تاریخچة مختصر فیزیک
ماقبل تاریخ:
همانطور که متقدمین از روی تجربه و امتحان به خواص باطنی پارهای از اجسام بیپرده و از ترکیب مواد به وسایل مختلف (تشویه، تکلیس، تقطیر و غیره) مواد شیمیائی بدست آورده و برای علمای شیمی جدید مایهای درست کردهاند، همینطور هم تحقیق در خواص فیزیکی اجسام از مسائل تازه نیست و از قدیم الایام انسان درصدد کشف آنها بوده و از توجه به تغییرات و خواص ظاهری به بعضی اصول و قواعد فیزیکی پی برده و
فیزیک جدید در حقیقت مولود توجهات و تحقیقات متقدمین میباشد.
مثلاً
تالس که قدیمیترین و معروفترین حکمای سبعه است و تقریباً در شش قرن قبل از میلاد میزیسته محقق ساخت که از مالش کهربا خاصیتی در آن به ظهور میرسد که اجسام سبک را جذب میکند، همچنین
فیثاغورث حکیم و ریاضیدان معروف یونانی و شاگردهایش به پارهای مسائل و قضایای
صوت پی برده بودند. (این دانشمند اول کسی است که زمین را متحرک میدانست).
ارسطو نیز در چهار قرن قبل از میلاد تئوریهای دقیقی در باب کائنات الجو (از قبیل جرثقیل، منجنق، میزانالغلظة و پیچ (پیچ ارشمیدس Vis sans pin) را اختراع نموده.
البته موضوع محاصرة سیراکوز را به توسط رومیان و سه سال مقاومت اهالی آن شهر را به وسیله نقشههای
ارشمیدس اغلب در
تاریخ دیدهایم. گویند یکی از وسایلی که
ارشمیدس برای دفاع از وطن خود بکار میبرد این بود که به وسیله
آئینههای مقعر اشعه آفتاب را جمع کرده به جانب کشتیهای دشمن منعکس میساخت وبدینوسیله آنها را آتش میزد.
همچنین قانونی را که راجع به «اجسام مرتمسة در مایعات» وضع کرده از قوانینی است که به وسیلة اتفاق غریبی به کشف آن نائل شده است:
هیرن پادشاه سیراکوز به زرگری دستور داده بود که تاجی از طلای خالص برای او بسازد، زرگر در ساختن تاجی تقلب کرده مقداری نقره با آن ممزوج کرده و نزد هیرن بود. اتفاقاً پادشاه به زرگر ظنین شد و برای اطمینان خاطر خود
ارشمیدس را بطلبید و او را مأمور تحقیق خلوص یا عدم خلوص تاج نمود.
ارشمیدس مدتها در این باب فکر میکرد ولی راهحلی به نظرش نمیرسید تا روزی که به حمام رفته بود در خزینه آب احساس کرد که دستها و پاهایش سبکتر به نظرش میآید.
این مسئله کوچک روزنة امیدی برای او پیدا و بدینوسیله به کشف حقیقت بزرگی نایل گردید. معروف است که در اثر حالت غیرطبیعی که از اکتشاف مزبور برای
ارشمیدس دست داده بود با همان حال برهنگی از حمام خارج و دوان دوان به جانب خانه سلطان روان گردید و فریاد میزد: Eureka! Eureka یعنی یافتم، یافتم . در واقع هم وسیله کشف تقلب زرگر را از روی کشف قانون کلی «تعیین وزن خالص مخصوص اجسام نسبت به آب» پیدا کرده بود.
قانونی را که
ارشمیدس به وسیلة فوق موفق به کشف آن گردیده موسوم به D’Archimede Principle و به قرار ذیل میباشد:
بر کلیه اجسام مرتمسه در سیال (مایعات و گازها) فشاری از تحت به فوق وارد میآید که مقدار آن مساوی است با
وزن سیال تغییر مکان یافته.
