تاریخچه ی:
نظام مالیاتی در عهد ایلخانان
تفاوت با نگارش: 1
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| !نظام مالیاتی در عهد ایلخانان | | !نظام مالیاتی در عهد ایلخانان |
| «758 - 616 ق / 1357م» | | «758 - 616 ق / 1357م» |
- | هجوم ((مغول)) به ایران، ویرانی و تخریب شهرها و نهادها و زیر ساختارهای اقتصادی، به ویژه کشتار فجیع و بی اندازه مردمان، اثرات مخربی در نظام اقتصادی و معیشتی ایران پدید آورد که برخی از نتایج آن برای چندین سده پس از این لیه دامنگیر نظام اجتماعی ایران بود. |
+ | !!حضور ایلخانان در ایران هجوم ((مغول)) به ایران، ویرانی و تخریب شهرها و نهادها و زیر ساختارهای اقتصادی، به ویژه کشتار فجیع و بی اندازه مردمان، اثرات مخربی در نظام اقتصادی و معیشتی ایران پدید آورد که برخی از نتایج آن برای چندین سده پس از این مله دامنگیر نظام اجتماعی ایران بود. |
- | آمدن دوباره ((مغولان)) به ایران پس از چهل سال از هجوم نخستین و تشکیل سلسله ((ایلخانان)) که به هر صورت نظام سیاسی و دیوانی آن میبایست با تأمین مخارج از طریق خراج و مالیات دوام آرده، بر پیچیدگی شرایط اقتصادی ایران افزود. حتی چهار سده وقفه در آمدن دوباره این مهاجمان نتوانسته بود درمان بر آلام و زخمهای کهنه مردمان باشد. تمدنی فرو پاشیده و مضمحل شده، نظام دیوانی از میان رفته، اهش شدید نفوس و یروی کار، شخصیت و حیثیث انسانی که به وحشیانهترین وجه لگدوب مهاجمان شه بود و میل به زندگی، سازندگی، کار و کوشش را منکوب ساخته بود، عدم وجود امنی و نابودی اقشار متفکر، کاردان و روشنفکر، تنها گوشهای از اوضاع نابسامان آن دوران را میتواند به تصویر کشد. افزون بر این ((خوی)) تمدن ستزی عدم پذیرش حداقل قواعد کشور داری و نظام دیوانی که به صورت دردی بی درمان دچار ناپذیر مینمود، بر وخامت اوضاع و ستم مضاعف این اقوام وحشی گونه میافزود. |
+ | آمدن دوباره ((مغولان)) به ایران پس از چهل سال از هجوم نخستین و تشکیل سلسله ((ایلخانان)) که به هر صورت نظام سیاسی و دیوانی آن میبایست با تأمین مخارج از طریق خراج و مالیات دوام ی آورد، بر پیچیدگی شرای اقتصادی ایران افزود. |
| + | حتی چهل سال وقفه در آمدن دوباره این مهاجمان نتوانسته بود، درمانی بر آلام و زخمهای کهنه مردمان باشد. |
- | !ساد ایرا شاهادگا و تی انه ولت زاه یخانان غیر از عواید مالیات یمته جنی، ا واید گمرکی که در این ایا رونقی نسبی و تجارت خارجی، یزان آن را بالا برده بود، حاصل میشد. به علاوه آن چه از حکام تابع بر بل هدیه و اج به درگاه خن تقدیم یا ارسال میشد، خود قابل توجه بود. گرچه میان این اج و خراج هایا به دقت نست اما ظاهراً ر دورههای اقتدار و قت ایلخانان برای رفع نیازهای کشوری و لشکری میبایست کفیت کند. اما تصرف بی قاعده و ودسرانه خانان این سلله، مسامحه حکام در ارسال مالیات و همچنین بد حسابیایی که از جاب صاحبان ((قطاع)) در ارسا م دولت روی میداد، ((خزاه)) را به ائ با دشواریهی مواجه میساخت. مزید بر این مائب و مشلات، فسا امیان و طمع ورز شاهزادان و سلطان و رافت خواری بی حساب و کتاب وتگان مغول و بزرگان کشوی و لکی خانه چیزی برای مصارف عامه و مومی اق نمیگذاشت. |
+ | تدی فر اید و ه نا یانی از میا ته، اه دید نوس و یروی کار، />خیت و یی اانی که ه ویانهتین وه لگکوب هاجان د د و می به دگی، سازنگی، ار و کو ا منکو خه بو، |
