تاریخچه ی:
عدنان
تفاوت با نگارش: 2
| - | عدنان جداد یامبر سمت پدر بیست یکمین آنهاست نسب وی با چند واسطه به حضرت اسماعیل می رسد. ترتیب آنها نیز بدین گونه می با: عبدالله (پدر پیامبر)، ((عبدالمطلب))، ((هاشم بن عبد مناف|هاشم))، عبد مناف، ((قصی بن کلاب|قصی))، کلاب، مره، ((کعب بن لوی|کعب))، لوی، غالب، فهر، مالک، ((نضر بن کنانه|نضر))، کنانه، خزیمه، مدرکه، الیاس، مضر، نزار، معد، عدنان، به طور مسلم نسبت آن حضرت تا عدنان به همین قرار است، و از عدنان به بالا تا ((حضرت اسماعیل علیه السلام|حضرت اسماعیل)) از نظر شمار و اسامی اختلاف شده است.
خود پیامبر نیز فرموده است: __اذا بلغ نسبی الی عدنان فامسکوا__؛ هنگامی که نسبت من به عدنان رسید دست نگه دارید و جلوتر نروید. و نیز می فرمود: که آنچه در میان اعراب در این قسمت معروف است، درست نیست.
/>عدنان فرزند « اُدد » است و نام مادرش « بلهاء » ت. در ایام کودکی آثار رشد و شهامت چهره اش ه خبی مشهور بود به طوری که کاهنان و ستاره شناسان پیشگوئی می کردند که از نسل وی شخصی پدید خواهد آمد که ((جن)) و انس مطیع او گردند.
هنگامی که عدنان به سن رشد رسید، بزرگی او را پیدا نمود، چنانچه پس از مدتی بزرگ اعراب و رئیس قبایل گردید. تمام ساکنان بطحاء و یثرب و دیگر قبایل از او اطاعت می کردند.
در آن زمان کار « ((بخت نصر|بخت النصر)) » بالا گرفت و نقاط زیادی مانند ((مسجد الاقصی|بیت المقدس)) را تصرف کرده بود و اکنون تصمیم داشت که به بلاد اعراب حمله کند و سرزمینهایشان را تصرف نماید.
بین او و سپاه اعراب به رهبری عدنان جنگی در گرفت که با پیروزی بخت النصر پایان یافت. وی عده زیادی از مردم را کشت و اسیر کرد طوری که امکان توقف برای دیگر مردم نمانده بود.
لذا هر کسی به سمتی گریخت. عدنان نیز با فرزندان خود به سوی یمن رفتند و در آنجا سکنی گزیدند تا اینکه عدنان از دنیا رفت وی ده پسر به یادگار گذاشت اما نور روشن رسول خدا به معد یکی از فرزندانش منتقل گردیده بود. نوری که از صلبی به صلبی منتقل می شد تا سرانجام رسول خدا متولد شد.
همانطور که گفته شد نسب عدنان با چند واسطه به حضرت اسماعیل می رسد و لذا فرزندان حضرت اسماعیل که در ((حجاز)) ساکن بودند، عدنانیان گ می شود.
فرزندان عدنان به تیره هایی گوناگونی تقسیم شدند و از هر تیره قبایلی به وجود آمدند مانند: قبایل ربیعه، بنی اسد، مضر، غطفان، ((هوازن))، بنی تمیم، بنی اسد، کنانه و ((قریش)).
خود قریش نیز به قبایلی مانند: عدی، محزوم، زهره و بنی عبدالدار مشعب گردیدند. |
+ | عدنان ی یکمی پدری یامبر است. نسب وی با چند واسطه به حضرت اسماعیل می‌رسد. ترتیب آنها نیز بدین گونه ا: عبدالله (پدر پیامبر)، ((حضرت عبدالمطلب علیه السلام|عبدالمطلب))، ((هاشم بن عبد مناف|هاشم))، عبد مناف، ((قصی بن کلاب|قصی))، کلاب، مره، ((کعب بن لوی|کعب))، لوی، غالب، فهر، مالک، ((نضر بن کنانه|نضر))، کنانه، خزیمه، مدرکه، الیاس، مضر، نزار، معد، عدنان. به طور مسلم نسبت آن حضرت تا عدنان به همین قرار است و از عدنان به بالا تا ((حضرت اسماعیل علیه السلام|حضرت اسماعیل)) از نظر شمار و اسامی اختلافی است.
خود پیامبر نیز فرموده است: __اذا بلغ نسبی الی عدنان فامسکوا__ (هنگامی که نسبت من به عدنان رسید دست نگه دارید و جلوتر نروید.) نیز می فرمود: آن چه در میان اعراب در این قسمت معروف است، درست نیست.
پدر عدنان « اُدد » و مادرش « بلهاء » و. در ایام کودکی آثار رشد و شهامت ه وبی در چهره‌اش یده ی‌شد به طوری که کاهنان و ستاره‌شناسان پیشگوئی می‌کردند که از نسل وی شخصی پدید خواهد آمد که ((جن)) و انس مطیع او گردند.
هنگامی که عدنان به سن رشد رسید، بزرگی او را پیدا نمود، چنانچه پس از مدتی بزرگ اعراب و رئیس قبایل گردید. تمام ساکنان بطحاء و یثرب و دیگر قبایل از او اطاعت می‌کردند.
در آن زمان کار « ((بخت نصر|بخت النصر)) » بالا گرفت و نقاط زیادی مانند ((مسجد الاقصی|بیت المقدس)) را تصرف کرد و تصمیم داشت به اعراب حمله کند و سرزمینهایشان را تصرف نماید.
بین او و سپاه اعراب به رهبری عدنان جنگی درگرفت که با پیروزی بخت النصر پایان یافت. وی عده زیادی از مردم را کشت و اسیر کرد طوری که امکان توقف برای دیگر مردم نمانده بود. لذا هر کس به سمتی گریخت. عدنان نیز با فرزندان خود به سوی یمن رفت و در آن جا سکنی گزید تا این که از دنیا رفت. وی ده پسر به یادگار گذاشت اما نور روشن رسول خدا به معد یکی از فرزندانش منتقل گردیده بود. نوری که از صلبی به صلبی منتقل می‌شد تا سرانجام رسول خدا متولد شد.
همانطور که گفته شد نسب عدنان با چند واسطه به حضرت اسماعیل می‌رسد و لذا فرزندان حضرت اسماعیل که در ((حجاز)) ساکن بودند، عدنانیان خدخ می‌شوند.
فرزندان عدنان به تیره‌هایی گوناگونی تقسیم شدند و از هر تیره قبایلی به وجود آمدند؛ مانند: قبایل ربیعه، بنی اسد، مضر، غطفان، ((قبیله هوازن|هوازن))، بنی‌تمیم، بنی‌اسد، کنانه و ((قریش)).
خود قریش نیز به قبایلی مانند: عدی، محزوم، زهره و بنی عبدالدار مشعب گردید. |
| | منابع: | | منابع: |
| - | منتهی الامال؛ سیره حلبی، ج1، ص 26، کامل ابن اثیر، ج 2، ص 210؛ لغت نامه دهخدا |
+ | منتهی الامال؛ سیره حلبی، ج1، ص 26، کامل ابن اثیر، ج 2، ص 210؛ لغت‌نامه دهخدا |
