در
روز عاشورا،
امام حسین علیه السلام با جمعی از اصحاب خود بر اسبها سوار شدند و در حالی که
بریر بن خضیر پیشاپیش آنان حرکت می کرد، به سوی سپاه
عمر بن سعد رفتند.
امام علیه السلام به بریر فرمود:« با این قوم صحبت کن.»
بریر پیش رفت و گفت:« ای مردم، تقوای خدا را پیشه سازید. اینها خاندان
پیامبرند که مقابل شمایند و دختران و فرزندان و حرم پیامبرند. میخواهید با آنان چه کنید؟»
کوفیان پاسخ دادند:« می خواهیم آنان را به
عبیدالله بن زیاد تسلیم کنیم تا او درباره آنها حکم کند.»
بریر گفت:« آیا نمیپذیرید به همان جایی باز گردند که از آن آمده اند؟! ای مردم
کوفه، وای بر شما! آیا نامه ها و پیمان های خود را فراموش کرده اید؟! وای بر شما!
اهل بیت پیامبر را دعوت می کنید و تعهد می کنید خود را فدای آنان کنید، آن گاه هنگامی که نزد شما می آیند، آنها را به عبیدالله بن زیاد تسلیم می کنید و آب
فرات را هم از آنان مضایقه میکنید؟! چه بد حرمت پیامبر را نگاه داشتید! خدا شما را در قیامت سیراب نگرداند که بد مردمی هستید!»
مردی از سپاه کوفه گفت:« ما نمی دانیم چه می گویی!»
بریر گفت:«خدا را سپاس می گویم که شما را به من شناساند. بارالها، از اعمال این گروه به درگاه تو بیزاری می جویم. خداوندا، ترس خود را در میان ایشان افکن و چنان کن که چون تو را ملاقات کنند از آنها خشمناک باشی.»
آن گاه سپاه کوفه بریر را هدف تیر قرار دادند و او بازگشت.
منابع:
مراجعه شود به: