نگرش کلی
تجمع مساکن روستایی بر حسب شرایط اقلیمی و خصوصیات اجتماعی ممکن است چند صورت داشته باشد. درپارهای از روستاها
خانههای روستائیان در درون
قلعه واقع است و دیوارهای بلندگلی آن را از اطراف احاطه میکند و چهار برج استوانهای بلندتر از دیوار ، در چهار گوشه آن بنا شده است که نگهبانان قلعه ، شبها و زمانی که بیم حمله اقوام بیگانه وجود داشت، در آن جای میگرفتند تا اهالی را از چگونگی هجوم دشمن باخبر سازند.
قلعهها معمولا با یک دروازه بزرگ به بیرون
ارتباط پیدا میکند و بربالای دروازه اتاقی است که جایگاه دروازه بان قلعه بوده است. شبها دروازه را میبستند و پشت آن سنگ بزرگی مینهادند که کسی نتواند آن را باز کند. کلیه تاسیسات و ساختمانهای عمومی
ده مانند:
حمام ،
مسجد ،
انبار عمومی ،
طویله ،
آغل و
بهاربند (جایگاه شبانه تابستانی دامها) در درون قلعه واقع است. در اطراف دیوارهای بلند ، خانههای روستائیان کنار هم قرار دارد.
تقسیم روستاهای ایران ازلحاظ شکل سکونت
گونه اول
روستاهایی است که واحدهای مسکونی خانوادههای روستایی به صورت مجتمع و انبوه بر گرد یکدیگر قرار گرفتهاند و
باغها و
مزارع در اطراف آن گسترده است، بطوری که اگر از بالا به
سیمای روستا نگاه کنیم دو قسمت جدا از هم را تشخیص میدهیم. قسمتی که در آن خانههای روستائیان مجاورهم قرار گرفته است و قسمت دیگر باغها و زمینهای زراعی واقع است.
در روستاهای
مناطق جلگهای ، خانهها بطور ساده کنار هم قرار گرفته ، گاه به هم متصلند و گاه نیز کوچههای تنگ و کج و معوج آنها را از هم جدا میسازند. دکان ، مسجد ، و پارهای از اماکن و تاسیسات عمومی در قسمت مرکزی ده واقع است. باغچهها و باغها مجاور خانههاست و مزارع در اطراف آن ، در فاصله دور قرار دارند. در پارهای روستاها مساکن روستائیان در دو یا چند نقطه متمرکز است و میان انها فاصلههای کم و بیش زیادی وجود دارد. دهکدههای لرینی (Larini) و لومار (Lumar) درمنطقه
ایلام از این جملهاند. و گروههای روستانشین نسبت به هم نوعی جدایی مکانی دارند.
گونه دوم
روستاهایی است که خانههای روستایی بطور پراکنده و دور از هم در حاشیههای مزارع ، نخلستانها و یا باغها واقعند. نمونه این قبیل روستاها را در مناطق
گیلان ،
بندرعباس و
میناب میتوان یافت.
سازمان بندی روستاها در جلگه گیلان
توزیع مساکن روستایی در گیلان به گونهای است که از هر لحاظ با شکل آبادیهای ایران مرکزی تفاوت دارد. دهکدهها از خانههای پراکنده و محلههایی تشکیل میشود که از نظر بافت مجزا از یکدیگرند و در مجاورت
برنج زارها بطور پراکنده جای دارند. در
ایران مرکزی وجود
قلعه و تمرکز واحدهای مسکونی به منظور دفاع دسته جمعی اهالی در برابر حملات گروههای کوچنده مهاجم بوده است. اما برای ساکنان روستاهای حاشیه
خزر پدیده ناامنی وجود نداشته است و در مقابل ضرورت حفظ
مزارع برنج از گزند
حیوانات بویژه
گراز و نیز تراکم و تنوع کار در
زراعت برنج و دشواری رفت و آمد در راههای گل آلود ، تنگ و باریک ایجاب میکند که خانههای روستایی در مجاورت مزارع برنج بطور پراکنده استقرار یابد.
