مبادی استنباط احکام
|
|
.برداشت اول :
رابطه انسان با خدا ساده ترین روابط است که نامش عبادت است. این رابطه در تغییرات زمان و مقتضیات متحول زمان یکسان است. رابطه ای که انسان با خدای خودش باید داشته باشد رابطهای یکسان، ثابت و غیر قابل تغییرات یعنی این جور نیست که ارتباطی که مردم هزار سال پیش می بایست با خدا داشته باشند که مثلا باید اخلاص داشته باشند، فقط خدا را پرستش کنند و غیر از او را نپرستند امروز به گونه ای دیگر باشد.
آیا مثلا در عصر اسب و اشتر و الاغ، این حکم صحیح بود که بشر تنها خداپرست باشد و به هیچ وجه مشرک نباشد و در خدا پرستی اخلاص داشته باشد. اما در عصر هواپیما این حکم تغییر کند و باید دستی در آن حکم برد؟ نه البته شکل عبادت خود به خود عوض می شود. خود اسلام هم برای شکلها تغییر قائل شده است مثلا در مورد نماز میگوید در مسافرت یک جور خوانده شود و در حضور جور دیگری.
.برداشت دوم:
راههای استنباط احکام چهار چیز است:
1- کتاب 2- سنت 3- عقل 4- اجماع
کتاب همان قرآن کریم است که برخی دستورات صریحاً در آن وارد شده است سنت همان روایاتی است که از پیامبر و ائمه اطهار رسیده است.
کتاب و سنت موارد مکتوب دین است.
عقل پیامبر درونی است و اجماع یعنی نظر جمعی و گروهی یعنی عقل جمعی بنابراین عقل و اجماع همپای کتاب و سنت است و پیامبر درونی عقل همپای پیامبر بیرونی مبعوث گردیده است که بین آنها هیچ تعارضی وجود ندارد.
تعداد بازدید ها: 9985