مقدمه
مینا سختترین بافت بدن است و از نظر سختی چهارمین ماده سخت دنیا محسوب میگردد. سختی آن معادل فولاد نرم است. مینای دندانهای دایمی که 96% آهکی شده باشد دارای شفافیت بوده و بدین دلیل رنگ
عاج زیرین خود را منتقل مینماید (از ورای آن رنگ عاج زیرین قابل مشاهده است). بنابراین عاج ، تعیین رنگ دندان است به این دلیل در دندانهای غیر زنده که رنگ عاج تیره میشود مینا نیز دیده میشود. ضخامت مینا در اتصال سیمانی – مینایی حدود چند میکرومتر است و در نوک کاسپ به حداکثر ضخامت خود یعنی 5/2 میلیمتر میرسد. مینا در عین سختی بسیار شکننده بوده و به این دلیل چنانکه توسط عاج حمایت نگردد میشکند. این پدیده هنگام تهیه حفره جهت پرکردن دندان بایستی همیشه مدنظر باشد.
ساختمان مینا
منشور مینایی
واحدهای ساختمانی مینا
منشور مینایی یا میله مینایی نام دارد، در برشهای میکروسکوپی مشاهده میگردد که مینا از تعداد زیادی ساختمانهای میلهای شکل ، که دارای مسیر مارپیچی هستند، تشکیل شده است. هر یک از این واحدهای ساختمانی یک منشور مینایی خوانده میشود. نامگذاری منشور ، با توجه به نمای مقاطع عرضی این ساختمانها در دندان بعضی از حیوانات است که کم و بیش شکل هندسی شش ضلعی داشته، صورت گرفته است. در انسان منشورهای مینایی در مقاطع عرضی نمایی شبیه به سوراخ کلید یا قطره اشک وارونه دارند. بهمین دلیل به منشورهای مینایی انسان میله مینایی میگویند. امروزه هر دو نامگذاری میله مینایی و منشور مینایی معادل هم به کار گرفته میشوند. تعداد منشورهای مینایی حداقل 500 هزار عدد در دندانهای پیشین (یک پایین) و حداکثر 12 میلیون عدد در دندانهای آسیایی اول بالا (6 بالا) است. منشورهای مینایی از اتصال عاج و مینا شروع میشوند و در سه بعد فضا دارای انحنا میباشند بدین صورت که:
- از عاج تا سطح آزاد دندان کشیده شدهاند.
- نسبت به سطح افق دارای مسیر منحنی شکل به سمت چپ و راست هستند.
- نسبت به صفحهای که عمود بر سطح افق قرار گرفته است دارای انحنای به سمت بالا و پایین هستند.
غلاف منشور
غلاف منشور از ماده پروتئینی بیشتری تشکیل شده است. در بعضی نواحی ، منشور بدون غلاف است یا ساختمان غلاف فوقالعاده ناچیز است. غلاف منشور در نواحی بوجود میآید که یک تغییر مسیر ناگهانی در مسیر بلورهای (HAP) بوجود آمده باشد، در نتیجه با توجه بنحوه جهتگیری بلورهای (HAP) در یک منشور و منشورهای مجاور این تغییر مسیر ناگهانی در محلهایی است که دم یک منشور بین دو سر منشورهای مجاور قرار گرفته است، بعلت تغییر مسیر ناگهانی فضاهای ایجاد شده بین بلورهای (HAP) توسط ماده پروتئینی پر میگردد و بدین ترتیب غلاف منشور بوجود میآید. از نظر شیمیایی غلاف منشور از جنس آملوبلاستین است و بنام
آملین و
شیتلین نیز خوانده میشود. علت نامگذاری شیتلین آن است که در (Prism sheath) وجود دارد. این پروتئین تعیین کننده محدود منشورهای مینایی است.
