منو
 کاربر Online
649 کاربر online
Lines: 1-19Lines: 1-18
-از ((سلمان فارسی|سلمان)) روایت شده است که فاطمه نشسته بود و در مقابلش سنگی بود که با آن جو آرد می کرد و سته آن گ خونی سی در ر خانه از شدت گرسنگی به خود می پیچید. />
به ا گفتم: ای دختر رسول خدا، دستهای شما از شدت کار زخم شده است در حالی که ((فضه خادمه فاطمه علیهاسلام|فضه ))، خادم شما اینجاست.

حضرت
فرمود: رسول خدا به من سفارش نموده است که کار خانه یک روز برای فضه باشد و یک روز برای من دیروز خدت او بو است.

سلمان گفت:
به حضرت فاطمه (س) گفتم: من غلام آزاد شده شما هستم من جو را برای ما آرد می کنم یا حسین را ساکت و آرام کنم .

فاطمه (سلام الله علیها)
فرمود: من به آرام کردن حسین با مرا ترم، شما جو را برای من آرد کنید. پس من مقداری جو آرد کردم به سوی نم رفتم و با پیامبر خدا نماز گاردم.

هن
امی که از نماز فارغ شدم، آنچه را دیده بودم برای علی (علیه السلام) گفتم.
>>علی (علیه السلام) گریست و از مسجد خارج شد، نا بازگشت و تبسم کرد.

پیامبر خدا درره آن از ا ؤا کد.

علی (علیه السلام) گفت: داخل خانه فاطمه شدم، دیدم ه پشت خوابیده است و حسین روی سینه او خواب است و در مقابل او سنگ آسیابی ت که بدون اینکه دستی آن را بگرداند می گردد.
>>پیامبر تبسم کرد و فرمود: یا علی، یا می دانی که خداوند فرشتگانی دارد که روی زمین سیر می کنند و تا روز قیامت به محمد و ((آل محمد - آل الرسول |آل محمد)) خدمت می کنند.
+((سلمان فارسی|سلمان)) روایت می‌کند که: />فاطمه نشسته بود و در مقابلش سنگ آسیاب کوچکی بود که با آن جو آرد می کرد. سین یه در ه خانه از شدت گرسنگی به خود میپیچید. من با دیدن دسته‌ی خونی سنگ به فاطه علیها سلام گفتم:« ای دختر رسول خدا، دستان شما از شدت کار زخم شده است؛ در حالی که ((فضه خادمه فاطمه علیهاسلام|فضه ))، خادم شما، اینجاست.»
فرمود:« رسول خدا به من سفارش نموده است که کار خانه یک روز برای فضه باشد و یک روز برای من. اروز وب ن است.»
به حضرت فاطمه گفتم:« من غلام آزاد شده شما هستم. برایان جو آرد کنم یا حسین را آرام نمایم؟.»
فرمود:« من به آرام کردن حسین ماق‌ترم. شما جو را برای من آرد کنید.» />من مقداری جو آرد کردم؛ سس به مد رفتم و با پیامبر خدا نماز گاردم.
بع از نماز، آنچه را دیده بودم برای علی علیه السلام گفتم.
علی علیه السلام گریست و از مسجد خارج شد. پ از مدت لخنزنا بازگشت.
پیامبر خدا پری چرا ی‌د.
علی علیه السلام گفت:« داخل خانه شدم. دیدم فطمه خوابیده است و حسین روی سینه او در خواب است: در مقابل او سنگ آسیابی و که بدون اینکه دستی آن را بگرداند، میگشت و جو آرد می‌کرد.»
پیامبر تبسم کرد و فرمود:« یا علی، مگ نمیدانی خداوند فرشتگانی دارد که روی زمین سیر می کنند و تا روز قیامت به محمد و ((آل محمد - آل الرسول |آل محمد)) خدمت می کنند؟»
 منابع:  منابع:
 
بحار الانوار، ج 43، ص 28، حدیث 23- خرایج.
 
بحار الانوار، ج 43، ص 28، حدیث 23- خرایج.
 مراجعه شود به: مراجعه شود به:
 
((مراقبین دوران کودکی امام حسین علیه السلام))
 
((مراقبین دوران کودکی امام حسین علیه السلام))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 چهارشنبه 14 بهمن 1383 [14:22 ]   4   امیرمهدی حقیقت      جاری 
 چهارشنبه 14 بهمن 1383 [14:20 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 دوشنبه 25 آبان 1383 [06:36 ]   2   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 24 تیر 1383 [10:41 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..