مفهوم نفوذ
فرض كنيم در يك آزمايش، انرژيهاي يونيزاسيون
،
و
را به اتم ليتيم ميدهيم تا هر سه الكترون آن را جدا كنيم و به هسته لخت
برسيم. حال به تدريج عكس مسير را طي ميكنيم، نخست يك الكترون وارد ميكنيم. هنگامي پائينترين سطح انرژي برقرار ميشود كه اين الكترون وارد اوربيتال
شود تا بيشترين احتمال حضور را در نزديكي هسته پيدا كند. دومين الكترون نيز با اسپين مخالف وارد اوربيتال،
ميشود. اكنون نوبت وارد شدن سومين و آخرين الكترون ليتيم است. اين الكترون با محدوديتي كه در گنجايش اوربيتال
وجود دارد، ديگر نميتواند در آن وارد شود. بنابراين بايد از اوربيتالهاي
يا
، يكي را انتخاب كند. حال در كدام يك قرار ميگيرد؟
جفت الكترون
يك ابر كروي متقارن در نزديكي هسته پديد ميآورد كه آن را لايه
ميناميم. اين لايه اثر جذب هسته را بر الكترون خارجي كاهش ميدهد و به اصطلاح اثر حائل يا پوششي دارد.
هرگاه بيشترين احتمال حضور اين الكترون در نزديكي هسته باشد، و به اصطلاح، فاصله متوسط الكترون تا هسته كمترين مقدار باشد، احساس وجود سه واحد بار مثبت
را پيدا خواهد كرد ولي در فاصلههاي نسبتاً دور (خارج لايه
)، احساس وجود بار مؤثر كمتري مينمايد كه ممكن است در حدود +1 باشد.
مطابق نمودارهاي احتمال شعاعي توزيع الكترون، همچنين شكل قبل احتمال حضور الكترون
در مجاورت هسته بسيار كم است. تحقيق و محاسبه نشان داده است كه انرژي لازم براي جدا كردن الكترون
از حالت برانگيخته
اتم ليتيم نسبتاً كم و برابر 4/81 كيلو كالري بر مول است.
به نمودار احتمال شعاعي الكترون
دقت كنيد. وجود ماكزيمم كوچك در نزديكي هسته ميرساند كه اين الكترون بخشي از وقت خود را در آنجا ميگذراند. در صورتيكه چنين فرصتي براي الكترون
فراهم نيست. با اين ترتيب الكترون
تحت تأثير بار مؤثري از سوي هسته قرار ميگيرد كه مقدار آن بيش از +1 است. شيميدانان در توصيف اين ويژگي، ميگويند كه الكترون
درون لايه
نفوذ
كرده است. آزمايش و محاسبه نشان ميدهد كه انرژي يونيزاسيون الكترون
براي حالت پايه اتم ليتيم
برابر 3/124 كيلوكالري بر مول است كه اين مقدار، 8/42 كيلوكالري بيش از حالت برانگيخته شده قبلي است.
پیوند های خارجی
http://Olympiad.roshd.ir/chemistry/content/pdf/0179.pdf