ناحیه بین منشوری
همانطور که بحث
آملوژنز اشاره شد، بعد از تشکیل زواید تومز ترشح مینا با تاخیر زمانی از دو نقطه مجزا صورت میگیرد: منطقه گردنی زواید تومز که آملوژنز پیش در آن شروع شده و منجر به پیدایش جدار حفره (Pit wall) میگردد. بعد از تغییر ، مختصر فعالیت ترشحی زایده مخروطی شکل شروع شده و در داخل حفرات (Pits) را پر مینماید. در حضور زایده تومز ، منشورهای مینایی تشکیل میشوند و محل آنها داخل حفرات (Pits) بوده، دیواره حفرات که اولین ترشح میناست نواحی بین منشوری را ایجاد مینماید. جدار حفره ساخته شده توسط هر
آملوبلاست با نواحی مشابه مجاور خود ادغام میشود و فصل مشترک مشخصی بین آنها وجود ندارد. بنابراین منطقه بین منشوری توسط همکاری دو جانبه قسمت گردنی زواید مجاور ساخته میشود. در مناطق بین منشوری مسیر بلورهای (HAP) با نواحی دیگر تفاوت داشته در واقع مناطق بین منشوری قسمتی از دم منشورهای مینایی محسوب میگردند.
رابطه متقابل بین منشورها
منشورهای مینایی همگی کم و بیش عمود بر (DEJ) قرار دارند. این حالت با زاویهای بین 80 تا 100 درجه متغیر است. منشورهایی که در نزدیک اتصال سیمانی مینایی قرار دارند حالت افقی داشته و با زاویه 90 یعنی عمود بر (DEJ) ، قرار میگیرند. بین هر دو منشور مجاور یک اختلاف فاز 2 درجه وجود دارد و در مقایسه تفاوت چندانی را نشان نمیدهد اما هنگامی که چندین منشور بعد از منشور موردنظر و چندین منشور قبل از منشور مورد نظر با همدیگر مقایسه شود این تفاوت مشخص میشود، در چنین مواردی اختلاف بصورت تغییر مقاطع عرضی منشورها دیده خواهد شد.
خطوط عرضی- نوارهای عرضی
در برشهای خشک مینایی بالغ و همچنین مینایی که در حال بلوغ است نوارهای عرضی تیره و روشن به فواصل معین در مسیر طولی هر منشور مینایی مشاهده میگردد. در برشهای ایدهآل یا مطلوب این نوارهای عرضی به فواصل 4-1 میکرومتری تکرار میشود و به منشورهای مینایی ، نمایی پله مانند (شبیه نردبان) میدهد. از کنار هم قرار گرفتن خطوط مشابه در منشورهای مجاور خطوط عرضی بوجود میآید.
خطوط رتزیوس
خطوط رتزیوس نشاندهنده ریتم فعالیت هفتگی آملوبلاستها میباشد. این خطوط در برشهای طولی و عرضی مینای بالغ و در مقاطع خشک دیده میشود. در برشهای طولی تاج دندان بصورت خطوط منحنی دیده میشوند که از (DEJ) شروع شده و به فواصل نامعین به سطح آزاد مینا ختم میشوند. گروهی که نزدیکتر به (DEJ) کاسپ قرار دارند بجای آنکه به سطح مینا برسند
دامنه کاسپ را دور زده و به طرف دامنه دیگر میروند. در برشهای عرضی این خطوط بصورت حلقههای متحدالمرکز دیده میشوند. و بیانگر تشدید دورهای فعالیت آملوژنز میباشند. مطالعات فراساختاری نشان میدهند که خطوط رتزیوس در نواحی که یک حالت تنگی موقت در ناحیه گردنی زایده تومز ایجاد شده و متعاقب آن وسعت
قطب دیستال زایده تومز افزایش یافته و ترشحات آن نیز افزایش یافته باشد، تشکیل میشوند.
این تنگشدگی موقت در تکتک منشورهای مینایی مجاور هم اتفاق افتاده و از انطباق این نواحی خطوط رتزیوس بوجود میآید. در مطالعه مقاطع خشک مشاهده میشود در محلی که خطوط رتزیوس تشکیل شده، منشورهای مینایی تغییر مسیر داده و در مسیر جدید مینا را ترشح مینمایند. با هر بار تغییر مسیر یک خط رتزیوس جدید بوجود میآید که از انطباق آنها خطوط رتزیوس کامل تشکیل میگردد. خطوط رتزیوس به ضخامتهای گوناگون و فواصل نامعین دیده میشود. در برشهای رنگ نشده ممکن است به رنگ زرد ، زرد تیره ، قهوهای و حتی قهوهای تیره دیده شوند. این خطوط در دندانهای دایمی بوفور یافت میشوند. در مینای شیری بعد از تولد با فراوانی کمتر و در مینای ساخته شده پیش از تولد به ندرت یافت میشوند. میله های مینایی از چپ به راست خطوط رتزیوس از قسمت تحتانی چپ به قسمت فوقانی راست کشیده شدهاند.
