اما داستانکلورا (Chlorella) هنوز هم بسیار جالب و دلپذیر است . کلورلا یک خزه دریایی است شما آن را بهتر میشناسید چون یکی از همین خزههای سبزی است که آن را در باطلاق های راکد دیدهاید.
مستر برتین در کتاب خود ، کلورلا را توصیف میکند و میگوید یک جرثومه و ذره میکروسکوپی است مثل یک عامل مغذی کوچک خیلی کامل در استانفورد (Stanford) طی تجاربی که شده و مطالعاتی که به عمل آمده است کشف گردیده کلورلا ، یک عامل کامل ، در ساختن هیدرات دو کربن است اما از لحاظ مواد سفیدهای فقیر میباشد.
اگر تجربیاتی که به عمل آمده است به کنار بگذاریم مستر برتین آنچه را تا کنون درباره کلورلا کشف کرده است اینطور برای ما شرح میدهد.
کلورلا اگر خوب تغذیه شود و در مراحل اول رشد چیده شود دارای مقدار زیادی مواد سفیدهای خواهد بود و حال آنکه اگر آنرا به حال خودش بگذارند و بعد آن را بچینند دارای مقدار کمتری پروتئین خواهد شد این نتایجی که تا کنون بدست آمده است در مراحل اول کار است با این حال ممکن است گیاهی را بدست آورد که خشک آن دارای پنجاه و هشت درصد وزن خود مواد سفیدهیی غذایی داشته باشد. تخمین زده شده است بدون مبالغه و اغراق گویی در یک سطح آب به مساحت چهار هزار متر مربع میتوان هر سال بیست تن مواد سفیده ای خشک را تولید و برداشت نمود و این مقدار مواد سفیدهای فقط بوسیله یک خزه دریایی بدست میآید بنابر این امکان دارد آب شور دریا مزههای غذایی آینده باشد من اطمینان دارم شما اغلب شنیدهاید که میگویند وقتی کشتی غرق میشود موش ها از درون آن فرار میکنند اما من از خودم میپرسم آیا هیچوقت تا کنون از چراگاه اسبان در ناحیه علف های آبی رنگ کنتوکی چیزی شنیدهاید ؟
شهرت و معروفیت این چراگاه به واسطه پرورش اسبانی است اگر این اسبها در هر مسابقهای شرکت کردهاند برنده شدند.
در طول سالهای درازی این چراگاه اسبانی را پرورش داد که در مسابقههای اسبدوانی گوی سبقت را از همگامان میربودند و مورد حسد قرار میگرفتند ولی پس از آن دوره ای فرا رسید که بسیاری از آن اسبها مردند و عده ای دیگری که باقی ماندند مثل اجداد خود در مسابقههای اسبدوانی جلو نمیافتادند و جایزهای را نمیبردند!
رفته رفته این حرف به زبانها افتاد که چون به صاحب این اسبان زیاد رسیده است از پرورش آن میخواهند صرف نظر نمایند.
نیرومندی و تحمل و شجاعتی که مخصوص اسبان این چراگاه بود به کلی از وجود آنها رخت بربسته بود و مالک آن بقدری نومید شده بود که یک کار مانده بود بکند و آن این بود که مادیان ها و اسبان تخمی تازهای بخرد و از نو نسل تازهای را به وجود آورد و در صدد اجرا کردن نقش و تصمیم خود که بیاندازه گران تمام میشد بود یکی از دستیاران او که در دانشگاه دولتی کشاورزیتحصیل کرده بود از او اجازه خواست تا آزمایش و امتحاناتی در این باره به عمل آورد.
البته این آزمایش و امتحان را روی اسبها به عمل نمیآورد بلکه در روی زمین و در دل خاک به عمل میآورد.
همانطور که کشتیبانی وقتی میبیند موشها کشتی او را ترک میگویند وحشت میکند این مرد جوان هم وقتی کشف کرد در زمین چراگاه هیچگونه کرم خاکی وجود ندارد و همه آنجا را ترک گفتهاند وحشت کرد چه زمینی که بمیرد کرمهایش قبلاً خاک آن را ترک میگوین.
زمین این چراگاه سالیان دراز با طرز مخصوصی کشت میشد و در زیر لگد اسبان قرار میگرفت مسلم است که این علفهای بیرنگ قوه زمین را میکشیدند و زمین را خسته میکردند و علاوه بر این اسبهایی که این علفها را میخورند آنها هم دچار گرسنگی میشدند یک گرسنگی مخفی در این چراگاه مدفون شده بود و اسبانی که در آن میچریدند نیز از آن رنج میبردند .
کشاورز جوان که در این زمین شروع به آزمایش کرده و به این نتیجه بزرگ رسیده بود مصمم شد این زمین مرده را دوباره زنده کند .
او در این زمین محصولاتی کاشت و سپس آن محصولات را به زمین برگردانید تا در دل زمین تولید کرمهای خاکی بکنند و کرمهایی را در آنجا به وجود آورد و پرورش داد و کرمها پیبردند این زمین برای آنها مساعد است و دارای موادی است که آنها به آن احتیاج دارند پس دوباره اسبان را به آن چراگاه آوردند و به چرا واداشتند.
نتیجه این کار چه شد؟نتیجه آن بسیار جالب و تماشایی گردید زیرا از آن به بعد مادیانها بچههای خود را سقط نکردند و آنها هم چون بزرگ شدند و پرورش یافتند در میدانهای مسابقه شرکت کرده و مانند اجداد خود که مسابقه را میبردند در میدانهای مسابقه اسبدوانی موفق شدند و جایزههای زیادی بردند و بدین ترتیب ثابت شد نژاد اسبهای برنده منقرض نشده بلکه خسته شده بودند زیرا زمینی که چراگاه آنها بود خسته شده بود.
ما درباره موشها و کرمهای خاکی چیزهای زیادی داریم که باید یاد بگیریم و میتوانیم از کرمهای گوشتی نیز چیزهایی را بیاموزیم.
وقتی که کرمها ، از کیسههای پر از غله و دانه بیرون میروند و یا حمله و هجوم به جوالهای آرد خودداری مینمایند میتوان یقین کرد چیزی برای آنها در آنجا یافت نمیشود و چون چیزی برای کرمها در آنجا نیست ، به طریق اولی برای ما نیز چیزی در آنجا نخواهد بود.
خودتان این موضوع را امتحان کنید و در گوشه ای، یک کیسه آرد کامل با سبوس و در کنار آن جوالی پر از آرد گندم که الک شده و بیسبوس باشد بگذارید و پس از چند هفته به سراغ آن دو کیسه بروید و ببینید شپش ها اول به کدامیک از آن دو حملهور شدهاند؟…
نتیجه واضح است ، موشها لحظهیی را که کشتی غرق میشود و از بین میرود میشناسند و کرمهای خاکی میدانند وقتی زمین خسته شد دیگر تأمینی در آینده ندارند.
کرمهای گوشتی نیز میدانند از آرد سفید و بیسبوس چیز قابلی نمیتوانند به بدست آورند.
آرد سفید که تصفیه و مواد مقوی آن گرفته شده است ازلحاظ اقتصادی بهترین آردهاست سودی که عاید میکند زیاد است مادهای است ضدعفنژونی که شپشهها را دفع میکند و نان عالی سفیدی به دست میدهد.
اما این آرد که برای شپشهها چندان خوب نیست برای شما هم آنقدرها مفید نمیباشد و درست مثل زمینی است که برای کرمهای خاکی و همچنین برای اسبان خوب نبود.
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد