منو
 کاربر Online
753 کاربر online

شیخ بهائی

تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > کلیات > شخصیت ها
(cached)



شیخ بها الدین محمد عاملى (شیخ بهائى ) 953 ـ 1030 هـ ق

ولادت:

شیخ بـها الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن على بن حسین بن مـحمد بن صالح حارثى همدانى عاملى جبعى , معروف به (شیخ ‌بهائى ), در سال 953 هـ.ق در بعلبک از توابع جبل عامل در یک خاندان علم و دانش که تبار و نسب خود را به (حارث همدانى ) یکى از یاران مخلص على (علیه السلام ) مـى رسـانـنـد, پـا بـه عـرصـه حـیات نهاد پدر عالیقدر او, عالم بزرگوار, شیخ حسین فرزند عـبـدالـصـمد حارثى بوده است , در ایام جوانى , در اثر سختگیریها و کارشکنی هایى کـه در امـور شیعه در جبل عامل پیش آمده بود, وى به ایران منتقل گردید و کودک نو پا نیز همراه پدر بـود که آن زمان عـهد حکومت صفویه بود , حکومت صفویه که حرکت سیاسى خود را با تز دفاع از اهل بیت (علیه السلام ) و دوستى و مودت آل عـصـمـت (علیه السلام ) شـروع کرده بـود, به همین دلیل وى به حکومت صفوى پیوست و با خاندان بزرگ منشار که عنوان (شیخ الاسلامى )حکومت را داشت , وصلت نمود.

تحصیلات:

وى از کودکى چون داراى ذوق سرشار و استعداد وافى و جامع بوده توانست از همان اوان کودکى از محضر بزرگان و دانشمندان متعددى کسب علم نماید, به خاطر همین از محضر پدر شروع نمود, تفسیر و حدیث و ادبیات عرب را از پدر, حکمت و کلام و بـعضى علوم معقول را از ملا عبداللّه مدرس یزدى , و ریاضیات را از ملا عـلـى مـذهـب و مـلا افضل قاضى مدرس و ملا محمد باقر بن زین العابدین یزدى , و طب را از حکیم عماد الدین محمود, و صحیح بخارى را نزد محمد بن عبداللطیف مقدسى آموخت .

اساتید:

شـیـخ بهائى به کشورهاى مختلفى مسافرت کرده و از محضر اساتید متعددى در رشته هاى گـونـاگـون کسب علم نموده است که مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ پدر بزرگوار خویش.
2_ ملا عبداللّه مدرس یزدى , صاحب حاشیه ملا عبداللّه .
3_ ملا عـلـى مـذهـب .
4_ مـلا افضل قاضى مدرس .
5_ ملا محمد باقر بن زین العابدین یزدى , صاجب کتاب مـطـالـع الانوار, .
6_ حکیم عماد الدین محمود .
7ـ محمد بن عبداللطیف مقدسى .

شاگردان:

براى پـى بـردن بـه مـقام علمى و میزان دانش شیخ , کافى است بدانیم که متجاوز از چهل تن از دانـشـمـنـدان و بزرگان قرن یازدهم هـ. ق از وى علم آموخته و بهره برده اند و بعضى از آنان عبارتند از:
1 ـ ملا صدرا .
2 ـ فیض کاشانى.
3 ـ علینقى کمره اى .
4 ـ محقق شیخ الاسلام .
5 ـ فاضل جواد.
6 ـ مجتهد مفتى اصفهانى .

