- در تفکر اسلامی ، کسانی که بر وفاق و هم کنشی عقل و دین پای فشرده اند, دو جریان عمده را فرا روی دینداران قرار داده اند. به واقع در این زمینه, با دو رهبرد اساسی روبه روهستیم :
دیدگاهی است که به کم ترین کاربرد عقل در
قلمرو دین می اندیشد و دین و گزاره های دینی را جزمی می داند. عقل را به عنوان خادم و ابزار فهم و برابر کننده کلیات بر
فروع،در ساحت دین جای می دهد. آن اندازه به عقل حق نقش آفرینی می دهد که مفاهیم و دریافتها و حقیقتهای عقلی دین را
تفسیر و بیان کند و فهم و درکی ژرف تر از دین را در اختیار گذارد.در قلمرو
فقه نیز, این وظیفه ها را بر عهده عقلی می داند:
استنباط و
اجتهاد حکم از کتاب و
سنت, بازشناسی موضوع احکام, تعیین اعتبار
منابع احکام, موازنه و ارزیابی میان دلیلهای احکام در صورت ناسازگاری و مسائلی دیگر از این دست .پیدایش
شیوه اجتهاد در
علوم دینی مانند: فقه,
کلام و تفسیر مرهون این عقلانیت است. تمامی
فقها و
متکلمین و مفسرانی که در مباحث و مسائل علم, به اجتهاد و فهم اجتهادی از متون روی آورده اند, در نظر و عمل بر همین نظرند. این گونه هم خوانی و سازگاری میان عقل و دین نکته های جزئی تر در خود نهفته دارد که بررسی و ارزیابی آن مجالی ویژه می طلبد.
عقلانیت حداکثری, دیدگاهی است که کاربرد عقل را تا بیش ترین مرز ممکن و مجاز در قلمرو دین پیش می برد. ساحت اصلی و مراد جدی دین را از دو راه:
درون دینی و برون دینی اثبات می کنند و اموری که از این ساحت بیرون دانسته شوند, جز قلمرو عقل و واگذار به تصمیم و داوری عقلانی خواهند بود.عقلانیت حداکثری, جایگاه عقل را در فهم و تفسیر و تبیین و دفاع عقلی از دین محترم می شمارد. افزون بر آن, جایگاه و حق دیگری را برای عقل باور دارد: عقل با اعتباری که از درون دین می گیرد, می تواند منبع قانونی و
قانونگذار باشد، یعنی در مواردی که
منابع دینی (کتاب و سنت) درباره
قانون مورد نیاز ساکت باشند, عقل حق دارد پاسخ گوی نیاز قانونی باشد. این گونه قانونها از دید شریعت نیز حجت و اعتبار دارند. از این چشم انداز, عقل در راستای دین قرار دارد و هر دو, دو رویه یک حقیقت و کامل کننده و یاری دهنده یکدیگر دانسته می شوند. همین نیز شیوه
سازگاری و هماهنگی میان عقل و دین در این دیدگاه است .
- پاره ای از دیدگاههای عقلانیت حداکثری را, به گونه اجمال, می توان چنین برشمرد:
- دیدگاه ناسازگاری میان عقل و نقل دینی, جانب عقل گرفته می شود و نقل با عقل قطعی توجیه می گردد.
- داده ها و خواسته های دین شایستگی هماهنگی با نیازهای زمان را دارند; از این روی, فهمهای دینی به سازواری فرهنگ و نیازهای عصر, نو شونده و تکامل پذیرند.
- تمامی برآینده های نظری عقل به شرط مفید بودن برای انسان, دینی دانسته می شوند مانند: دانشها.
- در مسائل اجتماعی, دین اصول و هدفها را بیان کرده است. روشها و ابزار را باید از عقل خواست .
منابع
- اندیشه حوزه، سال هفتم، شماره نود و هفتم ، مقاله عقلانیت دین در قراءت شهید مطهری ، ص 74ـ59