عوامل تجمع و پراکندگی مساکن روستایی
عامل طبیعی
شکل سکونت در دهات با عوامل طبیعی چون
آب و
خاک ارتباط زیادی دارد. در نواحی کم آب و خشک و نیمه خشک که همکاری جمعی به منظور تهیه آب ضرورت پیدا میکند، عامل آب در تمرکز مساکن روستایی بیشترین تاثیر را دارد و مساکن روستایی به صورت مجتمع پدیدار میشود. مثلا وجود یک
چشمه باعث میشود که روستائیان خانههای خود را در اطراف آن بطور متمرکز احداث کنند. در مناطقی که
آب قنات استفاده میشود، شکل سکونت اغلب متمرکز است. در بسیاری از مناطق ایران در
دشتهای مرکزی و
خراسان خاصه در قسمت جنوبی آن مهمترین عاملی که در الگوی سکونت و شکل آن موثر است آب و قنات است.
بدین ترتیب که خانههای ده در اطراف مظهر قنات به صورت مجتمع بنا شده است. در این مناطق طرز استفاده از قنات و شیوه آبیاری حتی در شکل سکونت قشرهای اجتماعی جامعه ده موثر است. عامل
خاک نیز یکی دیگر از عواملی است که در تجمع خانههای روستائیان موثر است. کمی خاک و محدود بودن اراضی زراعی خصوصا در
نواحی کوهستانی که عامل خاک اهمیت حیاتی دارد، سبب میشود که روستائیان اغلب به منظور صرفه جویی در زمین با هم بسیار نزدیک شوند و واحدهای مسکونی شان به هم متصل باشند و اراضی زراعی در محل دیگری به نسبت دور از محل مسکونی واقع است.
عامل ناامنی
عامل دیگری که در پیدایش روستاهای نوع متمرکز موثر بوده است، دفاع و پایداری در برابر نیروهای مهاجم و گروههای غارتگر بود که به صورت صحرانشینان ،
ایلات و
عشایر چادرنشین یا دستههایی از دشمنان به روستاها حمله میکردند و زندگی مردم را به یغما میبردند. بدین ترتیب دهاتی که در معرض هجوم اقوام صحرانشین و یغماگر قرار گرفتهاند، به ضرورت امر دفاع ، شکل متمرکز و مجتمع به خود گرفتهاند. مثلا روستاهای واقع در دشتهای شمالی اصفهان مانند گز (جز) حصار دارد و راه ورود به ده از دروازههای تنگ میگذرد، همچنین قسمت مرکزی مورچه خورت عبارت است از قلعهای که محل سکونت روستائیان و نگاهداری احشام است.
عامل خویشاوندی و طابفهای
پارهای گروهها که در میان آنها
نظام خویشاوندی نیرومندی وجود دارد و یا اینکه از یک طایفه تشکیل شدهاند، به تجمع گرایش بیشتری دارند و روستاهای متمرکز را بوجود آوردهاند. سکونت اقوام ابتدایی در دهکدهها با روابط خویشاوندی ، آداب و رسوم و فرهنگ مشترک آنها ارتباط مستقیم دارد. افراد هر کلان که دارای یک «توتم» بودند و از فرهنگ مشترک واحدی پیروی میکردند، در یک جا به صورت مجتمع گرد میآمدند تا به راحتی بتوانند
مراسم مذهبی ، جشنها و آداب و رسوم مشترک خود را بطور جمعی انجام دهند.
عامل مالکیت
نوع مالکیت نیز از عواملی است که در تجمع و پراکندگی مساکن روستایی موثر است. در نقاطی که سابقا
نظام بزرگ مالکی و
ارباب - رعیتی حاکم بود، خانههای ده بیشتر متمرکز و مجتمع است. برعکس دردهاتی که به صورت خرده مالکی اداره میشد و از نظر
آبیاری نیز دشواری وجود نداشته است، مساکن روستائیان اغلب بطور پراکنده و در میان
مزارع ، نخلستانها و باغها قرار دارد. پس از پیدا شدن مالکیتهای کوچک فردی ، درپارهای از روستاها ، گرایش زیادی در جهت پراکندگی و تفرق واحدهای مسکونی مشاهده میشود.
مباحث مرتبط با عنوان