شدادیان
«484 340 ﻫ / 1091 951 م»
احتمال دارد که
شدادیان ، تیرهای از
روادیان آذربایجان باشند که مثل آنها به اعراب ازد منسوب میشدند. این شاخه از روادیان که به نام شدادیان معروف شدند، ظاهرا" پیش از روی کار آمدن
ابوالهیجاء روادی، در نواحی مجاور بخش شرقی
ارمنستان به سر میبردند. این طایفه از اشراف کرد ولایت اَران به شمار میرفتند، چنان که ذکر برخی از آنها چون: لشکری، فضلون و ابوالاسوار شاوور، در اشعار و کتب عصر همچنان باقی است ، آنها در اذهان آن عصر، از جمله دلاوران و قهرمانان مسلمان به شمار میآمدند که بخصوص در مبارزه با کفار
روم، طوایف
گرجی و ارمنی قدرت و استقامت دنیای اسلام را نشان میدادند.
از گذشته احوال آنها، آن گونه که از روایات ارمنی و اقوال مورخان عرب بر میآید چنان به نظر میرسد که
محمد بن شداد، از سرکردگان عشایر هذیانی و از اکراد روادی بود که قومش از دیرباز در ولایت
اران ، نواحی باکو، گنجه،
دربند و بردعه میزیست. مقارن با هرج و مرجی که به مدت چند سال، به دنبال شکست و اسارت مرزبان به دست
آل بویه، در قلمرو وی روی داد، و مدعیان مختلف از اطراف به جستجوی کسب قدرت برآمدند، او نیز بر ولایت اران یا قسمتی از نواحی دست یافت ی حدود 340 ﻫ / 951 م ی. هرچند حمایت مسلمین ولایت که بروز هرج و مرج ، تفوق آنها را بر سایر طوایف محل به مخاطرهای افکند و قدرت
دیلمان اسماعیلی هم چندان برای آنها مطلوب نبود، اما همین اوضاع، نقش تعیین کننده و عمدهیی در تامین غلبهاش بر این نواحی داشت. به احتمال قوی رقابت دیرینه شاهزادگان ارمنی و گرجی نواحی مجاور نیز در نیل به مقصودش ، کمک قابل ملاحظهیی کرده است.
به هرحال محمد بن شداد در شهر دبیل دوین ارامنه قدرتی به دست آورد که تا حدی مایه تهدید متجاوزان نصاری در آن حدود شد. از این رو در بازگشت مرزبان به آذربایجان به رغم حمایت مسطوعه و غازیان این نواحی که از تجدید سلطه سالاریان اسماعیلی مذهب هم
راضی نبودند، بیم و نا خرسندی بعضی امرای ارمنی نواحی مجاور ، به سالار مرزبان امکان داد تا با تحریک نصارای آن حدود، او را با معارضه با کفار درگیر کند، چنان که محمد بن شداد، نتوانست حتی شهر دبیل را هم حفظ کند، از این رو با فرار از آنجا ی 342 ﻫ / 953 م ی چندی بعد وفات یافت.
تثبیت قدرت شدادیان
بعد از او که تعدادی از خویشانش مدتی در پناه بعضی امیران نصرانی ارمنستان باقی ماندند، پسرانش ابوالحسن علی لشکری و
مرزبان بن محمد، قسمتی از آنچه محمد بن شداد در اران به تصرف درآورده بود، دوباره از دست سالاریان انتزاع کردند ی حدود 360 ﻫ / 1 970 م ی و سالاریان که خود به تدریج قدرت محلی را از دست میدادند، ناچار شدند غلبه شدادیان را رد آن حدود به رسمیت بشناسند. غلبه شدادیان بر گنجه به وسیله برادر دیگر آنان،
فضلون بن محمد و با حمایت و تشویق اکراد ولایت انجام گرفت که قلمرو خود را از جهت نصارای مجاور همواره در معرض تهدید میدید.
اما فضلون با قتل برادر زادهاش محمد بن مرزبان که گویند در شکارگاه او را از پای درآورد، حکمرانی گنجه و نواحی مجاور را برای خود تا حدی بلا منازع کرد و به این ترتیب امارتش به مدت 48 سال بسط عدل و امنیت را در آن نواحی تا اندازهیی ممکن ساخت ی 422 374 ﻫ / 1031 984 م ی در عین حال، او به حکم شرایط محیط و به اقتضای توقع غازیان و مسطوعه که در آن حدود کثرت و قدرتی داشتند، بارها با امیران و طوایف ارمنی و گرجی در ولایت مرزی مبارزه کرد و با آن که گهگاه از آنها شکست خورد، سرانجام با غلبه بر آنها خراج سنگینی هم بدانان تحمیل نمود. فضلون به کار آبادانی هم علاقه زیادی نشان میداد. گویند پل بزرگ و زیبایی بر روی رود ارس احداث کرد که اگر هم از مقاصد نظامی خالی نبود ولی به توسعه بازرگانی در قلمرواش کمک شایانی کرد.
به قدرت رسیدن لشکری دوم
چندی بعد از او نوهاش ، لشکری دوم، به نام ابوالحسن علی به قدرت رسید 440 425 ﻫ / 1048 1034 م ی . وی با آن که در راه نیل به قدرت ، پدرش موسی بن فضلون را از میان برد و با زنی از حرم وی ازدواج کرد، ولی توانست با جلب مدایح شاعران و با جنگ با متجاوزان نصاری، خود را از نفرت و نا خرسندی مردم در امان دارد. امارتش به مدت پانزده سال طول کشید که قطران شاعر نیز در ستایش او قصایدی دارد که از فعالیتهای جنگی او با ارامنه و گرجیان حکایت میکند. دوران حکمرانی او در عین حال؛ هجوم ترکمانان غز به آذربایجان و اران مقارن شد که او از بیم تجاوزگران بارها ناچار شد مقر ولایت خود را جابجا کند.
حکمرانی شدادیان در این سالها صرف جلب رضایت خاطر مسطوعه و غازیان ولایت که طالب جنگ و ( جهاد ) با ارامنه و گرجیان بودند، شد. معهذا امرای مسلمان ولایات مجاور، مانند حکام آذربایجان و دربند نیز گهگاه برای آنها مایه دغدغه و دردسر میشدند. از اشارههایی که قطران شاعر به اخلاف و اسلاف این سلاله دارد این نکته که خاندانهای کرد و عرب به تدریج در این نواحی برای خود نام و تبار ایرانی و حتی کیانی دست و پا کردند، به خوبی پیداست.
دیگر فرمانروایان سلسله شدادیان
فرمانروای دیگر این سلسله ؛
شاوور بن فضلون معروف به ابوالاسوار یا ابوالسوار بود که در ارمنستان و دبیل حکمرانی داشت ی 446 432 ﻫ / 1054 1040 م و با شاهزادگان ارمنی قرابت سببی برقرار کرده بود. در عین حال با غلبه بر گنجه، به طور مکرر با ارمنستان و حتی با بیزانس به منازعه میپرداخت.
عاقبت با غلبه الب ارسلان بر این نواحی استقلال محلی این سلاله هم پایان یافت ی ی 446 ﻫ / 1054 م ی و ابوالاسوار نیز به سال 459 ﻫ / 7 1066 م ی درگذشت . بعد از مرگ وی واپسین حاکم این سلسله در گنجه و دبیل همچنان دست نشانده
سلجوقیان باقی ماندند.
فضلون بن ابی السوار هم که با ارامنه و گرجیان ماجراهایی داشت، یک بار سرداری از امرای وابسته به سلجوق او را از اسارت گرجیان رهانید و به این ترتیب در دوران ملکشاه به سبب اظهار تمرد معزول شد ی 481 ﻫ / 1088 م ی سرانجام چندی بعد که از روایت ابن اثیر بر میآید در نقر ، غربت و آوارگی در مسجدی در
بغداد جان سپرد ی 484 ﻫ / 1091 م ی شاخهایی دیگر از شدادیان هم مدتی در شهر ارمنی نشین آنی از جانب سلجوقیان حکمرانی کرد که سلسله آنان به
شدادیان آنی شهرت یافت.
فهرست حکمرانان شدادی
1
محمد بن شداد 342 340 ق / 953 951م
2
ابوالحسن علی لشکر ی 368 360 ق / 978 970 م
3
مرزبان بن محمد 375 368 ق / 985 978 م
4
فضلون بن محمد 422 374 ق / 1031 984 م
5
ابوالفتح موسی بن فضلون 425 422 ق/ 1034 1031م
6
ابوالحسن علی لشکری دوم 440 425 ق / 1048 1034م
7
شاوور بن فضلون 446 432 ق / 1054 1040م
8
فضلون بن ابی الاسوار 484 459 ق / 1091 1067 م