تألیفات:

شیخ بـهـایـى یـکـى از پـر بـرکـت تـرین علماى جهان اسلام از نظر تألیف بوده است , برخى تعداد تألیفات او را با توجه به رساله ها و حاشیه ها و تعلیقه ها, به 200 جلد رسانده اند, ولى تازه ترین تـحـقـیـق در این مورد, از جناب آقاى دکتر محمد باقر حجتى , است که به کنفرانس دمشق (در مورد شیخ بهائى ) ارائه داده اند , تعداد آنها 123 جلد است که عبارتند از:
الف ـ فقه (29 جلد):
اثنى عشریات خمس :
1 ـ نماز .
2 ـ زکوة .
3 ـ روزه .
4 ـ حج .
5 ـ پاسخ سؤال شاه عباس .
6 ـ پاسخ سؤالات شیخ صالح جابرى .
7 ـ اجوبه مسائل جزائریه .
8 ـ احکام سجود و تلاوت .
9 ـ جامع عباسى .
10 ـ جواب مسائل شیخ جار.
11 ـ حاشیه بر ارشاد الاذهان علا مه حلى .
12 ـ حاشیه بر قواعد علا مه .
13 ـ حاشیه بر قواعد شهید اول .
14 ـ حاشیه بر احکام الشریعه علا مه حلى .
15 ـ الحبل المتین .
16 ـ الحریریة .
17 ـ الذبیحیه .
18 ـ شرح فرائض نصیریه خواجه نصیر الدین طوسى .
19 ـ فرائض بهائیه (بخش ارث ).
20 ـ قصر نماز در چهار مکان .
21 ـ مسح بر قدمین .
22 ـ مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین .
23 ـ رسالة فى مباحث الکر.
24 ـ رسالة فى القصر و التخییر فى السفر.
25 ـ شرح رسالة فى الصوم .
26 ـ شرح من لایحضره الفقیه .
27 ـ رسالة فى فقه الصلوة .
28 ـ رسالة فى معرفة القبلة .
29 ـ رسالة فى فقه السجود.

ب ـ علوم قرآنى (9 جلد):
1 ـ حاشیه انوار التنزیل قاضى بیضاوى .
2 ـ حل الحروف القرآنیه .
3 ـ حاشیه کشاف زمخشرى .
4 ـ اساله خواجه .
5 ـ تفسیر عین الحیوة .
6 ـ العروة الوثقى .
7 ـ تفسیر آیه شریفه (فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الى الکعبین) که در اربعین به تفصیل آمده است .
8 ـ تاویل الایات .
9 ـ اکسیر السعادتین (آیات الاحکام ).

ج ـ حدیث (2 جلد):
1 ـ حاشیه کتاب (من لایحضره الفقیه ).
2 ـ اربعین (که ترجمه آن توسط نگارنده انجام پذیرفته است ).

د ـ ادعیه و مناجات (6 جلد):
1 ـ حاشیه بر صحیفه سجادیه .
2 ـ الحدیقة الهلالیه .
3 ـ الحدیقة الاخلاقیه .
4 ـ شرع دعاى صباح .
5 ـ مصباح العابدین .
6 ـ مفتاح الفلاح فى عمل الیوم و اللیلة .

هـ ـ اصول اعتقادات (5 جلد):
1 ـ اثبات وجود القائم .
2 ـ اجوبة سید زین الدین .
3 ـ الاعتقادیه .
4 ـ مقارنه بین امامیه و زیدیه .
5 ـ وجوب شکر المنعم .

و ـ اصول فقه (5 جلد).
1 ـ زبدة الاصول .
2 ـ شرح عضدى .
3 ـ حاشیه زبدة الاصول .
4 ـ شرح حاشیه خطائى .
5 ـ الوجیزه .

ز ـ رجال و اجازات (8 جلد):
1 ـ اجازه او به میرداماد.
2 ـ اجازه او به مجد الدین .
3 ـ حاشیه خلاصة الاقوال علا مه حلى .
4 ـ حاشیه رجال نجاشى .
5 ـ حاشیه معالم العلما ابن شهرآشوب مازندرانى .
6 ـ طبقات الرجال .
7 ـ الفوائد الرجالیه .
8 ـ الاجازات .