بالاخره
بطلیموس (قرن دوم میلادی)
منجم و
ریاضیدان یونانی نیز تحقیقات عمیقی راجع به
نور کرده و کتاب نفیسی در این مبحث از خود باقی گذارده است.
پس از بطلمیوس تحقیقات
فیزیکی تا قرن 13 میلادی متوقف شد و حتی میتوان گفت که رو به انحطاط گذارد. فقط عدهای از قبیل جابر و محمدبن موسی در این رشته زحماتی کشیده و اطلاعات قابل توجهی کسب کرده بودند.
قرون وسطی:
اما تحصیل
فیزیک در کشورهای غربی از قرون سیزدهم شروع میشود علمای معروف این علم در این قرن عبارتند از: راجر بیکن و آلبرت کبیر.
در این عصر دو اختراع مهم بعمل آمد:
یکی
آئینههای صیقلی و دیگری
عینک (Salvino Degli-Armati)
در قرن چهاردهم استعمال ))قطب نما
تعمیم یافت. قرن پانزدهم راجع به ««فیزیک تقریباً چیز مهمی ندارد.
بالعکس در قرن شانزدهم مخصوصاً مباحث ثقل و
نور و
مغناطیس رو به کمال رفتهاند. در این زمان فراسکاتور (ایتالیائی) قانون ترکیب قوه، را وضع کرد، Gardon
ریاضیات را با
فیزیک مربوط ساخت، Moralyeus عمل زجاجیه چشم را به واسطة آثار عدسیها به مورد تجربه گذارد.
جانسن ))میکروسکپ
را اختراع «1590» و روبرت ««نورمن انگلیسی میل
مغناطیسی را تعیین نمود. بالاخره ژیلبرت اولین تجارت علمی الکتریکی و
مغناطیسی را در کتاب معروف خود (Magnete)تدوین و منتشر ساخت.
پایة
فیزیک جدید در قرن هفدهم به توسط
گالیله گذارده میشود؛ این ))دانشمند
شهیر ایتالیائی متولد شهر پیزا رفته بود اتفاقاً چشمش به قندیلی میافتد که به سقف آویزان بود و آهسته نوسان میکرد چون خوب متوجه شد دید: نوسانات که رفته رفته از وسعت خود میکاستند زمانشان پیوسته تغییر ناپذیر میماند _ بدین طریق قانون متحدالزمان بودن «Lsoc hronisme » نوسانات کوچک پاندول را کشف و بعد هم بلافاصله مورد استعمال آن برای تنظیم ساعتهای دیواری از نظرش خطور کرد.
دماسنج
، ترازوی آبی و دوربین نجومی از اختراعات و اصول ««دینامیک جدید و عدهای از قوانین نقل از کشفیات اومیباشد.
گالیله نه تنها
فیزیکدان«« معروفی بوده بلکه در ««ریاضیات و نجوم مقامی بس ارجمند داشته. این دانشمند درسال 1609 اولین دوربین نجومی را در شهر ونیز بنا نهاد و به وسیلة آن حرکت ماه را بدور محور خود مشاهده کرد.
رصدهای دقیق
گالیله او را به سلسله هیئت کپرنیک هدایت نمود و به عکس نظر به قدما که زمین را مرکز عالم سماوی میدانستند ثابت کرد که مرکز عالم شمسی آفتاب است نه زمین. بیان این نظریه در آن زمان در
ایتالیا که به منزلة کفر و زندقه محسوب میشد و بخصوص دربار
رم با این نظر بشدت مخالفت کرده و
گالیله را وادار کردند سوگند یاد کند دیگر به اظهار چنین نظریهای زبان نگشاید،
گالیله نیز خواهی نخواهی قبول کرد ولی در سال (1632) در مراجعت به فلورانس کتابی تدوین و در آن جمیع ادله و براهین خود را در موضوع سلسلة هیئت مزبور بیان نمود.
با