منو
 کاربر Online
1505 کاربر online
تاریخچه ی: دستگاه لنفاوی

تفاوت با نگارش: 1

Lines: 1-42Lines: 1-73
-||دستگاه لنفاوی یک راه فرعی برای جریان مایع از فضاهای میان بافتی به سوی ((خون)) می‌باشد. مهمترین نکته این است که دستگاه لنفاوی می‌تواند پروتئینها و ذرات بزرگ را از فضاهای بافتی دور کند، در حالیکه هیچ یک از آنها نمی‌توانند مستقیما جذب خون ((مویرگ|مویرگی)) شوند. ضرورت این عمل برداشت پروتئینها از فضاهای میان بافتی به گونه‌ای است که بدون آن ظرف 24 ساعت خواهیم مرد.|| +
||دستگاه لنفاوی یک راه فرعی برای جریان مایع از فضاهای میان بافتی به سوی ((بافت خون|خون)) می‌باشد. مهمترین نکته این است که دستگاه لنفاوی می‌تواند پروتئینها و ذرات بزرگ را از فضاهای بافتی دور کند، در حالی که هیچ یک از آنها نمی‌توانند مستقیما جذب ((مویرگ|خون مویرگی)) شوند. ضرورت این عمل برداشت پروتئینها از فضاهای میان بافتی به گونه‌ای است که بدون آن ظرف 24 ساعت خواهیم مرد.||













::{img src=img/daneshnameh_up/8/8a/lymphatic1.JPG}::



برش عرضی عقده لنفاوی


 !بافتهای لنفاوی !بافتهای لنفاوی
-عمده‌ترین سلولهای تشکیل دهنده ((بافت لنفاوی|بافتهای لنفاوی)) ، لنفوسیتها هستند که به همراه آنها سلولهای دیگری نظیر ((پلاسماسل|پلاسماسل‌ها)) و ((ماکروفاژ|ماکروفاژها)) نیز دیده می‌شوند. سلولهای تشکیل دهنده بافتهای لنفاوی بر روی داربستی از سلولها و ((الیاف رتیکولر)) قرار دارند و معمولا به دو صورت دولر و منتشر دیده می‌شوند. ((ندول|ندول‌ها)) یا همان گرهک به دو صورت اولیه و ثانویه وجود دارد. ندول‌های اولیه ندولهایی هستند که در آنها تراکم سلولها یکنواخت می‌باشد و عمدتا از ((لنفوسیت|لنفوسیتهای)) کوچک تشکیل شده‌اند. ندولهای ثانویه ندولهایی هستند که دارای یک ناحیه متراکم و تیره محیطی و یک ناحیه کم تراکم روشن مرکزی به نام مرکز زایا می‌باشد. +عمده‌ترین سلولهای تشکیل دهنده بافتهای لنفاوی ، لنفوسیتها هستند که به همراه آنها سلولهای دیگری نظیر ((پلاسماسل|پلاسماسل‌ها)) و ((ماکروفاژ|ماکروفاژها)) نیز دیده می‌شوند. سلولهای تشکیل دهنده بافتهای لنفاوی بر روی داربستی از سلولها و ((بافت همبند|الیاف رتیکولر)) قرار دارند و معمولا به دو صورت دولر و منتشر دیده می‌شوند. ندول‌ها یا همان گرهک به دو صورت اولیه و ثانویه وجود دارد. ندول‌های اولیه ندولهایی هستند که در آنها تراکم سلولها یکنواخت می‌باشد و عمدتا از ((لنفوسیت|لنفوسیتهای)) کوچک تشکیل شده‌اند. ندولهای ثانویه ندولهایی هستند که دارای یک ناحیه متراکم و تیره محیطی و یک ناحیه کم تراکم روشن مرکزی به نام مرکز زایا می‌باشد.
 !اعضای لنفاوی !اعضای لنفاوی
-اعضای لنفاوی در مقایسه با بافتهای لنفاوی توسط کپسولی از ((بافت همبند)) احاطه شده‌اند و به عنوان ارگانی مستقل محسوب می‌شوند. اعضای لنفاوی به دو دسته تقسیم می‌گردند. اعضای لنفاوی اولیه شامل ((مغز استخوان)) و ((تیموس)) می‌باشد که محل تمایز لنفوسیتها هستند و اعضای لنفاوی ثانویه شامل عقدهای لنفی ، ((طحال)) ، لوزها و پلاک‌های پی‌یر می‌باشد که محل استقرار لنفوسیتهای تمایز یافته می‌باشد. +اعضای لنفاوی در مقایسه با بافتهای لنفاوی توسط کپسولی از ((بافت همبند)) احاطه شده‌اند و به عنوان ارگانی مستقل محسوب می‌شوند. اعضای لنفاوی به دو دسته تقسیم می‌گردند. اعضای لنفاوی اولیه شامل ((مغز استخوان)) و ((تیموس)) می‌باشد که محل تمایز لنفوسیتها هستند و اعضای لنفاوی ثانویه شامل عقدهای لنفی ، ((طحال)) ، ((لوزه‌ها)) و پلاک‌های پی‌یر می‌باشد که محل استقرار لنفوسیتهای تمایز یافته می‌باشد.
 !!اعضای لنفاوی اولیه !!اعضای لنفاوی اولیه
-*__((مغز استخوان)) :__ که بافت نرم و پر عروقی است که حفره مرکزی استخوانهای دراز و فضاهای بین ترابکولی استخوانهای اسفنجی را پر می‌کند.


