:
قلب یا مقلوب
تفاوت با نگارش: 3
- | این صنعت هم از فروع و توابع جناس است، بی آ به عنوان ناس قلب ز اقسام جنیس شرد اند. |
+ |
/> align=left> /> /> />{img src=img/daneshnameh_up/a/a6/maghlob.JPG} /> | /> /> "لب" به معنی "واژگونه کدن است" و مقلوب ه منی "ژنه". |
- | قلب در غت به منی وژگونه کردن است و مقلوب به معنی واژگونه؛ و در فن بدیع آوردن الای است که حروف آنها مقلوب یکدیگر باشد و این امر چون در بعض حروف اتفاق افتاد، آنرا قلب بعض می گویند، مانند کلمات شاعر، و رقیب، و رحیم و حریم: |
+ | در ن بی "قلب" به معنی آوردن کلای است که حروف آنها مقلوب یکدیگر باشد. |
- | ~~green:توا ر بلت ه سحا سید ----- د که ین سبحا رسید ~~ |
+ | وی بی ز حف کلمه ی "ب" شد ه کمه ی حاص می شود، قلبِ آن کلمه می گویند. |
- | (ی) |
+ | مثل کلمات (قیب، و قریب) ، ( رحیم و یم ) |
- | ~~green: ن وه د چم سیاه ----- دم جادن ی نا ~~ |
+ | ی کمه یی که "قلب" شد اد نگ فت ان. |
- | (رید وا) |
+ | ~~green:توان در لاغت به~~ ~~maroon:سحبان ~~~~green:رسید ~~~~green:----- ه ر کنه بی چون~~ ~~maroon:سبحان ~~~~green:سید ~~ |
- | ~~green:جنت، رقمی از رتبت اوست ----- تبت اثری ز تربت اوست ~~
(خاقانی)
و چون قلب در تمام حروف دو کلمه واقع شده باشد، آنرا قبل کل می نامند، از قبیل الفاظ زار، راز و گنج، جنگ و تاریخ، خیرات:
~~green:همدمی نیست تا بگویم راز ----- خلوتی نیست تا بگریم زار ~~
(اوحدی)
~~green:میرک سیناست نیک چابک و برنا ----- هر چه بگوید ظریف گوید و زیبا هست انیس کریم ور نشناسی----- زود بخوان با شگونه میرک سینا~~ |
+ | (سعدی) |
- | (امیر ی ورگین) |
+ | اگر قلب در تمام حروف کمه واقع شده باشد، آن ر "قلب کل" می گویند. |
- | ک ر از و و ار ر ک. |
+ | مل کلمت (ر و راز) (گنج و نگ) ، (تاری و یرت) |
- | یادآری: صنعت قلب را در کتب بدیع بسیار اهمیت داده و آنرا بر قوت طبع و خاطر شاعر و دبیر، ی گرفته ان، ولیکن چنکه در پیش یادآو شده ایم شرطی اصلی در محاسن بدیع آن است ک انب فصاحت و بلاغت را فرو نگاشته معنی را دای لفاظ نکرده باشند. |
+ | ~~green:همدی نیست تا بی~~ ~~maroon:را~~ ~~green:----- وی نیست ا بگی ~~~~maroon:ار ~~ |
- | ر صنعت مقلوب نی منند ای صایع ((بدیع))، بای اای ر عایت کنند و گنه چان سی ناهد دا. |
+ | ه صنعت "قلب" کا ای بدیع قیم بسیار اهمی ه ان و آن را لیل بر بع قوی اعر دانسته اند ولی ه هم ست این ست ک در جایی که از این عت استفاده می شود، معنا فدای لف نگدد. |
| + | بعضی از نویسندگان و شاعران در قدیم این صنعت را برای تمام جمله استفاده کرده اند که در این موارد تنها هنرنماییِ لفظی منظورشان بوده است و این سوال برای خواننده به وجود می آید که معنای لطیفی که باید در پس آن جمله باشد کجاست؟!! |
| + | مثلاً حاصل تلاش یک نویسنده قدیمی این بوده که اگر حروف جمله ی "شکر به ترازوی وزارت برکش" برعکس شود همان جمله به دست می آید!!! |