منو
 صفحه های تصادفی
درس الیاف نساجی
خلف بن ابوجعفربن لیث
پارالاکس
ابوالفضل جعفر بن محمد
کروماتوگرافی گاز ـ مایع
صنایع دستی
قورباغه ها و وزغها
امتیاز تلگراف در دوره مظفرالدین شاه
جمع شدن یاران دین
به سوی جامعه اطلاعاتی
 کاربر Online
558 کاربر online

دیوان فارسی اقبال

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > فلسفه
فرهنگ > ادبیات
فرهنگ > ادبیات > ادبیات فارسی
فرهنگ > ادبیات > سبک های ادبی
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > قرآن
فرهنگ > ادبیات > دستور زبان فارسی
زندگی
فرهنگ > الهیات
فرهنگ > الهیات > دین اسلام
زندگی > افکار و عقاید
(cached)

سروده : محمد اقبال لاهوری

مقدمه

علامه اقبال لاهوری ظاهرا در هر نوع شعری طبع آزمائی کرده‌اند ولی بیشتر از همه نظر ایشان متوجه غزل ، دوبیتی و مثنوی است و در بین اینها ذوق و استعدادش بیشتر با غزل گره خوردگی پیدا کرده که جاویدنامه نمونه عینی آن است. , و بر این اساس در دو زبان فارسی و اردو صاحب دیوان هستند که در این مقاله به بررسی دیوان فارسی ایشان می‌پردازیم.

سبک شعری دیوان

ایشان هر چند در سبکهای مختلفی از جمله به سبک خراسانی ، سبک هندی و سبک عراقی کارهایی انجام داده اما با توجه به شعرهایش ، به سبک خراسانی کمترین توجه را داشته، چنانکه قصیده‌هایش فاقد تشبیه، تغزل رایج شعری است. در سبک هندی نیز آثاری به جای گزارده و از آنجا که ایشان شاعر عارف مسلکی بوده تمثیلها و رمزهای شعریش یادآور شیوه بیان سنائی و عطار و مولوی نیز می‌باشد، اما با توجه به خصوصیات سبک عراقی ، سبک اقبال به آن بسیار نزدیکتر است.

محورهای فکری علامه در دیوان

محور اساسی فکر علامه از نظر سبک شعری بر پایه تعلیمات شاعرانی چون فردوسی، خواجه عبدالله انصاری ، ناصر خسرو ، سنائی، نظامی، عراقی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ، فیضی، بیدل، صائب تبریزی و... استوار می‌باشد. با توجه به خصوصیات سبک عراقی ، سبک اقبال به آن بسیار نزدیکتر است. زیرا وی از جنبه صوری بیشتر به حافظ و از جنبه معنوی و محتوی به مولوی عنایت ویژه‌ای داشته است علاوه بر آن در سروده‌های اقبال، بازتاب فکر و سخنوری مولوی کاملا آشکار است هم از نظر برداشتهای عرفانی و فلسفی و هم از جهت اشارات قرآنی و روایتی. تا جائیکه بنابر اقرار استاد فروزانفر ایشان تجلی روح مولوی می‌باشد. به عنوان نمونه اسرار خودی اقبال به توصیه پیر روم (مولوی)، برای بیداری مسلمانان درس خودی و خودشناسی می‌دهد. ایشان همچنین از تضمینات آثار فکر سعدی بی‌بهره نبوده تا جائیکه مشترکاتی از نظر قافیه ، ردیف و وزن در میان اشعار فارسی و اردوی اقبال می‌بینیم. همچنین علاوه بر استفاده از تضمینات آثار فکر سعدی ، یکی از علاقمندان و واصفان حافظ بوده، از لغات و اشعار حافظ در آثار خود استفاده می‌کرده تا جائیکه جوابیه دیوان شرقی گوته را به سبک و زبان حافظ پاسخ گفته است.

با نظر بر اینکه چون اقبال شاعریست آگاه به مسائل اجتماعی روز و متفکر و بلند اندیشه، آگاه به دین و فلسفه و سیاست ، در عین حالی که زبان ادبیش آمیخته با انواع صنعتها، بدایع و ظرافتهای هنر کلامی است در هر یک از انواع شعری که وارد می‌شود نکته‌ای ظریف نیز بیان می‌دارد، که این ویژگیها رنگ خاصی به شعر اقبال می‌دهد که ما در کمتر شاعری سراغ داریم.

