تاریخچه ی:
امام سجاد در کلام ربویی
تفاوت با نگارش: 3
| - | حدی بیار شریفی که ه «((حدیث لوح / در معرفی امامت ائمه علیهم السلام|حدیث لوح)) » شور ده است، ا حرت ا عیه لا نقل ده ک یان ی ماین: درم به ((بر الله اای)) رم: من ا تو کای ام هر من بری و ی ات م ا ل کده و کار ا ب تو م کنم!! |
+ | د بشی ز ((حدیث لوح / در معرفی امامت ائمه علیهم السلام|حدیث لوح)) چی مده است:
«__... علت کلمت الامه معه و حتی لبال عده ر اثیب اعاقب، دلهم عی ی العابدین زین الیئی الماضین...__ »
(کلمه ی نم خد را با ((رت ام ین لیه الام|سین)) رار دادم ک جت من ند اوست. به عترت او ثوا و قا می دهم (بر ساس مبت و دشمنی به عتر و ) اولین [م ا] آنها ((حضرت اما جاد یه لسم|علی))، ید اابین و زینت اولیای من .» |
| - | ف: مای ه تو دوست بداری. پدرم در یکی از روزها او ملقا یا و ا فد: ای جار به خبر ده ا لوی که در ست ادرم ((رت فاطه هرا علیهاسلام|فاطمه سلام لله علیها)) دختر ((حضرت مصطفی صی اله لی و له|ول له لی الله علی و آله)) دیی نچه که مادر ب ت خبر داد که آ لو نه ده ات. |
+ | ی دن، ما هارم را « ی الای » و « ی ایا » ب اده ا. در لت امگری ا ه ((امام سجا علیه ام لب ی لدی|ین العابدی)) نی گه‌اند که ای ب را آسن ه و داده‌ان. |
| - | جابر گت: خداوند را شاهد می گیرم که من روزی به حضور مادرت فاطمه سلام الله علیها در زمان حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله رسیدم تا لادت حسین له السلام را به او تهنت گویم در دست آن خانم لوح سبزی را دیدم و گمان کردم که آن از زمرّد بود و در آن کتابی (نوشته ای) دید فی شبیه نگ خورشد؛ من ه و عرض کردم: پدرم و مادرم فدا شما ا ختر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم این لوح چیست |
+ | !نابع: />*اصول کای، 1 />*کتاب اه، 527، دی 3 |
| - | فاطمه فرمود: این لوحی است که خداوند آن را به رسولش هدیه داده است که در آن اسم پدرم و اسم شوهرم و اسم دو فرزندم و اسم اوصیاء از فرزندان من در آن هست و پدرم این لوح را به من داده است تا من را بوسیله آن بشارت بدهد.
جابر گفت: مادر شما فاطمه سلام الله علیها آن را به من داد و من آن را خواندم و از روی آن استنساخ کردم؛ پدرم به جابر گفت: ای جابر آیا می شود آن را به من عرضه کنی؟ !! گفت: بلی.
پس برادرم با او براه افتاد تا به منزل جابر رسیدند؛ او به داخل رفته و صحیفه ای را که در پوشی پیچیده شده بود بیرون آورد حضرت باقر علیه السلام به او فرمود: ای جابر در نوشته خود نگاه کن تا من آن را بر تو بخوانم. جابر در نسخه خود نگاه کرد و پدرم آن را خواند به گونه ای که حتی یک حرف با آن مخالفت نداشت. جابر گفت: خداوند را شاهد می گیرم که من اینچنین در لوح دیدم که نوشته شده بود.
بعد حضرت صادق علیه السلام متن آن مکتوب را مفصل بیان می کنند که اینچنین آغاز می شود:
« __بسم الله الرحمن الرحیم هذا کتاب من الله العزیز الحکیم لمحد نبیه و نوره و سفیره و حجاجه و دلیله. . . . . __» تا می رسد به آنجا که «__جعلت کلمتی التامه معه و حجتی البالغه عنده بصره اثیب و اعاقب، ادلهم علی سید العابدین و زین اولیائی الماضین . . . . .__ »؛ یعنی کلمه نام خود را با ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین)) قرار دادم و حجت بالغه من نزد اوست. به عترت او ثواب می دهم و عقاب می کنم اولین آنها ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی)) است که سید العابدین و زینت ولیاء ذشته من است.
آری حضرت سید الساجدین عزیز خداوند « سید العابدین » و «زین الاولیاء » می باشند. __فصلوات الله علیه بعدد احاط به علم الله__؛ در علت نامگذاری حضرت به «((لقب زین العابدین|زین العابدین ))» نیز آمده ه این لقب را از آسمان برای حضرت سروند.
منابع:
اصول کافی، ج 1
کتاب الحجه، ص 527، حدیث 3
مراجعه شود به:
((حضرت سجاد علیه السلام از منظر نکته دانان و گوهر شناسان)) |
+ | !مراجعه شود به:
*((حضرت سجاد علیه السلام از دیدگاه دیگران)) |