- | !بلعیده شدن عواید ملی توسط بوروکراسی متورم مواردی پیش میآمد که مالیات و خراج ولایات به صورت نقد و جنس به دربار میرسید و به ضرورتی از نظر سلطان میگذشت. در چنین احوالی، اردوی فزایندهای از حاملان خراج، و محاسبان و مستوفیان و کاتبان و فراشان و خزانه داران و خادمان و خواجه سرایان و غلامان و کنیزان که صورتی متورم از یک نظام اداری بی مصرف و هیبتی غول آسا و در عین حال طفیلی از یک سیستم سنگوارهای، قبیلهای، غیر متمدن را به نمایش میگذاشت، به پیشگاه پادشاه حاضر میشدند و در موارد زیادی، بخش عمدهای از این مالیاتهای وصول شده، فی المجلس از جانب سلطان به این طفیلیها و طالبان گرسنه و چشم ناپاک و حریص داده میشد، چنان که یک پنجم آن به خزانه نمیرسید و پرداخت کسریهای خزانه، سرانجام به دوش رعیت مفلوک میفتاد که مالیاتهای بی هنگام و افزایش بی رویه و خود سرانه آن، کمر مدمان را در زر بار این همه محنت خم میکرد. رعیت که حتی با پرداخت تمامی مایملک و ثروتش هنوز از عهده این بی رسمیها بر نمیآمد، با شکنجه، تازیانه و خشونت بسیار مجبور به کار اجباری و فروتر از بردگی میشد این بود نظام ستم پیشگی مغولان در شکل کلاسیک آن. |
+ | عدم وجود امنیت و />نابودی اقشار متفکر، کاردان و رونفکر، |
| + | تنها گوشهای از اوضاع نابسامان آن دوران را میتواند به تصویر کشد. افزون بر این |
- | ! وول ظالمانه مالیات توسط عمال دلت وصول مالیات توسط عمال دولت و حکام ولایت صورت میگرفت. البته بسیاری از علماء، مشایخ و ترخانان که مقربان خاص دربار ایلخان بودند، غالباً از پرداخت معاف میشدند. اما حکا ولیت گه گاه بیش از حد مقرر مالیات وصول کرده و یا قسمتی از دریافتیها را در دفاتر ثبت نمیکردند. با این حال مظالمی که در این زمینه در حق رعایا یرفت، حتی با اثبات خیانت عامل و عمال حکومت، جبران نمیشد و مازاد وصول شده هرگز به صاحب آن مسترد نمیگشت. در مواردی که مالیات به صورت جنسی گرفته میشد، مازاد بر نیاز خزانه را به مزایده میگذاشتند و البته برای ن بهایی بسیار زاف میطلبیدند و چون به فروش نمرفت آن را بین کسبه و محترفه تقسیم و به زور و اجبار میفروختن. نمونهای از این نقد کردن مالیات جنسی در داستان برادر شیخ سعدی در کلیات این شاعر آمده است. این شیوه هم نوعی ساده بود که به صورتهای مختلف بر عهده محترفه، یا روستاییان قرار میگرفت و شکایت آنها نیز هرگز به جایی نمیرسید. |
+ | وی تمد ستیزی و />عدم یش حداقل قاعد کشور داری و نام دیوانی که |
| + | به صورت دردی چاره ناپذیر مینمود، بر وخامت اوضاع و ستم مضاعف این اقوام بیابانگرد میافزود. |
- | ! ترک روستاها و آبادی ها برای فرار از پرداخت مالیات | |
- | تداوم این نوع مالیات ستانی، موجب ورشکستی و تخلیه دکان و مهاجرت اهالی میشد. با چنین احوالی غریب نیست که روستاییان به محض آگهی از ورود تحصیل داران مالیات به نواحی مجاور میگریختند و خانه و کاشانه و کسب و کار خود را رها میکردند. مالیاتهای تازهای هم که برای رهایی خزانه از افلاس و ورشکستگی معمول میشد و این سیاستها غالباً توسط تازه به دوران رسیدهها و عناصر بی لیاقت و بی کفایتی که مدیریت جامعه را بر عهده گرفته بودند، بی آن که متضمن رفع مشکلی برای دولت باشد، ناخرسندی و شکایت دائم عامه را موجب میشد. گویی مردمان محکوم بودند تا تاوان مال اندوزی، رافت خواری، غارت خزانه، بی تدبیری و بی سیاستی عمال دولت و کارگزاران آن را تماماً عهده گرفته، پرداخت آن را از سفره خالی خود ضمانت کنند. غیر از مالیات «تمغا» که از همه چیز گرفته میشد، مالیات دیگری به نام «قاقلان» که ظاهراً نوعی خراج ارضی تازه بود. قاقلان، بر کسانی که بر روی زمین کار میکردند تحمیل میشد و گه گاه به