نوارهای هانتر – شوگر
در برشهای خشک ، در مقاطع طولی و عرضی ، نوارهایی دیده میشوند که از (DEJ) شروع شده و حداکثر تا چهار پنجم ضخامت مینا را در منطقه مربوطه طی مینمایند. علت مشاهده ، این نوارها بدین صورت است که در برابر سطح برش ، دستجاتی از منشورهای مینا نسبت به دستجات مجاور خود تفاوت مسیر دارند و این اختلاف مسیرها است که در استجات مجاور منشورهای مینایی بصورت
نوارهای هانتر – شوگر دیده میشود. در تصاویر میکروسکوپی این دستجات بصورت نوارهای تیره روشن دیده میشوند. نوارهای تیره (Diazon) و نوارهای روشن (Parazone) خوانده میشوند. باید دانست که تیره و روشن بودن یک پدیده نوری است و چنانچه مسیر تابش نور را تغییر دهیم نوارهای تیره و روشن بترتیب به نوارهای روشن و تیره تبدیل خواهند شد.
ناحیه تولدی
یک خط رتزیوس واضح است که بیانگر ساخته شدن مینا هنگام تولد میباشد. در این مدت یک اختلال 4-3 روزه در آملوژنز اتفاق میافتد و پس از آن ساختهشدن مینا به روال طبیعی ادامه مییابد. مینایی که در این مدت ساخته شده از نظر نسبت ماده آلی به معدنی و نیز جهتگیری بلورهای (HAP) با بقیه مینا تفاوتهایی را نشان میدهد. به نظر میرسد که محتوای ماده آلی این مینا بیشتر باشد و همین امر باعث اختلال آهکی آن میشود.
تیغههای مینایی و ترکهای مینایی
ترکهای مینایی در اثر عوامل مکانیکی و فیزیک ایجاد شده و ممکن است حاوی مواد برونزا نظیر بزاق ، خردههای غذایی یا هر مادهای که از محیط خارج وارد شده باشند. تیغهها ساختمانهای ترک مانند هستند که از سطح آزاد مینا تا (DEJ) کشیده شدهاند. در نمای میکروسکوپی و در محل باقی ماندهاند تشکیل شدهاند. احتمالا تیغهها در سطوح کشش ایجاد میشوند. وقتی منشورهای مینایی از چنین سطوحی عبور میکنند معدنی شدن در قسمت کوتاهی از منشور بخوبی صورت نمیگیرد. اگر ضایعه شدیدتر باشد، ترک پدیده میآید اگر ترک قبل از رویش دندان بوجود آید توسط سلولهای اطراف اشغال میشود. اما اگر بعد از رویش دندان بوجود آید توسط مواد آلی موجود در حفره دهان پر میشود. سه نوع تیغه مینایی وجود دارد:
تیغه نوع A: شامل قسمتهایی از منشور است که به میزان جزئی معدنی شده است.
تیغه نوع B: حاوی سلولهای مضحمل شده میباشد.
تیغه نوع C: در دندانهای رویش یافته بوجود میآید و در اینحالت توسط مواد آلی موجود در بزاق اشغال میشود.
- تیغههای نوع A و B محدود به میناست اما نوع C,B ممکن است تا داخل عاج امتداد یابند.
دستجات مینا
به ساختمانهایی گفته میشود که در برشهای خشک عرضی و طولی بصورت دستجات علف مانند از (DEJ) شروع شده و به داخل مینا رفتهاند این نواحی مشابه گسلهای زمین شناسی میباشند به این ترتیب که پروتئینها به یک طرف رفته و نواحی معدنی شده هیپرمینرالیزه از مینا تشکیل میشود. باقی ماندن مواد آلی در فواصل این بلوکهای هیپرمینرالیزه سبب پیدایش دستجات مینایی میگردد. دستجات مینایی ممکن است به صورت انفرادی و یا دستجات چندگانه دیده شوند از نظر شیمیایی نواحی کم بالغ یعنی دارای مواد آلی فراوانتر میباشند. ولی آنچه مسلم است پروتئینهای اصلی مینا در این نواحی قابل شناسایی نیستند بلکه پروتئینهای مضمحل شده باقی ماندهاند. احتمالا بیشتر این پروتئین آملوژنینهای مضحمل شده میباشند.