*__((تیموس)) :__ تیموس ارگانی است که در زیر قسمت فوقانی ((جناغ سینه)) رشد و تکامل می‌یابد. وزن تیموس در مقایسه با وزن کل بدن در زمان تولد حداکثر می‌باشد و به عنوان عضو لنفاوی اولیه محل تولید لنفوسیت T می باشد. وظیفه اصلی تیموس این است که محلی برای تکثیر و تمایز لنفوسیتهای T می‌باشد که این امر تحت تاثیر فاکتورهای مترشحه از تیموس انجام می‌گیرد. تیموس پس از بلوغ سیر قهقرانی آغاز می‌کند که طی آن جمعیت لنفوسیتها کاهش یافته و بوسیله ((بافت چربی)) جایگزین می‌شود.
+*__~~green:مغز استخوان:~~__ که بافت نرم و پر عروقی است که حفره مرکزی استخوانهای دراز و فضاهای بین ترابکولی استخوانهای اسفنجی را پر می‌کند.


*__~~green:تیموس:~~__ ((تیموس)) ارگانی است که در زیر قسمت فوقانی ((قفسه سینه|جناغ سینه)) رشد و تکامل می‌یابد. وزن تیموس در مقایسه با وزن کل بدن در زمان تولد حداکثر می‌باشد و به عنوان عضو لنفاوی اولیه محل تولید لنفوسیت T می باشد. وظیفه اصلی تیموس این است که محلی برای تکثیر و تمایز لنفوسیتهای T می‌باشد که این امر تحت تاثیر فاکتورهای مترشحه از تیموس انجام می‌گیرد. تیموس پس از بلوغ سیر قهقرایی آغاز می‌کند که طی آن جمعیت لنفوسیتها کاهش یافته و بوسیله ((بافت چربی)) جایگزین می‌شود.








{img src=img/daneshnameh_up/a/a2/lymphatic3.JPG}
 !!اعضای لنفاوی ثانویه !!اعضای لنفاوی ثانویه
-*__عقدهای لنفی :__

عقدهای لنفی ساختمانهایی هستند لوبیائی شکل پوشیده شده بوسیله کپسولی همبندی که در سراسر بدن در مسیر رگهای لنفی قرار گرفته‌اند، عقدهای لنفی در ((زیر بغل)) ، ((کشاله ران)) ، در امتداد رگهای بزرگ گردن ، ((قفسه سینه)) و مزانتر به تعداد زیاد و به صورت گروهی یافت می‌شوند. هر عقده دارای یک قسمت محدب و یک ناحیه فرو رفته بنام ((ناف)) می‌باشد که ناف عقده محل ورود شریان و اعصاب و خروج رگهای لنفی وابران و وریدی می‌باشد. لنف توسط رگهای لنفی آوران و از سطح محدب وارد عقده شده و پس از فیلتره شدن در عقده توسط رگهای لنفی وابران از ناحیه ناف عقده خارج می‌گردد. از نظر ساختمان بافتی هر عقده دارای یک ناحیه قشری و یک ناحیه مغزی است.


