نگاه اجمالی
بازی عاملی است برای تقویت فعالیتهای ذهنی ، عقلی ، اجتماعی ، عاطفی و سلامت کودک. کودک سالم به بازی
عشق میورزد و به حقیقت با بازی زندگی میکند و دنیایی جز دنیای بازی نمیشناسد. بازی برای کودک بنمزله درس ، تجربه و ممارست در امور مختلف است. بنابراین بازی با زندگی پیوندی استوار دارد، و جوهر زندگی آدمیاست. برای ابراز احساسات کودکانه بازی وسیلهای طبیعی است. کودکان از راه بازی فرصتی بدست میآورند تا آنچه در درونشان میگذرد و از
تنشها ،
ناامیدیها،
ناکامیها ،
ناامنیها ،
پرخاشگریها ،
آشفتگیها و سرگردانیها ناشی میشود، ظاهر کنند. از این رو برای بازی کودکان و برآوردن نیاز طبیعی آنان در این زمینه باید محیط مناسب و وسیله کافی فراهم کرد.
عامل محیط
هر کودکی در هر نقطه از این جهان که زندگی کند،
شهر ،
روستا و هر جای دیگر بازی را دوست میدارد و به هر صورت بازی میکند. محیط تنها در نوع بازی کودکان موثر است. چنانکه کودک آمریکایی از بازی
کلاغ پر یا یک
قل دو قل اطلاعی ندارد و کودکی ایرانی هم از بازی
گلف چیزی نمیداند. بازیها نه تنها در کشورهای مختلف باهم یکی نیستند بلکه در نواحی مختلف و پارهای از کشورها باهم اختلاف دارند. وضع اقتصادی محیط در تنوع بازیها موثر است. چنانکه کودکان نواحی فقیر نشین و محروم معمولا بازیهایی را میآموزند که نیازی به خرید اسباب بازی گرانبها نداشته باشد.
هوش و خلاقیت
هوش عبارت نیروی سازگاری انسان با محیط خود است. هوش یکی از عواملی است که در بازیهای کودکان و محدود کردن آنها موثر است. کودک با استفاده از هوش خود چگونگی انتخاب بازیها و استفاده از آن را در مییابد.
کودکان تیزهوش معمولا به دنبال بازیهای فردی و سمبلیک هستند. اما کودکان باهوش متوسط با بازیهای ساده خود را مشغول میکند. حال آنکه کودکان معلول ، اعم از ذهنی یا جسمی ، وسایل باز را با شدت به اطراف میکوبند و آن را خرد میکنند.
خلاقیت عبارت است از تصرف ذهن در مجموعه معلومات اکتسابی و صورتهای ذهنی که از قبل به منظور ابداع آفرینش در ذهن شخص گرد آمده است و بنای آن
تخیل است. بنابراین کودکانی که از نیروی تخیل بیشتری برخوردار هستند، میتوانند مبدع و آفریننده باشند و با قدرت خلاقهای که دارند به بازیها جهت دهند و آنها را بر حسب ذوق خود جذابتر و لذیذتر کنند.
سن در بازی
کودک در مراحل مختلف سنی بازیهای خاصی را میپسندد. بازی نوزاد همان دست و پا زدن است و از آن لذت میبرد. کمی بعد چشمان خود را زیر دستها پنهان میکند و گمان میبرد که پنهان شده است. دوست دارد که او را بیابند. پیش از ورود به
مدرسه کودک به بازی انفرادی میپردازد و اگر در چهار تا هفت سالگی کودکان گرد هم آیند باز هم هر کدام به
تنهایی مشغول بازی میشوند و به صورت موازی بازی میکنند. با آنکه هیچ یک از آنها با دیگری بصورت مشترک بازی نمیکند، اگر یکی از آنها را از جمع خارج کنید،
گریه سر میدهد. کودک هر چه به
بلوغ نزدیک میشود از بازیهای متنوع میکاهد و مهارت و اطلاع وی در بازیهای قبلی کم میشود.
جنسیت در بازی
در دوران آغازین کودکی بچهها از لحاظ جنس مذکر و مونث میان خود فرقی قائل نیستند و بی توجه به تفاوتهای جنسی که میان آنها وجود دارد با یکدیگر بازی میکنند. اما پس از سه سالگی بتدریج در مییابند که میان آنها تفاوتی هست. دریافت این تفاوت و اهمیت دادن به آن از چند عامل ناشی میشود، که این عوامل عبارتند از :
- وظایفی که خانواده و جامعه برای جنسهای متفاوت تعیین میکند و انتظارهای مغایری که از این دو جنس دارد.
- میزان آگاهی و شعور اجتماعی و نوع و سطح فرهنگ.
- اعتقاد و اندازه بهره وری خانواده از اقتصاد جامع و درآمد مالی آنها.
- مراحل رشدی که کودک گذرانیده است.
از آنجا که خانواده و جامعه وظایفی جداگانه برای هر یک از جنسهای متفاوت زن و مرد قائل است، کودکان چون به سنی میرسند که جنس خود را در مییابند برای آنکه به بزرگترها نشان دهند که میتوانند نقش اجتماعی مربوط به جنس خود را ایفا کنند بازیهایی را انتخاب میکنند که در خور جنس آنان باشد.
مباحث مرتبط با عنوان