چارچوب فکری اقبال

با در نظر گرفتن اینکه اقبال از نزدیک با چندین فرهنگ و تمدن در تماس بوده، در خانواده‌ای مسلمان و متدین بدنیا آمده، دوران جوانیش را در دانشگاههای اروپا گذرانده، تا جائیکه به قول معروف به زبان اردو سخن می‌گفته به لاتین می‌نوشته و به فارسی شعر می‌سروده، هم در فلسفه کرسی استادی داشته و هم در علم اقتصاد و هم در سیاست حرفی برای گفتن داشته، همه اینها از او متفکری جامع نگر بوجود آورده بود. ایشان با آنکه خود را مرید مولوی عارف می‌داند در عین حال در میان مسلمان و فعالان سیاسی عصرش جایگاه ویژه‌ای برای خود باز می‌کند ، در شمار معدود کسانی است که طرحی نو در اندیشه دینی بوجود آورده. با این بیانات می‌توان گفت عناصر فکریش را بطور فهرست وار چنین بیان کرد:

  • جنبه عرفانی در شعر و آثار اقبال نمود ویژه‌ای دارد، ارزشهای مثبت تصوف را تائید و جنبه‌های منفی آنرا رد می‌کند، به مردم توصیه می‌کند در سایه توجه به تعلیمات قرآنی راه زندگی را پیدا کنند می‌فرماید:

گر تو می خواهی مسلمان زیستن
نیست ممکن جز به قرآن زیستن


  • اقبال با درک اینکه دولتهای دست نشانده و استمعارگر عامل بدبختی مردم است، مردم را متوجه خطر کرده، با استادی و هوش سرشار خود، اندیشه‌های عرفانی و حکیمانه خود را آنچنان به زبان ساده به مردم تفهیم می‌کند که انگار خون تازه در رگهای ملت می‌دمد. و برای آنها بیدار باش می‌دهد تا استعمار را در سایه وحدت اسلامی از پای در آورند.

  • اقبال هنر را برای زندگی و زندگی کردن می داند و هنرهایی که فاقد چنین شاخصه‌ای باشد باعث نابودی.


  • توجه و تمایل وی به قرآن، تعلیمات اسلامی، پیامبر اکرم و خاندان وی نیز قابل توجه می‌باشد، در کمتر اثری از علامه نمی‌توان سراغی از تاثیر قرآن، تعلیمات اسلامی سراغی گرفت. معتقد است که مسلمانان امروز در سایه تعلیمات اسلامی می‌توانند، در حل مشکلات سیاسی و اجتماعی عصر جدیدی پیروز گردند که یکی از این حلال مشکلات را همان بحث اجتهاد معرفی می‌کند که قادر است در رویدادهای دنیای جدید و تنگناهای عصر صنعت، نجات بخش مسلمین باشد.

  • اردت ویژه ای به حضرت محمد داشته تا جائیکه وقتی یکی از اطرافیانش نام آن حضرت را می‌برده رنگ وی تابناک و گلگون می‌گشته، محبوب واقعی هر مرد و زن مسلمان را آن حضرت معرفی می‌نماید.

  • بروز اختلاف مذهبی برایش خیلی رنج آور بوده هر چند که حنفی مذهب بوده، اعلام می‌داشته که این کارها وحدت اسلامی را از بین می‌برد، شیفتگی وافری به خانواده اهلبیت داشته، با صداقت ویژه و سوز و گداز خاصی در مدح اهلیت زبان را به شعر واداشته تا جائیکه، ولایت آنها را عامل زنده بودن خود می دانسته و این چنین اقرار می‌کرده که:

از ولای دودمانش زنده ام
در جهان مثل گوهر تابنده‌ام


  • حضرت فاطمه را سرور زنان جهان می‌داند، ایشان را به عنوان الگوی کاملی برای زنان مسلمان معرفی می‌کند.

  • قیام حسینی را قیام و نهضت آزدی خواهی معرفی می‌کند،شهادت عظیم امام حسین را برای افراد مظلوم به عنوان سرمشق بیان نموده، اعلام می‌دارد که برای ایفای حق خود قیام کنند با این بیان که:

هر که پیمان با هوالموجود بست
گردنش از بند هر معبود رست

تیغ بهر عزت دین است و بس
مقصد او حفظ آئین است و بس

خون او تفسیر این اسرار کرد
ملت خوابیده را بیدار کرد

بخشهای دیوان

پس از آشنایی اجمالی با سبک شعری اقبال و چهارچوب فکریش در اینجا گذری کوتاه در دیوان فارسی اقبال که شامل اسرار خودی، رموز بی‌خودی، زبور عجم، پیام مشرق، جاویدنامه، ارمغان حجاز می‌باشد، کرده و به معرفی هر کدام از آنها می‌پردازیم:

اسرار خودی

نخستین مثنوی علامه به زبان فارسی می‌باشد در وزن بحر رَمل، که به شیوه کلاسیک شعرای ادبی عارف ایران سروده شده است. ظاهرا مثنوی اسرار خودی نتیجه انقلاب درونی و تحولاتی درونی اقبال است که در سایه آشنایی اقبال با عرفان اسلامی و ایرانی از یک طرف و تمدن و مادیت اروپائی از طرف دیگر که وی را یک شاعری متعهد و انقلابی به بار آورده بود پس از مراجعت از اروپا به رشته نظم در آورد. در حقیقت محور اندیشه وی در مثنوی اسرار خودی نوعی عرفان پویا و سازنده است بر این اساس است که بعضا متصوفان و متفکران گوشه‌گیر را به باد انتقاد می‌گیرد.