*__((طحال)) :__

طحال به وزن تقریبی 200 گرم بزرگترین ارگان لنفی بدن است که در حفره شکمی زیر دیافراگم و پشت ((معده)) قرار دارد. طحال در مسیر گردش خون قرار دارد و نسبت به ((آنتی‌ژن|آنتی‌ژنهایی)) که وارد ((خون)) می‌شوند حساسیت نشان می‌دهد و بنابراین محل ((تصفیه خون)) است. علاوه بر فعالیتهای ایمنی ، طحال محل برداشت ((گویچه قرمز خون|گویچه‌های قرمز پیروپلاکتها)) می‌باشد. در طحال نواحی سفید رنگی به نام ~~green:__پالپ سفید__~~ دیده می‌شوند که در زمینه قرمز و پر خونی به نام پالپ قرمز قرار گرفته‌اند. با توجه به اعمال طحال برداشت طحال با پیدایش گلبولهای قرمز غیره طبیعی ، افزایش پلاکها و افزایش احتمال بروز ((عفونت خونی|عفونتهای خونی)) همراه می‌باشد ولی مشکل جدی ایجاد نمی‌کند.


*__((لوزه|لوزه‌ها)) :__

لوزه‌ها مجموعه‌ای از ندولهای هستند که در ابتدای ((لوله گوارش)) قرار گرفته‌اند. لنفوسیتهای تولید شده در لوزه‌ها به داخل اپی‌تلیوم پوشاننده آنها نفوذ کرده و نهایتا دفع می‌شوند. لوزه‌ها بر اساس موقعیت خود تحت عنوان __کامی__ ، __زبانی__ و __حلقی__ نامگذاری شده‌اند:


**__لوزه‌های کامی :__ این لوزه‌ها بصورت زوج و در دیواره قسمت دهانی حلق قرار گرفته‌اند. این لوزه‌ها در صورت عفونت مکرر ممکن است بوسیله ((عمل جراحی)) برداشته شوند.r>
**__لوزه‌های زبانی
:__ این لوزه‌ها به تعداد زیاد و به صورت توده‌هایی کوچک در ریشه زبان قرار گرفته‌اند.

**__لوزه‌های حلقی :__ این مورد که یک ((لوزه)) منفرد در قسمت بینی حلق قرار دارد و __آدنوئید__ نیز نامیده می‌شود.


*__
پلاکهای پی‌یر :__ در ((روده کوچک|دیواره روده باریک)) بخصوص ایلئوم ، چندین ندول لنفاوی مجتمع شده و توده‌های وسیعی را بوجود می‌آورند که پلاک پی‌یر (peyers patch) نامیده می‌شوند.
+*__~~green:عقدهای لنفی:~~__

عقدهای لنفی ساختمانهایی هستند لوبیایی شکل پوشیده شده بوسیله کپسولی همبندی که در سراسر بدن در مسیر رگهای لنفی قرار گرفته‌اند، عقدهای لنفی در زیر بغل ، کشاله ران ، در امتداد رگهای بزرگ گردن ، ((قفسه سینه)) و مزانتر به تعداد زیاد و به صورت گروهی یافت می‌شوند. هر عقده دارای یک قسمت محدب و یک ناحیه فرو رفته به نام ناف می‌باشد که ناف عقده محل ورود شریان و اعصاب و خروج رگهای لنفی وابران و وریدی می‌باشد. لنف توسط رگهای لنفی آوران و از سطح محدب وارد عقده شده و پس از فیلتره شدن در عقده توسط رگهای لنفی وابران از ناحیه ناف عقده خارج می‌گردد. از نظر ساختمان بافتی هر عقده دارای یک ناحیه قشری و یک ناحیه مغزی است.