دوک مینایی
قبل از اینکه مینا ساخته شود تعدادی از زواید
آنتوبلاستها در بین آملوبلاستها قرار میگیرند پس از اینکه تشکیل مینا آغاز شد این زواید در مینا گیر افتاده و
دوکهای مینایی را ایجاد میکنند. دوکها جهت منشور را دنبال نمیکنند.
مینای پیچدار
در برشهای مطلوب ، منشورهای مینایی روی کاسپ دندان منظره مارپیچی از خود نشان داده و به دور یکدیگر میپیچند. این مارپیچها در واقع مربوط به تواترات آملوبلاستها است که نسبت به سطح عمود بر افق ، بطرف بالا و پایین منحرف گشته و در تجسم سه بعدی مانند یک مارپیچ حول یک محور مرکزی قرار گرفتهاند. در برشهای مطلوب بین منشورهای مجاور تداخل شدید دیده میشود تداخل منشورها در نوک کاسپها از دیدگاه بیومکانیکی حائز اهمیت بوده و مینا را در مقابل فشارهای مکانیکی که بیشتر به نوک کاسپ وارد میشود محافظت مینماید.
اتصال مینا- عاج (DEJ)
قبل از شروع دنتینوژنز و آملوژنز قطب دیستال آملوبلاستها روی غشا پایه و قطب دیستال آدنتوبلاستها بطرف ناحیه بدون سلول ، که بصورت نوار روشن و وسیع دیده میشود، قرار دارد. ساختن عاج پیشتر از مینا آغاز شده و با شروع فعالیت آدنتوبلاستها بتدریج ناحیه بدون سلول توسط عناصر ساختمانی پر شده و محو میشود. کمی بعد آملوژنز شروع میشود. آملوبلاستها ابتدا با فعالیت آنزیمی غشا پایه را مضمحل مینمایند. پس با ساخته شدن اولین مینا (8 میکرومتری بدون منشور) بر روی عاج اتصال عاج مینا (DEJ) شروع به تشکیل مینماید. در نمای سه بعدی این اتصال از فرورفتگیهای کاسهای شکل تشکیل شده که لبه آزاد کاسهها بطرف مینا قرار گرفته است. در برشهای دو بعدی بصورت مضرس یا دندانهدار است وجود این حالت سبب افزایش سطح اتصال عاج با مینا شده و همچنین از شکستگی مینا جلوگیری مینماید.
سطح مینا
منظور از سطح مینا ممکن است مطالعه سطح مینا قبل از رویش و یا بعد از رویش دندان باشد. بعد از پایان آملوژنز ، سلولهای آملوبلاست همراه با بقیه سلولهای عضو مینایی روی سطح خارجی مینا ، اپیتلیوم کاهش یافته مینایی (R.E.E) را تشکیل میدهند. در اینحالت ، بین سلولهای آملوبلاست و مینا اتصال واقعی وجود دارد. این اتصال بصورت ساخته شدن تیغه پایه در قاعده سلول آملوبلاست است که شامل تیغه شفاف و تیغه متراکم است تیغه شفاف در تمای با غشا سیتوپلاسمی و تیغه متراکم در تماس با مینا قرار میگیرد. در داخل غشا سیتوپلاسمی در ارتباط با تیغه شفاف ، پلاکهای متراکم نیمه دسموزوم که فاقد دسموپلاکین هستند دیده میشوند.
تخلخل مینایی
مینایی که بتازگی در دهان ظاهر شده دارای تخلخل است معمولا 1/0 درصد مینا را تخلخل تشکیل میدهد. در اثر تماس با یونهای معدنی بزاق و نفوذ یونها زمان میزان تخلخل کم شده و در سنین بالا ممکن است به صفر درصد برسد ولی در پوسیدگیها حتی قبل از استقرار هر نوع حفره پوسیدگی ، تخلخل به شدت افزایش یافته و ممکن است حداکثر تا 25% حجم مینا برسد بدون اینکه نمای آناتومیک را تغییر دهد.
مباحث مرتبط با عنوان