رموز بی خودی

از لحاظ لفظ و معنی به تبعیت از مثنوی مولوی سروده شده که پر از مفاهیم علمی، عرفانی و افکار تازه حکمت و تفسیر آیات و احادیثی است با چاشنی داستانهایی از مثنوی معنوی و حکایات عطار.
ایشان در این منظومه خودشناسی و شناخت هویت انسانی را تبیین نموده ابراز می‌دارد که در بین مسلمانان ضمن حفظ خصوصیات فردی، نیروی همبسته واحدی بوجود آید که منتهی به یکپارچگی اسلامی گردد و از تک روی و تفرقه انتقاد می‌کند. وطن را وطن اسلامی و محور اساسی جهان اسلام را قرآن و تبعیت از حضرت محمد صلی الله برای رسیدن به سعادت، ضروری می‌داند. تقلید در احکام دین را بهتر از اجتهاد فردی می‌خواند، با معرفی حضرت فاطمه به عنوان الگوی زن مسلمان، از بی بند و باری زنان عرب بیزاری جسته سعی می‌کند استعمار زدگان و کمونیستها را متوجه اشتباهاتشان ساخته و بیدارشان نماید.

زبور عجم

بخشی از این مجموعه یعنی غرلیاتش از لحاظ شیوه بیان و ارزشهای محتوایی یادآور سبک مولانا، سعدی و حافظ می‌باشد. علاوه بر غزل ، مسماط و ترجیع بند نیز در این بخش سروده شده. ایشان در این مجموعه در پاسخی به گلشن راز شیخ محمود شبستری گلشن راز جدید را سروده که موضوعش تفسیر و تبیین مفهوم خودی و نیروهای بالقوه آن است. قسمت الحاقی آن نیز بندگی نامه می‌باشد که اقبال شرقیان را تشویق به قیام می‌کند تا خود را از زیر اسارت غربیان آزاد سازند.

پیام مشرق

این مجموعه پاسخی است به دیوان شرقی- غربی گوته.

جاویدنامه

این منظومه را که به نام فرزندنش جاوید، به نظم در آورده، در واقع تفکرات اقبال است درباره خلقت جهان و شکایت از تنهایی و رنج روزگار و اوضاع نابسامان زمانه، اظهار ناامیدی وی از پیران و آرزوی اینکه خداوند جوانان را هدایت کند تا حرفهای شاعر را فهمیده ، در راه پیشرفت و ترقی گام برداشته تا در سایه آن به استقلال واقعی برسند.

پیام مشرق (پس چه باید کرد ای قوم شرق)

در این مجموعه سفارشهائی در اطاعت از قرآن دارد، نکاتی در بیان عقاید و افکار خود آورده در بخش دیگر، به بیان علل انحطاط هندیان روی آورده که تحت تاثیر استعمار انگلیس قرار داشته‌اند و فریاد انقلاب سر می‌دهد و در آخر جامعه اسلامی را مخاطب قرار داده و رهنمودهایی کرده، ملل شرق را تشویق می‌کند تا برخود آیند و تنها راه نجات را بازگشت به اسلام می‌خواند.

ارمغان حجاز

آخرین اثر اقبال لاهوری می‌باشد که هفت ماه بعد از وفاتش منتشر گشته، انگیزه اصلی وی در سرودن این مجموعه، احساس ادای فریضه حج بوده که اقبال خود را مهیای انجام آن کرده بود. مجموعه فوق شامل دو بیتی‌هایی است به سبک دوبیتیهای باباطاهر تحت عناوین حضور حق، حضور رسالتماب، حضور ملت، حضور عالم انسانی. نمودار کاملی از سوز درونی شاعر که ضمن آن از وضعیت پریشان هند و سایر ملل اسلامی می‌نالد و بر علمای ظاهر بین که حقایق دین را نادیده گرفته‌اند سخت می‌تازد.

برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به

منابع

  1. دکتر ابوالقاسم رادفر- گزیده اشعار اقبال لاهوری- انتشارات امیر کبیر- تهران 1365-
  2. خردنامه- ماهنامه فرهنگی همشهری اردیبهشت 1385.


تعداد بازدید ها: 56278


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..