منو
 کاربر Online
882 کاربر online

شفای همسر یکی از یاران

چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > معجزات

یکی از یاران امام صادق علیه السلام به نام عبدی نقل می کند که:
روزی همسرم به من گفت:«مدتهاست امام صادق علیه السلام را ندیده‌ایم. کاش می‌شد به حج مشرف شویم و در آنجا با امام خود، تجدید عهد و دیدار کنیم.»
به همسرم گفتم:«پولی که با آن به حج مشرف شویم نداریم.»
همسرم گفت:«جواهراتم را بفروش.»
جواهرات همسرم را فروختم و راهی سفر شدیم. نزدیکی های مدینه همسرم به شدت بیمار شد و به حال احتضار افتاد. ناامید از بهبود همسرم به تنهایی وارد مدینه شدم.
خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و سلام کردم. امام پاسخم را داد و از احوال همسرم پرسید. ماجرا را تعریف کردم. امام مدتی سر به زیر انداخت و سپس فرمود:«از بیماری زنت محزونی؟»
گفتم:«بله.»
امام فرمود:«من از خداوند برای همسرت شفا خواستم. اکنون نزد او برگرد که او شفا یافته است.»
به سرعت نزد همسرم برگشتم و دیدم حالش خوب است.
ماجرا را پرسیدم. گفت:«وقتی تو از نزد من رفتی، من در حال احتضار بودم که ناگهان امام صادق وارد شد و حالم را پرسید. گفتم در حال مرگ هستم و این فرشته مرگ است که در می خواهد جان مرا بگیرد.»
امام به ملک الموت فرمود:«ای عزرائیل. آیا به تو فرمان نرسیده است که گوش به فرمان ما باشی؟»
عزراییل جواب داد:«آری، سرورم. اطاعت می‌شود.»
پس از آن امام با ملک الموت خارج شد و من همان لحظه بهبود یافتم و به هوش آمدم.


تعداد بازدید ها: 6365


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..