*__~~green:طحال:~~__

((طحال)) به وزن تقریبی 200 گرم بزرگترین ارگان لنفی بدن است که در حفره شکمی زیر دیافراگم و پشت ((ساختمان معده|معده)) قرار دارد. طحال در مسیر ((دستگاه گردش خون|گردش خون)) قرار دارد و نسبت به ((آنتی‌ژن|آنتی‌ژنهایی)) که وارد خون می‌شوند حساسیت نشان می‌دهد و بنابراین محل ((تصفیه خون)) است. علاوه بر فعالیتهای ایمنی ، طحال محل برداشت ((گویچه‌های قرمز خون|گویچه‌های قرمز))پیر و ((پلاکتهای خون|پلاکتها)) می‌باشد. در طحال نواحی سفید رنگی به نام ~~green:__پالپ سفید__~~ دیده می‌شوند که در زمینه قرمز و پر خونی به نام پالپ قرمز قرار گرفته‌اند. با توجه به اعمال طحال برداشت طحال با پیدایش گلبولهای قرمز غیره طبیعی ، افزایش پلاکها و افزایش احتمال بروز عفونتهای خونی همراه می‌باشد ولی مشکل جدی ایجاد نمی‌کند.


*__~~green:لوزه‌ها:~~__

لوزه‌ها مجموعه‌ای از ندولهای هستند که در ابتدای ((لوله گوارش)) قرار گرفته‌اند. لنفوسیتهای تولید شده در لوزه‌ها به داخل اپی‌تلیوم پوشاننده آنها نفوذ کرده و نهایتا دفع می‌شوند. لوزه‌ها بر اساس موقعیت خود تحت عنوان __~~green:کامی~~__ ، __~~green:زبانی~~__ و __~~green:حلقی~~__ نامگذاری شده‌اند:


*__~~green:پلاکهای پی‌یر:~~__ در ((روده کوچک|دیواره روده باریک)) بخصوص ایلئوم ، چندین ندول لنفاوی مجتمع شده و توده‌های وسیعی را بوجود می‌آورند که پلاک پی‌یر (peyers patch) نامیده می‌شوند.
 !تشکیل لنف !تشکیل لنف
-مایع میان بافتی که وارد عروق لنفاوی می‌شود لنف را می‌سازد لذا ترکیب لنف اولیه‌ای که در بافت جریان می‌یابد تقریبا با مایع میان بافتی یکسان است. غلظت ((پروتئین)) در مایع میان بافتی اکثر بافتها بطور متوسط حدود 2g/dl است و غلظت پروتئین لنف جاری در این بافتها نیز نزدیک مقدار مزبور است غلظت پروتئین در لنفی که در ((کبد)) تشکیل می‌شود تا حد 6g/dl می‌رسد و غلظت پروتئین لنفی که در روده‌ها تشکیل می‌شود تا 43g/dl می‌رسد.

حدود 3/2 کل لنف بدن در حالت طبیعی از کبد و روده‌ها بوجود می‌آید لذا غلظت پروتئین در لنف مجرای توراسیک (کانالی که لنف تمام قسمتهای تحتانی از آن به بالا جریان می‌یابد) که مخلوطی از لنف تمام بدن است معمولا 53g/dl می‌باشد.(dl همان دسی لیتر است) صمنا دستگاه لنفی یکی از راههای اصلی جذب ((مواد غذایی)) از ((دستگاه گوارش)) است، زیرا مسئولیت اصلی جذب چربیها را بر عهده دارد. بالاخره اینکه حتی ذرات بزرگ نظیر باکتریها نیز می‌توانند از طریق سلولهای اندوتلیال مویرگهای لنفاوی به لنف راه یابد. هنگامی که لنف از ((غدد لنفاوی)) می‌گذرد، این ذرات برداشته و تخریب می‌شود.
+مایع میان بافتی که وارد عروق لنفاوی می‌شود لنف را می‌سازد لذا ترکیب لنف اولیه‌ای که در بافت جریان می‌یابد تقریبا با مایع میان بافتی یکسان است. غلظت ((پروتئین)) در مایع میان بافتی اکثر بافتها بطور متوسط حدود 2g/dl است و غلظت پروتئین لنف جاری در این بافتها نیز نزدیک مقدار مزبور است غلظت پروتئین در لنفی که در ((کبد)) تشکیل می‌شود تا حد 6g/dl می‌رسد و غلظت پروتئین لنفی که در روده‌ها تشکیل می‌شود تا 43g/dl می‌رسد.

