تاریخچه ی:
یورش پنج ساله تیمور به ایران
تفاوت با نگارش: 2
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
- | !یورش پنج ساله تیمور به ایران |
+ | __یورش پنج ساله تیمور به ایران__ |
| «798- 794 ق/ 1396- 1392» | | «798- 794 ق/ 1396- 1392» |
| + | وقتی تیمور سومین یورش خود را به ((ایران)) در794 ق/ 1392 م آغاز کرد، پنجاه و هشت سال از عمر خود را پشت سر گذاشت که البته نیمی از آن را بر پشت اسب و در میدان جنگ و گریز گذرانده بود. |
| + | سومین یورش ((تیمور لنگ |تیمور)) نزدیک پنج سال به طول انجامید بطوریکه مورخانش آن را یورش پنج ساله خوانده اند . |
| + | از طرفی ((پسران تیمور|پسرانش عمر شیخ و میرانشاه)) و نواده اش پیرمحمد، پسر جهانگیر نیز در طی این جنگ حضور داشته و در تأمین پیروزیهای او سعی و اهتمام بسیار عالی از خود نشان دادند . |
- | وقتی ((تیمور ))سومین یورش خود را به ایران در794 ق/ 1392 م آغاز کرد، پنجاه و هشت سال از عمر خود را پشت سر گذاشت که البته نیمی از آن را بر پشت اسب و در میدان نگ و گریز گذرانده بود. سومین یورش تیمور نزدیک پنج سال به طول انجامید بطوریکه مورخانش آن را یورش پنج ساله خوانده اند از طرفی پسرانش عمر شیخ و میرانشاه و نواده اش پیرمحمد، پسر جهانگیر نیز در طی این جنگ حضور داشته و در تأمین پیروزیهای او سعی و اهتمام بسیار عالی از خود نشان دادند این بار محرک او از این لشکرکشی، دفع شورشهای ((مازندران))، تنبیه مظفریان فارس، و تسخیر(( بغداد)) بود. چون ((سید کمال الدین مرعشی ))در مازندران مجدداً داعیه استقلال کرده بود و تیمور براو غلبه کرد سپس او را با کشتی به(( خوارزم ))ویران شده فرستاد. امّا خود در مازندران ماند بطوریکه در سرکوب اعی داران، در آمال کشتار فجیع به راه انداخت. |
+ | __علت این مله های پنج ساله :__ />این بار محرک او از این لشکرکشی، دفع شورشهای مازندران، تنبیه ((آل مظفر|مظفریان فارس)) ، و تسخیر(( بغداد)) بود. چون ((سید کمال الدین مرعشی ))در ((استان مازندران |مازندران)) مجدداً داعیه استقلال کرده بود و تیمور براو غلبه کرد سپس او را با کشتی به(( خوارزم ))ویران شده فرستاد. امّا خود تیمور در مازندران ماند بطوریکه در سرکوب مافانش ، در شهر ((آمل)) کشتار فجیع به راه انداخت. |
- | ! تنبیه آل مظفر پس از آن برای تنبیه آل مظفر، از طریق ری به بروجرد و از آنجا به دزفول و شوشتر رفت «صفر 795 ق/ اواخر دسامبر 139 یا اوایل ژانویه 1393 م» از طرفی، شاه منصور آل مظفر را که در مخالفت با او پافشاری می کرد و حکام مظفری را دائم برضد وی تحریک مورد تعقیب قرار داد. به این ترتیب شاه منصور، با اندک سپاهی که در اختیار داشت، در مقابله با وی رشادت و جسارت فوق العاده از خود نشان داد. سرانجام در جنگی که روی داد، شاه منصور تیمور را مضروب کرد، و خودش نیز مجروح شد تا اینکه به دست سپاه تیمور دستگیر و عاقبت کشته شد. تیمور سایر شاهزادگاه(( آل مظفر ))را هم که نسبت به وی اظهار طاعت کردند، بلافاصله دستگیر و به قتل رساند «رجب 795 ق/ مه 1393م. سپس ((فارس)) را به سپر خود عمر شیخ واگذار کرد و ود برای مقابله با ((سلطان احمد جلایر ))که ((قرایوسف ترکمان))، سرکرده طوایف ((قراقویونلو ))م به ا پیوسته بود، از راه ((اصفهان)) عازم بغداد شد «شوال 795 ق/ اوت 1393 م. تیمور تختگا یینه ((عباسیان ))را تقریباً بدون هیچگونه برخورد یا مقاومتی، فتح کرد. به همین خاطر ((سلطان احمد)) زن و فرزند خود را در آنجا در دست دشمن رها کرد و خود به شام و مصر گریخت که در این فرار ((قرا یوسف ترکمان ))هم با او همراه شد. |
+ | ! تنبیه آل مظفر و جلایریان پس از آن برای تنبیه ((آل مظفر))، از طریق ((ری)) به ((بروجرد)) و از آنجا به ((دزفول)) و ((شوشتر ))رفت . این اتفاقات در «صفر 795 ق/ اواخر دسامبر 139 یا اوایل ژانویه 1393 م» صورت پذیرفت .
