| حضرت فرمود: وای بر تو! چگونه او را دوست ندارم و از او خوشم نیاید در جایی که این فرزند میوه دل و نور دیده من است و البته امت من او را خواهند کشت، پس هر کس بعد از شهادتش او را زیارت کند حق تعالی برای او یک حج از حجهای مرا بنویسد. | | حضرت فرمود: وای بر تو! چگونه او را دوست ندارم و از او خوشم نیاید در جایی که این فرزند میوه دل و نور دیده من است و البته امت من او را خواهند کشت، پس هر کس بعد از شهادتش او را زیارت کند حق تعالی برای او یک حج از حجهای مرا بنویسد. |
| عایشه تعجب کرد و گفت: یک حج از حج های تو؟ | | عایشه تعجب کرد و گفت: یک حج از حج های تو؟ |
| باز عایشه تعجب کرد حضرت فرمود: بلکه چهار حج و پیوسته عایشه تعجب می کرد و حضرت بر آن می افزود تا آن جا که فرمود: نود حج از حجهای من که با هر حجی عمره برده باشد. | | باز عایشه تعجب کرد حضرت فرمود: بلکه چهار حج و پیوسته عایشه تعجب می کرد و حضرت بر آن می افزود تا آن جا که فرمود: نود حج از حجهای من که با هر حجی عمره برده باشد. |