حدود 3/2 کل لنف بدن در حالت طبیعی از کبد و روده‌ها بوجود می‌آید لذا غلظت پروتئین در لنف مجرای توراسیک (کانالی که لنف تمام قسمتهای تحتانی از آن به بالا جریان می‌یابد) که مخلوطی از لنف تمام بدن است معمولا 53g/dl می‌باشد.(dl همان دسی لیتر است) صمنا دستگاه لنفی یکی از راههای اصلی جذب مواد غذایی از ((دستگاه گوارشی)) است، زیرا مسئولیت اصلی جذب ((چربی|چربیها)) را بر عهده دارد. بالاخره اینکه حتی ذرات بزرگ نظیر باکتریها نیز می‌توانند از طریق سلولهای اندوتلیال مویرگهای لنفاوی به لنف راه یابد. هنگامی که لنف از غدد لنفاوی می‌گذرد، این ذرات برداشته و تخریب می‌شود.
 !عوامل موثر بر جریان لنف !عوامل موثر بر جریان لنف
 !!تاثیر فشار مایع میان بافتی بر جریان لنف !!تاثیر فشار مایع میان بافتی بر جریان لنف
-تاثیر فشار مایع میان بافتی بر جریان لنف اگر عملکرد عروق لنفاوی طبیعی باشد، هر عاملی که فشار مایع میان بافتی را افزایش دهد، در حالت طبیعی جریان لنف را نیز زیاد می‌کند. برخی از این عوامل عبارتند از افزایش ((فشار مویرگی)) ، کاهش ((فشار اسمزی)) کلوئیدی پلاسما ، افزایش پروتئین مایع میان بافتی و افزایش نفوذپذیری مویرگها.((کلیه)) این عوامل باعث می‌شوند تعادل تبادل مایع در محل غشای مویرگ خونی به گونه‌ای تغییر کند که مایع بیشتری وارد فضای میان بافتی شود، و در نتیجه بطور همزمان حجم مایع میان بافتی ، فشار مایع میان بافتی و جریان لنف نیز افزایش یابد.

البته اگر فشار مایع میان بافتی 1تا 2 میلیمتر جیوه از ((فشار جو)) بیشتر باشد، دیگر باعث افزایش جریان لنف نمی‌شود، زیرا افزایش فشار بافت علاوه بر افزون بر مایعی که وارد مویرگهای لنفاوی می‌شود، سطح خارجی عروق لنفاوی بزرگتر را نیز می‌فشارد و مانع از جریان لنف می‌شود. این دو عامل در فشارهای بالا تقریبا بطور کامل همدیگر را خنثی می‌کنند، به نحوی که جریان لنف به حداکثر میزان خود می‌رسد.
!!پمپ لنفاوی جریان لنف را افزایش می‌دهد.
+تاثیر فشار مایع میان بافتی بر جریان لنف اگر عملکرد عروق لنفاوی طبیعی باشد، هر عاملی که فشار مایع میان بافتی را افزایش دهد، در حالت طبیعی جریان لنف را نیز زیاد می‌کند. برخی از این عوامل عبارتند از افزایش ((فشار مویرگی)) ، کاهش ((فشار اسمزی)) کلوئیدی پلاسما ، افزایش پروتئین مایع میان بافتی و افزایش نفوذپذیری مویرگها. کلیه این عوامل باعث می‌شوند تعادل تبادل مایع در محل غشای مویرگ خونی به گونه‌ای تغییر کند که مایع بیشتری وارد فضای میان بافتی شود، و در نتیجه بطور همزمان حجم مایع میان بافتی ، فشار مایع میان بافتی و جریان لنف نیز افزایش یابد.