__جنگ با شاه منصور مظفری__ از طرفی، شاه منصور آل مظفر را که در مخالفت با او پافشاری می کرد و حکام مظفری را دائم برضد وی تحریک می نمو ، مورد تعقیب قرار داد. به این ترتیب شاه منصور، با اندک سپاهی که در اختیار داشت، در مقابله با وی رشادت و جسارت فوق العاده از خود نشان داد. سرانجام در جنگی که روی داد، شاه منصور ، تیمور را مضروب کرد، و خودش نیز مجروح شد تا اینکه به دست سپاه تیمور دستگیر و عاقبت کشته شد.
__قتل عام آل مظفر __ تیمور سایر شاهزادگاه(( آل مظفر ))را هم که نسبت به وی اظهار طاعت کردند، بلافاصله دستگیر و به قتل رساند «رجب 795 ق/ مه 1393م. او سپس ((استان فارس |فارس)) را به پسر خود عمر شیخ واگذار کرد
__سرکوب لایریان و فتح بغداد __ تیمور بعد از فتح فارس ، برای مقابله با ((سلطان احمد جلایری )) حرکت کرد . ((اوج سلسله قراقویونلو |قرایوسف ترکمان))، سرکرده طوایف ((قراقویونلو )) یز به سلطا احمد جلایری ، پیوسته بود. مور از راه ((اصفهان)) عازم بغداد شد «شوال 795 ق/ اوت 1393 م. تیمور پایتخت سا هی پیین ((عباسیان ))را تقریباً بدون هیچگونه برخورد یا مقاومتی، فتح کرد. به همین خاطر سلطان احمد زن و فرزند خود را در آنجا در دست دشمن رها کرد و خود به ((شام)) و ((مصر)) گریخت که در این فرار ، قرا یوسف ترکمان هم با او همراه شد. |
| ! ایجاد نظم و امنیت در بغداد | | ! ایجاد نظم و امنیت در بغداد |
- | تیمور مدتی را که در بغداد توقف کرد، به ایجاد نظم و امنیت پرداخت از آن گذشته این توقف برای ((قشلاق)) سپاه و همچنین تدارک ااب محله بسوی ((شام)) و ((مصر))، برایش ضروری بود. در این بین ((عمر شیخ ))که از فارس به دیدار پدر می آمد، در نزدیک بغداد به یاغیان محلی کشته شد «ربیع الاول 796 ق/ ژانویه 1394 م. تیمور که از این واقعه به شدت متاثر شده بود، حکومت فارس را به نواده خود ((پیرمحمد جهانگیر ))واگذاشت و خود برای سرکوبی یاغیان از بغداد عازم نواحی شمال بین النهرین «میانرودان» شد. نخست ((قلعه ))آمد و موصل را تسخیر کرد سپس در سرزمین اکراد به تاخت و تاز پرداخت. از طرفی در تکریت که پناهگاه راهزنان رد و عرب بود، کله منارها برپا ساخت و در سرزمین های ((ارمنستان ))و ((گرجستان)) فتوحاتی انجام داد ولی چون از لشکر کشی مجدد توقتمش خان به نواحی اران و دربند آگاه شد، برای دفع او به آنجا لشکرکشی کرد. ر انجام در(( قفقاز)) شکست سختی به او داد، تا اینکه در تعقیبش از ولایت چرکس و قزاق عبور کرد و در کنار رود اتل «ولگام» بار دیگر او را مغلوب دستواری ساخت. به این ترتیب از آنجا به داخل روسیه به تاخت و تاز پرداخت چنانکه شهر ((مسکو)) را فتح و ر کشتار غارت و ویرانی مود. شهرهای سرای و هشترخان را هم که تختگاه ایران قبچاق بود طعمه آتش قرار داد. ا ینکه سرانجام تیمور بعد از پنج سال جنگهای خونین، بار دیگر به ((ماوراءالنهر)) بازگشت. چنانکه در بازگشت خود آذربایجان و ولایات غربی ایران را به پسرش میرانشاه «799 ق / 1379 م» و خراسان و نواحی شرقی را به پسر دیگرش شاهرخ واگذاشت «800 ق/ 1398 م» این ((سومین یورش تیمور ))نیز همچون تهاجمات سابق اش، حاصل عمده ای جز به دست آوردن ((غنائم)) به قیمت کشتارهای گسترده انسانها، در برنداشت. بطوریکه در این میان شهرهای بسیاری عرضه ویرانی و نابودی قرار گرفت و هنگامیکه جنگجوی فاتح در پایان اینهمه کشتار و ویرانی به تختگاه خود باز می گشت، ظاهراً هیچ گونه ناراحتی و عذاب وجدانی در خود نداشت؛ گویی تمام این تهاجمات خونین را برای خود نوعی ساعت و مأموریت تلقی می کرد که موجب تشفی خاطر او می شد. |
+ | __توقف در بغداد __ تیمور مدتی را که در بغداد توقف کرد، به ایجاد نظم و امنیت پرداخت . از آن گذشته این توقف برای ((قشلاق)) سپاه و همچنین تدارک لوام مود نیاز برای حمله بسوی شام و مصر برایش ضروری بود. در این بین ((عمر شیخ ))که از فارس به دیدار پدر می آمد، در نزدیک بغداد به یاغیان محلی کشته شد «ربیع الاول 796 ق/ ژانویه 1394 م. تیمور که از این واقعه به شدت متاثر شده بود، حکومت فارس را به نواده خود ((پیرمحمد جهانگیر ))واگذاشت .
