- | برخی طرفدار نظریه جبر و برخی طرفداری نظریه دوم هستند که آنرا تفویض می نامند. (تفویض یعنی واگذاری تامّ همه کارها به خود انسان و بیرون شدن اختیار از زیر اقتدار الهی) ر کر قرآن و ت هر دو نظر، غلط است و صریحاً در روایات موده ان: « لاجبر و لا تفویض بل امر بین الامرین » جبر و تفویض هر دو غلط است و ه اختیار انسان و رابطه اش با اراده و اختیار الهی د وسط بین بر فویض است، نه خداوند در محدوده کار انسان هیچ کاره است و نه افعالی آدمی از روی جبر میبا چرا که: انسان مثل سایر موجودات در گرفتن اصل وجود و محدوده وجود، محتاج خداوند است. |
+ | برخی طرفدار نظریه جبر و برخی طرفداری نظریه دوم هستند که آن را تفویض مینامند. (تفویض یعنی واگذاری تامّ همه کارها به خود انسان و بیرون شدن اختیار از زیر اقتدار الهی) نابر صل موجود در قرآن و فمیات معصومین، هر دو نظر، غلط است. در روایات امان معصوم چنین آمده ات:« لاجبر و لا تفویض بل امر بین الامرین.» (جبر و تفویض هر دو غلط است و جرای اختیار انسان و رابطهاش با اراده و اختیار الهی چیی بین ی وست.) نه خداوند در محدوده کارهای انسان هیچکاره است و نه اعمال آدمی از روی جبر ا، چرا که انسان مثل سایر موجودات در گرفتن اصل و محدوده وجود، محتاج خداوند است. یعنی نه فقط در ابتدای خلقت، بلکه هر لحظه در حال گرفتن فیض وجودی است. جهان هستی دائماً در حال وجودگیری است و لحظهای نمیتواند از منبع فیض جدا شود. اگر لحظه ای فیض الهی قطع شود، همه موجودت نابود خواهند شد. پس خداوند لحظه به لحظه به انسانها هست میبخشد و انسان در هر لحظه، خودش، صفاتش، افعالش و همه مظاهر وجودیش تجلیات فیض خدایند و اراده اش، اختیارش، فکرش و دست و پایش، و. . . در حال فیض گیری از خداست و از خودش هیچ ندارد. بنابراین هر کاری از انسان سر می زند کار خود اوست و هیچ جبری در کار نیست ولی تفویض هم نیست که انسان سرِپای خود باشد. بلکه همان طور که گفته شد اعمالش به خداوند هم مرتبط است. افعال آدمی جدا از خداوند و بیرون از اقتدار وی نیست بلکه در ارتباط مستقیم و مداوم با پروردگار است، و این است معنی جبر و تفویض. |
| دایره المعارف، ج 3، ص 266؛ لغت نامه دهخدا؛ اصطلاحات علوم و فنون، ج 1، ص 600 و 551 | | دایره المعارف، ج 3، ص 266؛ لغت نامه دهخدا؛ اصطلاحات علوم و فنون، ج 1، ص 600 و 551 |