صورت بیگاریهای سخت تأدیه میشد. مالیات دیگری نیز که تازگی داشت و به شدت مایه شکایت و ناخرسندی مردمان شد، قبجر «= قبچور» نام داشت که در آغاز به عنوان مالیات دام مطرح شد، اما به تدریج همه چیز را شامل شد و در واقع موضوعی نماند که قبجر بر آن تعلق نگیرد. فقیر و غنی و روستایی و شهری دچار بلای قبجر شدند و یک شاعر عصر به نام پور بهاء جامی، قصیده قبجریهای ساخت که شکایت حال تمام آحاد خلق را از این مالیات ظالمانه با درد و سوز بسیار، به بیان آورد. با این همه مالیات قبجر برای طبقات روستایی سنگینتر بود و به صورتی ظالمانهتر تحمیل میشد. در باب این دو نوع مالیات که غازان خان ضمن سایر اصلاحات اداری و اجتماعی خویش آنها را عفو کرد، ((خواجه رشید الدین فضل الله))، صاحب تاریخ مبارک غازانی، تفصیل جالبی دارد. | |
| + | !خزانه ی دولت ایلخانی |
| + | __~~green:خزانه ایلخانان ~~__غیر از |
- | ! ارت اموال مردمان به بهانة اخذ مالیات ر این ایام موران دولت برای جمع آوری انواع خراج به اطراف مملت میرفتن، باسقاق ی ایلچ خوانه میشدند و ه جا به خانه روستایی ضعیفی میرسیدند تقریباً تمام آن ه را او ر همه عمر به خون جر جمع آورده بود به بهانه خبجر و قلان در توبره و کیسه خویش میکردند و بر پشت استران و اشتران خویش به غارت میبردند. وصول مالیات در قلمرو ایلخانان به مقاطعه گذاشته میشد و تحصیلداران مالیات که از جانب این مقاطعه کاران میآمدند در بسیاری موارد برای مزید دخل، مالیت زایدی هم به نامهای مختلف وضع و مطالبه میکردند که به ندرت چیی از آن را به خزانه دولت میرساندند. اصلاحات غازان خان هم دیری نپایید و با مرگ زود هنگام این سلطان ایلخان نتوانست به عنوان رویهای اجتماعی قوم گرد. |
+ | __واید مالیات__ و __نیمای جنگی__، ا />__واید گمر__ که در این ایام رونقی نسبی دات و />__تارت خارجی__، |
| + | میزان آن را بالا برده بود، حاصل میشد. |
| + | به علاوه آن چه از حکام تابع بر سبیل |
| + | __هدیه و باج به درگاه خان تقدیم یا ارسال میشد__، |
| + | خود قابل توجه بود. |
| + | اگرچه میزان این باج و خراج و هدایا به دقت نیست، اما ظاهراً در دورههای اقتدار و قدرت ایلخانان برای رفع نیازهای کشوری و لشکری میبایست کفایت کند. |
| + | __اما__ |
| + | |
| + | ~~blue:تصرف بی قاعده و خودسرانه خانان این خاندان، ~~ |
| + | ~~blue:مسامحه حکام در ارسال مالیات~~ و همچنین |
| + | ~~blue:بد حسابیهایی که از جانب صاحبان ((اقطاع)) در ارسال مال دولت روی میداد، ~~ |
| + | __((خزانه)) را دائم با دشواریهایی مواجه میساخت.__ |
| + | ~~green:مزید بر این مصائب و مشکلات~~، |
| + | ~~green:فساد امیران ~~و |
| + | ~~green:طمع ورزی شاهزادگان و سلطان ~~و |
| + | ~~green:رافت خواری بی حساب و کتاب وابستگان مغول و بزرگان کشوری و لشکری خزانه ~~ |
| + | __چیزی برای مصارف عامه و عمومی باقی نمیگذاشت__. |
| + | !!انواع مالیات |
| + | تداوم این نوع مالیات ستانی، موجب ورشکستی و تخلیه دکان و مهاجرت اهالی میشد. با چنین احوالی غریب نیست که روستاییان به محض آگهی از ورود تحصیل داران مالیات به نواحی مجاور میگریختند و خانه و کاشانه و کسب و کار خود را رها میکردند. |
| + | مالیاتهای تازهای هم که برای رهایی خزانه از افلاس و ورشکستگی معمول میشد و این سیاستها غالباً توسط تازه به دوران رسیدهها و عناصر بی لیاقت و بی کفایتی که مدیریت جامعه را بر عهده گرفته بودند، بی آن که متضمن رفع مشکلی برای دولت باشد، ناخرسندی و شکایت دائم عامه را موجب میشد. |