__سرکوب یاغیان شمال عراق کنونی __ تیمور خود برای سرکوبی یاغیان از بغداد عازم نواحی شمال ((بین النهرین )) شد. نخست قلعه ((آمد)) و ((موصل)) را تسخیر کرد و سپس در سرزمین اکراد به تاخت و تاز پرداخت. از طرفی در ((تکریت)) که پناهگاه راهزنان رد و عرب بود، کله منارها برپا ساخت .
!حمله به قفقاز و روسیه تیمور در سرزمین های ((ارمنستان ))و ((گرجستان)) فتوحاتی انجام داد ولی چون از لشکر کشی مجدد ((توقتمش خان)) به نواحی اران و دربند آگاه شد، برای دفع او به آنجا لشکرکشی کرد. رانجام در(( قفقاز)) شکست سختی به او داد، تا اینکه در تعقیبش از ولایت ((چرکس)) و ((قزاق)) عبور کرد و در کنار رود ((ولگا)) بار دیگر او را مغلوب و متواری ساخت.
__حمله به مسکو__ به این ترتیب از آنجا به داخل ((روسیه)) به تاخت و تاز پرداخت ، چنانکه شهر ((مسکو)) را فتح کرد و ر نا به کشتار و غارت و ویرانی رداخت . او شهرهای سرای و هشترخان را هم که تختگاه ایران قبچاق بود طعمه آتش قرار داد.
__ازگشت ه سمرقند __ سرانجام تیمور بعد از پنج سال جنگهای خونین، بار دیگر به ماوراءالنهر بازگشت. چنانکه در بازگشت خود آذربایجان و ولایات غربی ایران را به پسرش میرانشاه «799 ق / 1379 م» داد . *آذربایجان در آن زمان شامل استان های ((آذربایجان شرقی)) و ((آذربایجان غربی)) و ((استان اردبیل |اردبیل)) و همچنین ((آذربایجان |جمهوی آذربایجان )) و ((ارمنستان |جمهوی ارمنستان )) و بخش هایی از ((ترکیه ))فعلی نیز بود . تیمور خراسان و نواحی شرقی را به پسر دیگرش شاهرخ واگذاشت «800 ق/ 1398 م»
این سومین یورش تیمور نیز همچون تهاجمات سابق اش، حاصل عمده ای جز به دست آوردن غنائم به قیمت کشتارهای گسترده انسانها، در برنداشت. بطوریکه در این میان شهرهای بسیاری عرضه ویرانی و نابودی قرار گرفت و هنگامیکه جنگجوی فاتح در پایان اینهمه کشتار و ویرانی به تختگاه خود باز می گشت، ظاهراً هیچ گونه ناراحتی و عذاب وجدانی در خود نداشت؛ گویی تمام این تهاجمات خونین را برای خود نوعی ساعت و مأموریت تلقی می کرد که موجب تشفی خاطر او می شد. |
| + | ! موضوعات مرتبط با این بحث |
| + | *__((تیمور لنگ |تیمور))__ |
| + | *__((جانشینان تیمور))__ |
| + | *__((شاهرخ تیمورى ))__ |
| + | *__((تیموریان ))__ |
| + | *__((پسران تیمور))__ |
| + | *__((نوادگان تیمور))__ |
| + | *__(( لشکرکشی اول تیمور به ایران))__ |