تاریخچه ی:
ملاصدرا
تفاوت با نگارش: 2
| + | محمد بن ابراهیم شیرازی ملقب به صدرالدین و مشهور به __ملاصدرا__ یا __صدرالمتالهین__، در حدود سال 979 یا 980هجری قمری در شهر ((شیراز)) متولد شد. |
| + | پدرش ابراهیم بن یحیی قوامی یکی از وزرای دولت ((صفوی)) و مردی با نفوذ و ثروتمند بود که با نهایت کوشش به تربیت و تعلیم یگانه پسر خود کمر همت بست و در این راه از هیچ امری مضایقه ننمود. |
| + | صدرالدین نیز از همان کودکی استعداد فوق العاده خود را نمودار ساخت و طی مدت کمی تحصیلات عمومی را به پایان رسانید. |
| + | در آن زمان، پایتخت و مرکز علمی ایران، ((اصفهان)) بود و اکثر اساتید بزرگ در این شهر اقامت داشتند و در مدارس متعدد، شعب مختلف دانش را تدریس می کردند. |
| + | ملاصدرا نیز برای کسب معرفت و تکمیل تحصیلات خود، شیراز را ترک گفت و عازم اصفهان شد. |
| + | صدرالدین نخست نزد شیخ بهاء الدین عاملی مشهور به ((شیخ بهائی)) تلمذ کرد و از او علوم نقلی را آموخت و به کسب اجازه و درجه اجتهاد نائل گشت. |
| + | سپس به شاگردی ((میرداماد)) درآمد و سال ها در محضر وی کسب فیض نمود و رموز حکمت را از او آموخت. احتمالا ملاصدرا در دوره تحصیلات خود در اصفهان، از محضر ((میر ابوالقاسم فندرسکی)) عارف، زاهد و ((ریاضی|ریاضی دان)) بی همتای آن عصر نیز استفاده کرده است. |
| + | پس از تکمیل تحصیلات علوم متعارف، در اثر کشش درونی و نیز فشار بعضی ار علمای ظاهربین که با مشرب ((عرفان|عرفانی)) او مخالف بودند، اصفهان را ترک گفته و برای طی مرحله ریاضت و انقطاع از مظاهر دنیوی به روستای کهک در نزدیکی ((قم)) پناه برد و هفت سال و بنابر قول بعضی پانزده سال در آن حوالی، دور از حوادث و اتفاقات دنیا در انزوا و خلوت به سر برد تا این که به مرتبه ((شهود)) و کشف حقائق باطنی رسید. |
| + | خود وی درباره این دوره می گوید: |
| + | ''رموزی بر من کشف شد که با برهان و دلیل امکان پذیر نبود بلکه آنچه پیش از آن توسط برهان عقلی فرا گرفته بودم با جزئیات بیشتری از راه شهود و بالعیان دیدم.'' |
| + | به تدریج آوازه شهرت آخوند ملاصدرا در افواه پیچید و دوستداران ((حکمت)) از اطراف و اکناف برای درک فیض به حضورش شتافتند. |
| + | در این موقع، الله وری خان، والی فارس، مدرسه ای در شهر شیراز بنا نمود که به مدرسه خان معروف گردید و از آخوند دعوت کرد تا به وطن اصلی خود بازگردد و در آن مدرسه به تعلیم و تدریس اشتغال ورزد. |
| + | بنا به امر پادشاه وقت ((شاه عباس صفوی))، آخوند دعوت را پذیرفت و به شیراز مراجعت کرد. |
| + | با حضور وی در شیراز، مدرسه خان مهم ترین مرکز علمی ((ایران)) گردید و تا پایان حیات ملاصدرا، طالبان علم را از دور و نزدیک به خود جلب نمود. |
| + | آخوند تا پایان عمر در شیراز به تالیف و تدریس پرداخت و در این ایام هفت بار پای پیاده به ((مکه|خانه خدا))سفر کرد. او در بازگشت از هفتمین سفر، در ((بصره)) در سال 1050 هجری قمری در گذشت. |
| + | |
| + | به این ترتیب، زندگانی ملاصدرا را می توان به سه دوره تقسیم نمود: |
| + | 1- دوره طلبگی و تلمذ و بحث و مطالعه کتب قدما و آرای حکما در شیراز و اصفهان |
| + | در این دوره، وی به تبتع و تفحص آرای ((فیلسوف|فلاسفه)) و ((متکلمان)) و ((فلاسفه مشائی)) و ((فلاسفه اشراقی|اشراقی)) اشتغال داشت. |
| + | 2- مرحله تهذیب نفس و ریاضت و ((مکاشفه)) در روستای کهک که نهایتا به کشف حقائق ربانی و علوم الهی منجر گردید. |
| + | 3- مرحله تالیف و تدریس در شیراز که طی این دوره، تقریبا تمام آثار خود را تالیف کرد. |
| + | صدر المتالهین در مرحله سوم عمر خود گذشته از تالیف آثار گرانبها و پر ارج، شاگردان بزرگی نیز تربیت نمود که مشهورترین آنها ((ملا محسن فیض کاشانی)) و ((مولا عبدالرزاق لاهیجی ))بودند که هر دو علاوه بر داشتن سمت شاگردی، داماد وی نیز بودند. |
| + | در ادامه بنگرید به: |
| *((آثار و تالیفات ملاصدرا)) | | *((آثار و تالیفات ملاصدرا)) |
| *((مسلک فلسفی ملاصدرا)) | | *((مسلک فلسفی ملاصدرا)) |
| + | !منابع |
| + | *تاریخ فلسفه اسلامی، صفحه 228 |
| + | *مقدمه رساله سه اصل ملاصدرا، صفحه 9-6 |