| + | گویی مردمان محکوم بودند تا تاوان مال اندوزی، رافت خواری، غارت خزانه، بی تدبیری و بی سیاستی عمال دولت و کارگزاران آن را تماماً عهده گرفته، پرداخت آن را از سفره خالی خود ضمانت کنند. |
| + | غیر از مالیات |
| + | __~~green:«تمغا»~~__ __که از همه چیز گرفته میشد__، |
| + | |
| + | مالیات دیگری به نام |
| + | __~~green:«قاقلان»~~__ |
| + | __که ظاهراً نوعی خراج ارضی تازه بود ، بر کسانی که بر روی زمین کار میکردند تحمیل میشد و گه گاه به صورت بیگاریهای سخت تأدیه میشد.__ |
| + | مالیات دیگری نیز که تازگی داشت و به شدت مایه شکایت و ناخرسندی مردمان شد، |
| + | __~~green:قبجر~~__ «= __~~green:قبچور~~__» نام داشت که |
| + | __در آغاز به عنوان مالیات دام مطرح شد، اما به تدریج همه چیز را شامل شد و در واقع موضوعی نماند که قبجر بر آن تعلق نگیرد.__ |
| + | |
| + | فقیر و غنی و روستایی و شهری دچار بلای قبجر شدند و یک شاعر عصر به نام __پور بهاء جامی، __قصیده قبجریهای ساخت که شکایت حال تمام آحاد خلق را از این مالیات ظالمانه با درد و سوز بسیار، به بیان آورد. |
| + | با این همه، __مالیات قبجر __ که برای طبقات روستایی سنگینتر بود و به صورتی ظالمانهتر تحمیل میشد. |
| + | این دو نوع مالیات که غازان خان ضمن سایر اصلاحات اداری و اجتماعی خویش آنها را عفو کرد. |
| + | !!جمع آوری مالیات |
| + | وصول مالیات توسط |
| + | __عمال دولت __و |
| + | __حکام ولایت __ |
| + | صورت میگرفت. |
| + | __~~green:البته بسیاری از علماء، مشایخ و ترخانان که مقربان خاص دربار ایلخان بودند، غالباً از پرداخت معاف میشدند.~~__ |
| + | اما حکام ولایات گه گاه بیش از حد مقرر مالیات وصول کرده و یا قسمتی از دریافتیها را در دفاتر ثبت نمیکردند. |
| + | با این حال مظالمی که در این زمینه در حق رعایا میرفت، حتی با اثبات خیانت عامل و عمال حکومت، جبران نمیشد و مازاد وصول شده هرگز به صاحب آن مسترد نمیگشت. |
| + | __در مواردی که مالیات به صورت جنسی گرفته میشد، مازاد بر نیاز خزانه را به مزایده میگذاشتند و البته برای آن بهایی بسیار گزاف میطلبیدند و چون به فروش نمیرفت، آن را بین کسبه و محترفه تقسیم و به زور و اجبار میفروختند. __ |
| + | نمونهای از این نقد کردن مالیات جنسی در داستان برادر شیخ سعدی در کلیات این شاعر آمده است. |
| + | این شیوه هم نوعی ساده بود که به صورتهای مختلف بر عهده محترفه، یا روستاییان قرار میگرفت و شکایت آنها نیز هرگز به جایی نمیرسید. |
| + | !!ماموران اخذ مالیات |
| + | در این ایام مأموران دولت برای جمع آوری انواع خراج به اطراف مملکت میرفتند، |
| + | __باسقاق__ یا __ایلچی__ خوانده میشدند و |
| + | هر جا به خانه روستایی ضعیفی میرسیدند تقریباً تمام آن چه را او در همه عمر به خون جگر جمع آورده بود، به بهانه قبچر و قاقلان در توبره و کیسه خویش میکردند و بر پشت استران و اشتران خویش به غارت میبردند. |
| + | وصول مالیات در قلمرو ایلخانان به مقاطعه گذاشته میشد و |
| + | __تحصیلداران مالیات __که از جانب این مقاطعه کاران میآمدند |
| + | در بسیاری موارد برای مزید دخل، __مالیات زایدی __هم به نامهای مختلف وضع و مطالبه میکردند که به ندرت چیزی از آن را به خزانه دولت میرساندند. |
| + | اصلاحات غازان خان هم دیری نپایید و مرگ زود هنگام این ایلخان باعث شدکه اصلاحات او به عنوان رویهای اجتماعی قوام گیرد. |
| + | !همچنین ببینید |
| + | *((حیف و میل خراج ولایات در عهد ایلخانان)) |