| حضرت پرسیدند: « این شخص کیست؟ » | | حضرت پرسیدند: « این شخص کیست؟ » |
| حضرت فرمود: « آیا مزد او را تعیین کرده اید؟ » | | حضرت فرمود: « آیا مزد او را تعیین کرده اید؟ » |
| گفتند: « نه، ما هر چه به او بدهیم، راضی است.» حضرت بسیار خشمگین شدند، من پیش رفتم و گفتم: « فدایتان شوم! چرا ناراحت شدید؟! » | | گفتند: « نه، ما هر چه به او بدهیم، راضی است.» حضرت بسیار خشمگین شدند، من پیش رفتم و گفتم: « فدایتان شوم! چرا ناراحت شدید؟! » |
| حضرت فرمود: « آخر من چندین بار آنها را از چنین کاری منع کرده ام که به هیچ کس کاری ندهند، مگر اینکه ابتدا مزد و اجرت او را تعیین کنند. ای سلیمان! بدان اگر کارگری برای تو کاری کرد بدون تعیین اجرت غالباً چنین است که اگر سه برابر اجرتش را هم به او بدهی باز گمان میکند کم داده ای اما اگر مزد او را تعیین کردی، اگر همان مقدار هم بدهی از تو سپاسگزار است و اگر کمی بیشتر از آن بدهی، می فهمد به او زیادی هم داده ای.» | | حضرت فرمود: « آخر من چندین بار آنها را از چنین کاری منع کرده ام که به هیچ کس کاری ندهند، مگر اینکه ابتدا مزد و اجرت او را تعیین کنند. ای سلیمان! بدان اگر کارگری برای تو کاری کرد بدون تعیین اجرت غالباً چنین است که اگر سه برابر اجرتش را هم به او بدهی باز گمان میکند کم داده ای اما اگر مزد او را تعیین کردی، اگر همان مقدار هم بدهی از تو سپاسگزار است و اگر کمی بیشتر از آن بدهی، می فهمد به او زیادی هم داده ای.» |
| بحار الانوار، ج 49، ص 106، ح 34. از کافی، ج 5، ص 288. | | بحار الانوار، ج 49، ص 106، ح 34. از کافی، ج 5، ص 288. |