البته اگر فشار مایع میان بافتی 1تا 2 میلیمتر جیوه از ((فشار جو)) بیشتر باشد، دیگر باعث افزایش جریان لنف نمی‌شود، زیرا افزایش فشار بافت علاوه بر افزون بر مایعی که وارد مویرگهای لنفاوی می‌شود، سطح خارجی عروق لنفاوی بزرگتر را نیز می‌فشارد و مانع از جریان لنف می‌شود. این دو عامل در فشارهای بالا تقریبا بطور کامل همدیگر را خنثی می‌کنند، به نحوی که جریان لنف به حداکثر میزان خود می‌رسد.
!!پمپ لنفاوی جریان لنف را افزایش می‌دهد
 تصاویر متحرک بدست آمده از عروق لنفاوی انسان و حیوان نشان می‌دهد که هر گاه مایع باعث کشیدگی لنفاتیک جمع کننده یا عروق لنفی بزرگتر شود، عضله جدار رگ بطور خودکار منقبض می‌شود. ضمنا هر یک از قطعات رگ که بین دو دریچه متوالی قرار دارد، به عنوان یک پمپ خودکار مجزا عمل می‌کند. به عبارت دیگر پر شدن هر قطعه باعث انقباض آن می‌شود و مایع از طریق دریچه بعدی وارد قطعه بعدی می‌شود. این روند در سراسر طول رگ لنفی ادامه می‌یابد تا نهایتا مایع لنف تخلیه شود. تصاویر متحرک بدست آمده از عروق لنفاوی انسان و حیوان نشان می‌دهد که هر گاه مایع باعث کشیدگی لنفاتیک جمع کننده یا عروق لنفی بزرگتر شود، عضله جدار رگ بطور خودکار منقبض می‌شود. ضمنا هر یک از قطعات رگ که بین دو دریچه متوالی قرار دارد، به عنوان یک پمپ خودکار مجزا عمل می‌کند. به عبارت دیگر پر شدن هر قطعه باعث انقباض آن می‌شود و مایع از طریق دریچه بعدی وارد قطعه بعدی می‌شود. این روند در سراسر طول رگ لنفی ادامه می‌یابد تا نهایتا مایع لنف تخلیه شود.
-!!پمپ ناشیاز فشار متناوب خارجی بر لنفاتیک
هرگونه عامل خارجی که رگ لنفی را به تناوب به فشارد، می‌تواند آن را وارد به پمپ نماید. این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از ((گفگی ضه|انقباض عضلات اطراف)) ، حرکت فسمتهایی از بدن ، ضربانات شریانی و فشار اجسام خارج از بدن بر بافت پمپ لنفاوی هنگام فعالیت فرد بسیار فعال است و جریان لنف را غالبا 10 تا 30 برابر می‌کند. از طرف دیگر لنف در حین استراحت بسیار کند (در حد صفر) است.
+!!پمپ ناشی از فشار متناوب خارجی بر لنفاتیک
هر گونه عامل خارجی که رگ لنفی را به تناوب بفشارد، می‌تواند آن را وارد به پمپ نماید. این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از ((ول نقباض اهیچه|انقباض عضلات اطراف)) ، حرکت فسمتهایی از بدن ، ضربانات شریانی و فشار اجسام خارج از بدن بر بافت پمپ لنفاوی هنگام فعالیت فرد بسیار فعال است و جریان لنف را غالبا 10 تا 30 برابر می‌کند. از طرف دیگر لنف در حین استراحت بسیار کند (در حد صفر) است.








