| نظریه دیگری است که از ((افلاطون)) است و عکس نظریه منکرین فطرت است و تا حدودی حالت افراطی دارد. | | نظریه دیگری است که از ((افلاطون)) است و عکس نظریه منکرین فطرت است و تا حدودی حالت افراطی دارد. |
| افلاطون میگوید : انسان وقتی که به این دنیا میآید همه چیز را میداند؛ چیزی که نداند وجود ندارد. | | افلاطون میگوید : انسان وقتی که به این دنیا میآید همه چیز را میداند؛ چیزی که نداند وجود ندارد. |
| روح انسان قبل از بدن در دنیای دیگری وجود داشته است. آن دنیا به قول او دنیای مُثُل است و روح انسان در دنیای مُثُل که به عقیده او حقایق موجودات این عالم هستند مثل را درک کرده و به حقایق اشیاء رسیده است، بعد که به بدن تعلق میگیرد یک نوع حجاب میان او و معلومات او برقرار میشود و مثل آدمی میشود که یک چیزهایی میداند ولی موقتاً فراموش کرده است. | | روح انسان قبل از بدن در دنیای دیگری وجود داشته است. آن دنیا به قول او دنیای مُثُل است و روح انسان در دنیای مُثُل که به عقیده او حقایق موجودات این عالم هستند مثل را درک کرده و به حقایق اشیاء رسیده است، بعد که به بدن تعلق میگیرد یک نوع حجاب میان او و معلومات او برقرار میشود و مثل آدمی میشود که یک چیزهایی میداند ولی موقتاً فراموش کرده است. |
| __~~brown:به عقیده او هر کسی که به دنیا میآید همه علوم را میداند و معلم آنچه راکه در باطن می داند به او یادآوری میکند و او به یاد آنچه قبلاً می دانسته است میافتد. ~~__ | | __~~brown:به عقیده او هر کسی که به دنیا میآید همه علوم را میداند و معلم آنچه راکه در باطن می داند به او یادآوری میکند و او به یاد آنچه قبلاً می دانسته است میافتد. ~~__ |
| این هم نظریه دوم که درست نقطه مقابل نظریه اول است. | | این هم نظریه دوم که درست نقطه مقابل نظریه اول است. |