خانه دانشنامه
| |||||||||||||
- | غنا در ادبیات رسی عمدتا در سه الب غزل و منوی و رباعی مطرح ات. اما تعزل قصیده همن است که در واخر قرن پنجم مستقل شد و نوع ادبی غزل را ب وجود ورد. غزل در قرن ششم که قیده ر حا ال ود پا گرفت و در رن هفتم رسما قصیده را عقب ران و ه اج رسید. ممدوح فته ود و مشوق مه و. ای معشوق گاهی زمیی است اما مانند معشوق تغزل پست نیست و در ل لفی عاشقنه مطر است (سعی) و گاهی آسمانی ست و در زل معنوی ارفنه (مولوی) مطرح است. قبلا گفتیم نا ک تغزل قصیده پین می یفت اسم ممدوح (پدشاه) می مد و به آن بی یت تخلص می فتند. ر غزل در بیت یی (یا زدیک پایان) شا اسم خود را ی ورد و بدان تخلص گویند. ادبیات غزل معمولاً ین 5 تا 10 بیت است. مطلع آن مصرع و طرح قافیه یی آن مانند قصیده است: اف----الف />----لف ج----اف |
+ | در یده ووع الی ن است که در خر شعر "د" کی ود و در اقع منو اصی "ممدوح" ست م "معشوق" مم است و در شر اع اسم ود ر می ور و با مق ن می گوی و ا و نی می ند. />ین "ق" گای ینی ا اما ت و بازای نیست و گاهی آسمانی است فای. | ||||||||||
- | مووات اصلی غزل بیان اات و کر معو کایت ت وزگار ست. هر چن زلیات دیم ارسی شباهت تای ه تغزل ارد اما ف ین نه یکی در موق مطرح در شر است دیگری ر لح عر. لح غزات شا و لحن غزل مگینانه اس. یرو گاینه ات و غزل درون گرایاه و معمول زبان ل حوی ا سبک راسانی و زبا غزل تمل بر خصصیات بک عراقی است. ای است که م در صفحات بل دید مط تغزل را حاسی داتیم نه نئی. | + | یات غزل بین 5 تا 10 یی ا و و مصراع وی یت و م وم قیه یات م افیه ا. />غزل ا می ن ه کل زیر ویر کر: /> ~~blue:......................الف///////// ...................... اف />...................... ////////// ...................... ال ...................... ////////// ...................... ال~~ موعات الی غزل یان احس کر معشو و کای ا بخت و روزگار است. ابته موع غزل به این مووت محود نمی ش و اب فرسی ب غزل یی بر ی وری که ال مطل لای کیمانه هتن. | ||||||||||
هر چند غزل فارسی تحت تأثیر ادبیات عرب بوجود آمد بدین معنی که در ادبیات عرب قصاید غنائی رواج یافت (در این زمان قصیده در ایران مدحی بود و غزل فقط در قسمت اول آن دیده می شود) و در قرن پنجم به تقلید از این قصاید غنایی غزل فارسی به عنوان نوع مستقلی از قصیده جدا شد، اما موضوعات غزل فارسی اصالت دارد و مثلاً غزل عرفانی به سبک شاعران ما در ادبیات عرب نادر است. | هر چند غزل فارسی تحت تأثیر ادبیات عرب بوجود آمد بدین معنی که در ادبیات عرب قصاید غنائی رواج یافت (در این زمان قصیده در ایران مدحی بود و غزل فقط در قسمت اول آن دیده می شود) و در قرن پنجم به تقلید از این قصاید غنایی غزل فارسی به عنوان نوع مستقلی از قصیده جدا شد، اما موضوعات غزل فارسی اصالت دارد و مثلاً غزل عرفانی به سبک شاعران ما در ادبیات عرب نادر است. | ||||||||||||
- | __نمونه ای از غزل سعدی:__ | + |
| ||||||||||
~~green:هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم | ~~green:هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم | ||||||||||||
- | هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم | ||||||||||||
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم | نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم | ||||||||||||
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم | به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم | ||||||||||||
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم | شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم | ||||||||||||
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد | حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد | ||||||||||||
دگر نصیحت مردم حکایتست به گوشم | دگر نصیحت مردم حکایتست به گوشم | ||||||||||||
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی | مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی | ||||||||||||
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوش | که من قرار ندارم که دیده از تو بپوش | ||||||||||||
من رمیده دل آن به که در سماع نیایم | من رمیده دل آن به که در سماع نیایم | ||||||||||||
که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم | که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم | ||||||||||||
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب | بیا به صلح من امروز در کنار من امشب | ||||||||||||
که دیده خواب نکردست از انتظار تو دوشم | که دیده خواب نکردست از انتظار تو دوشم | ||||||||||||
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم | مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم | ||||||||||||
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم | که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم | ||||||||||||
به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت | به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت | ||||||||||||
که تندرست ملامت کند چو من بخروشم | که تندرست ملامت کند چو من بخروشم | ||||||||||||
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن | مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن | ||||||||||||
سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم | سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم | ||||||||||||
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل | به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل | ||||||||||||
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم~~ | و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم~~ | ||||||||||||
__نمونه ای از غزل حافظ:__ | __نمونه ای از غزل حافظ:__ | ||||||||||||
- | ~~green:در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی |
+ | ~~green:ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی | ||||||||||
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی | دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی | ||||||||||||
دایم گل این بستان شاداب نمیماند | دایم گل این بستان شاداب نمیماند | ||||||||||||
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی | دریاب ضعیفان را در وقت توانایی | ||||||||||||
دیشب گله زلفش با باد همیکردم | دیشب گله زلفش با باد همیکردم | ||||||||||||
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی | گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی | ||||||||||||
صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند | صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند | ||||||||||||
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی | این است حریف ای دل تا باد نپیمایی | ||||||||||||
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد | مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد | ||||||||||||
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی | کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی | ||||||||||||
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم | یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم | ||||||||||||
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی | رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی | ||||||||||||
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست | ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست | ||||||||||||
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی | شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی | ||||||||||||
ای درد توام درمان در بستر ناکامی | ای درد توام درمان در بستر ناکامی | ||||||||||||
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی | و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی | ||||||||||||
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم | در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم | ||||||||||||
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی | لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی | ||||||||||||
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست | فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست | ||||||||||||
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی | کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی | ||||||||||||
زین دایره مینا خونین جگرم می ده | زین دایره مینا خونین جگرم می ده | ||||||||||||
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی | تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی | ||||||||||||
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد | حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد | ||||||||||||
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی~~ | شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی~~ | ||||||||||||
+ | __نمونه ای از غزل عراقی:__ | ||||||||||||
+ | ~~green:نخستین باده کاندر جام کردند | ||||||||||||
+ | ز چشم مست ساقی وام کردند | ||||||||||||
+ | چو با خود یافتند اهل طرب را | ||||||||||||
+ | شراب بیخودی در جام کردند | ||||||||||||
+ | ز بهر صید دلهای جهانی | ||||||||||||
+ | کمند زلف خوبان دام کردند | ||||||||||||
+ | به گیتی هرکجا درد دلی بود | ||||||||||||
+ | بهم کردند و عشقش نام کردند | ||||||||||||
+ | جمال خویشتن را جلوه دادند | ||||||||||||
+ | به یک جلوه دو عالم رام کردند | ||||||||||||
+ | دلی را تا به دست آرند، هر دم | ||||||||||||
+ | سر زلفین خود را دام کردند | ||||||||||||
+ | چو خود کردند راز خویشتن فاش | ||||||||||||
+ | عراقی را چرا بدنام کردند؟ ~~ |
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها. برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد.. |