{img src=img/daneshnameh_up/8/80/lymphatic2.JPG}
 !!پمپ مویرگهای لنفاوی !!پمپ مویرگهای لنفاوی
 علاوه بر عمل پمپی انقباض لنفاوی عضلانی بزرگتر ، ممکن است حداقل بخشی از پمپ لنفاوی ناشی از انقباض سلولهای اندوتلیال مویرگهای لنفی باشد. علاوه بر عمل پمپی انقباض لنفاوی عضلانی بزرگتر ، ممکن است حداقل بخشی از پمپ لنفاوی ناشی از انقباض سلولهای اندوتلیال مویرگهای لنفی باشد.
 !نقش دستگاه لنفاوی در کنترل غلظت پروتئین ، حجم و فشار مایع میان بافتی !نقش دستگاه لنفاوی در کنترل غلظت پروتئین ، حجم و فشار مایع میان بافتی
 دستگاه لنفاوی در کنترل موارد زیر نقش محوری دارد. اول غلظت پروتئین‌های مایعات بینابینی ، دوم مایع میان بافتی و سوم فشار مایع میان بافتی. همواره مقدار کمی از ((مویرگ|مویرگهای خونی)) به فضای میان بافتی نشست می‌کند. مقدار پروتئینی که از طریق سر وریدی مویرگهای خونی به ((گردش خون)) باز می‌گردد ناچیز یا صفر است. لذا این پروتئین‌ها معمولا در مایع میان بافتی جمع می‌شوند و ((فشار اسمزی)) کلوئیدی آن افزایش می‌دهد.

افزایش فشار اسمزی کلوئیدی مایع میان بافتی باعث ((فیلتراسیون)) بیشتر مایع به درون فضای میان بافتی می‌شود و لذا حجم و فشار مایع میان بافتی افزایش می‌یابد. افزایش فشار مایع میان بافتی تا حدود زیادی جریان لنف را تسریع می‌کند و بدین ترتیب مایع میان بافتی و پروتئین‌های اضافی که در فضاها جمع شده بود از بافتها دور می‌شود. بازگشت ((پروتئین)) و مایع از طریق دستگاه لنفاوی تا حدی زیاد می‌شود که می‌تواند با میزان نشست پروتئین و مایع از مویرگهای خونی به تعادل کامل برسد.
 دستگاه لنفاوی در کنترل موارد زیر نقش محوری دارد. اول غلظت پروتئین‌های مایعات بینابینی ، دوم مایع میان بافتی و سوم فشار مایع میان بافتی. همواره مقدار کمی از ((مویرگ|مویرگهای خونی)) به فضای میان بافتی نشست می‌کند. مقدار پروتئینی که از طریق سر وریدی مویرگهای خونی به ((گردش خون)) باز می‌گردد ناچیز یا صفر است. لذا این پروتئین‌ها معمولا در مایع میان بافتی جمع می‌شوند و ((فشار اسمزی)) کلوئیدی آن افزایش می‌دهد.

افزایش فشار اسمزی کلوئیدی مایع میان بافتی باعث ((فیلتراسیون)) بیشتر مایع به درون فضای میان بافتی می‌شود و لذا حجم و فشار مایع میان بافتی افزایش می‌یابد. افزایش فشار مایع میان بافتی تا حدود زیادی جریان لنف را تسریع می‌کند و بدین ترتیب مایع میان بافتی و پروتئین‌های اضافی که در فضاها جمع شده بود از بافتها دور می‌شود. بازگشت ((پروتئین)) و مایع از طریق دستگاه لنفاوی تا حدی زیاد می‌شود که می‌تواند با میزان نشست پروتئین و مایع از مویرگهای خونی به تعادل کامل برسد.
 !مباحث مرتبط با عنوان !مباحث مرتبط با عنوان
-*((نتیژن)) +*((افت خون))
*((باف
ت شناسی))
*((پلاسما
خون))
 *((تیموس)) *((تیموس))
-*((دستگاه گوارش)) +*((دستگاه غدد درون ریز))
*((دستگاه گردش خون))
*((دستگاه گوارشی))
 *((روده باریک)) *((روده باریک))
 *((طحال)) *((طحال))
 *((کبد)) *((کبد))
 *((لوزه)) *((لوزه))
-*((لنف)) 
-*((لوله گوارش)) 
 *((مغز استخوان)) *((مغز استخوان))
-*((ناف)) 

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 جمعه 09 دی 1384 [18:37 ]   2   سمیه فارابی اصل      جاری 
 چهارشنبه 07 بهمن 1383 [05:46 ]   1   حسین خادم      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..