ح ـ ادبیات و علوم عربى (28 جلد):
1 ـ اسرار البلاغه .
2 ـ تخمیس غزل خیالى بخارایى .
3 ـ تهذیب البیان .
4 ـ تعزیت نامه .
5 ـ حاشیه بر مطول تفتازانى .
6 ـ دیوان اشعار فارسى و عربى .
7 ـ ریاض الارواح .
8 ـ شیر و شکر.
9 ـ طوطى نامه (شامل 2500 بیت ).
10 ـ فوائد صمدیه .
11 ـ قصیده در مدح پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم.
12 ـ کافیة .
13ـ 17 ـ کشکول (5 جلد).
18 ـ لغز الفوائد الصمدیه .
19 ـ لغز القانون .
20 ـ لغز کافیه .
21 ـ لغز کشاف .
22 ـ محاسن شعر سیف الدوله .
23 ـ المخلاة .
24 ـ مکتوب او به سید میرزا ابراهیم همدانى .
25 ـ سوانح سفر الحجاز, معروف به مثنوى نان و حلوا.
26 ـ نان و پنیر.
27 ـ وسیلة الفوز و الامان فى مدح صاحب الزمان (عج ).
28 ـ پند اهل دانش به زبان گربه و موش .

ط ـ وقایع الایام (1 جلد):
1 ـ توضیح المقاصد فى ما اتفق فى ایام السنة .

ى ـ ریاضیات (20 جلد):
1 ـ اسطرلاب .
2 ـ انوار الکواکب .
3 ـ بحر الحساب .
4 ـ التحفه (اوزان شرعى ).
5 ـ تحفه حاتمى .
6 ـ تحقیق جهت قبله .
7 ـ تشریح الافلاک .
8 ـ حاشیه تشریح الافلاک .
9 ـ حاشیه شرح التذکره خواجه نصیر الدین طوسى در هیات .
10 ـ حاشیه شرح قاضى زاده روحى .
11 ـ الحساب .
12 ـ حل اشکال عطارد و قمر.
13 ـ خلاصة الحساب و الهندسه .
14 ـ شرح صحیفه .
15 ـ صحیفه در اسطرلاب .
16 ـ استعلام .
17 ـ تقویم شمس با اسطرلاب .
18 ـ القبله , ماهیت و علامات آن .
19 ـ معرفة التقویم .
20 ـ جبر و مقابله .
ک ـ حکمت و فلسفه (3 جلد):
1 ـ انکار جوهر الفرد.
2 ـ الوجود الذهنى .
3 ـ وحدت وجود.

ل ـ علوم غریبه ( 4 جلد):
1 ـ احکام النظر الى کتف الشاة .
2 ـ رساله جفر.
3 ـ جفر.
4 ـ فالنامه .
و چـنـد جـلد کتاب دیگر که موضوعات آنها مشخص نشده است , مانند: شرح حق المبین , الصراط المستقیم , القدسیه و.
اولین کسى که یک دوره فقه غیر استدلالى به صورت رساله عـمـلیه به زبان فارسى نوشت به نام (جامع عباسى ) شیخ بهائى است.

گفتار بزرگان:

برخى در توصیف او گفته اند: شیخ بزرگوار ما (علا مه جهان بشر و مجدد دین در قرن حادى عشر) است که ریاست مذهب و ملت به او منتهى گردید, و در علوم و فنون اسلامى فنى وجود نداشته که او از آن بهره اى نبرده باشد.

مقام علمی:

گاهى ستارگانى طلوع کرده اند که غیر از فروغ شعر و نویسندگى , داراى پرتو نبوغ و مواهب فطرى دیگرى هم بوده اند یکى از همین نوابغ ,بدون شک حکیم و فقیه و عارف و مـنجم و ریاضى دان و شاعر و ادیب و مورخ بزرگ , در آسـمـان عـلم و فقاهت , شیخ بها الدین عـامـلـى , معروف به (شیخ بهائى ) است شیخ بهائى نه تنها در فقه و حکمت و ریاضیات و لغت و حـدیـث دسـت داشـتـه است , بلکه او واجد کمالات و حایز علوم معقول و منقول بوده است هنوز داسـتـانهاى حیرت آورى که از شگفتیهاى علمى اوست , در اذهان مردم جریان دارد و حقا مى توان گـفت شیخ بهائى نه تنها عالم کم نظیرى است , بلکه در نوع خود شخصى بى مانند است اطلاعات وسیعى که شیخ بهائى در رشته هاى مختلف داشته , به شهرت وى کمک بسیارى کرده است و تنها طبقه خواص و اهل مطالعه نیستند که او را مى شناسند, بلکه توده مردم هم با اسم او آشنایى کامل دارند.
شـیـخ بـهـایـى در اثـر ذکاوت و استعداد فطرى که داشت , با بهره گیرى از پدر و محیط علمى و فضیلتى اصفهان توانست در علوم و دانشهاى متداول عصر تبحرى به دست آورد .در جامعیت و تنوع علوم و دانش , کمتر نظیرى مـى تـوان بـر او پـیـدا نـمود.
او خود با تواضع و فـروتـنى خاصى , به این حقیقت اعتراف دارد, آنجا که مى گوید : من در مباحثه و جدل ,بر هر ذوفـنونى چیره شدم , ولى هرگز نتوانستم با کسى که در یک فن استاد بود ,حریف شوم.
پس هر انسانى نمى تواند در تمام فنون موفقیت و پیشرفت داشته باشد, بسیار بجاست که مربیان و پیش کسوتان ذوق فرد را در یابند و او را به مسیر مورد علاقه اش هدایت کنند.

مسافرت:

شیخ بهائى مردى جهانگرد بوده است و به مصر, شام , حجاز, عراق , فلسطین , آذربایجان وهرات مسافرت کرده است .

دوران:

نـیمه اول قرن یازدهم هجرى , و نیمه اول قرن هفدهم میلادى بـراى مؤرخین داراى اهمیت و اعتبار ویژه اى است قرن هفدهم میلادى , قرن پیشرفت و رنسانس عـلـمـى در اروپـا نام گرفته است , از طرفى در این زمان زمامدارانى حاکمیت داشته اند, مانند (سلیمان قانونى ) در عثمانى, شاه عباس صفوى اول در ایران , سلطان مغول محمد شاه اکبر در هندوستان , ملکه الـیـزابـت اول درانـگـلـسـتان , و لوئى چهاردهم در فرانسه که همه, برخلاف اسلاف و اقران خود, عموما معروف به علم دوستى و دانش طلبى بوده اند و در روزگار این حـکـومتها, دانشمندان و هنرمندان نامى در سر تا سر جهان پا به عرصه حیات نهادند, فى المثل در انـگـلـسـتـان (فرانسیس بیکن ) که از مـیـراث غـنى فرهنگ اسلامى بهره ها برده است (شکسپیر) شاعر نامدار در فـرانـسـه (رنـه دکـارت ) شـاعـر و نـمایشنامه نویس , (کورلى ) و (مولر) در آلمان , فلکى دان معروف , (کپلر), و در ایتالیا (گالیله ) رشد و نما یافته اند.
بـه مـوازات هـمـیـن آگـاهیهاى عمومى و جهانى , در دنیاى اسلامى نیز نویسندگان و فلاسفه نـامدارى مانند ملا صدرا میرداماد و شیخ بهائى پا به عرصه حیات علمى نهاده اند, که در مورد شخصیت اخیر گفته اند او قبل از (نیوتن ) دانـشـمند انگلیسى , به قوه جاذبه زمین توجه داشته و در مورد سقوط آزاد اجسام بر حسب جاذبه خورشید, ثوابت , سیارات و اقمار بحث و گفتگو نموده است .

وفات:

در مـورد تـاریـخ وفـات شـیـخ بـهایى نیز اقوال گوناگون وجود دارد, صاحب (تاریخ عالم آراى عـبـاسى ) که از مأخذ مورد اعتماد است , مى گوید که در شب چهارم شوال سال 1030 هـ .ق بیمار شد و هفت روز رنجور بود, تا اینکه در شب 11 شوال در گذشت و از آنجا به مشهد بردند و در آنجا که درس مى گفت , به خاکش سپردند.

منابع

پایگاه اسلامی الشیعه



تعداد بازدید ها: 65505


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..